به گزارش می متالز، آنچه در ادامه میآید مطالبی است از آقای حسنعلی رضایی مقدم، مدیرعامل شرکت نورد آلومینیوم که عنوان شده است:
کشور ما بهدلیل مشکلات سیاسی و تعامل با دنیا، همواره با مشکلاتی مانند افزایش نرخ ارز مواجه شده است. پس از تحریمها و در پی آن مذاکرات هستهای توافق برجام حاصل شد و آرامش نسبی به اقتصاد کشور تا حدودی بازگشت. اما با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، مجددا بحث بازگشت تحریمها و خروج آمریکا از توافق هستهای (که در نهایت انجام شد) مطرح شد.
بنابراین یک نگرانی در جامعه ایجاد شده بود که ممکن است توافق هستهای لغو و تحریمها آغاز شود. به همین دلیل، امنیت اقتصادی که ناشی از مسائل سیاسی است، به خطر افتاد. بهویژه آنکه مردم باید نقدینگی و سرمایههای در اختیار را حفظ کنند. نکته قابل توجه این است که مراودات بینالمللی در کشور ما بهویژه با کشورهای همسایه بسیار ضعیف است. مجموعه این عوامل در نهایت اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین در ماههای گذشته منتهی به اردیبهشت ماه، نرخ ارز بهصورت ناگهانی افزایش پیدا کرد و صنایع فلزی کشور با مشکل مواجه شدند.
هنگامی که نرخ ارز بهصورت روزانه و ناگهانی نوسان پیدا میکند، نهتنها صنعت آلومینیوم، بلکه کل صنایع کشور تحت تاثیر قرار میگیرد. در این شرایط صنعت آلومینیوم نیز به تبع سایر صنایع منتظر خواهد ماند که چه اتفاقی در بخش اقتصاد رخ خواهد داد و ارز نهایی چه مسیری را طی خواهد کرد. در نوسان شدید نرخ ارز، عرضهای اتفاق بیفتد، دیگر هیچ خرید و فروشی صورت نخواهد گرفت. بنابراین همه تنها انتظار خواهند کشید. در این میان افرادی که نقدینگی در اختیار دارند، بهنوعی بهدنبال حفظ سرمایه خود با خرید ارز، طلا یا هر کالای سرمایهای دیگری خواهند بود که بتواند ارزش افزوده ایجاد کند. در حالی که برای فعالیتهای اقتصادی مشخص نیست که چه اتفاقی رخ خواهد داد.
باید توجه داشت که هر کالایی میتواند مواد اولیه کارخانه بعدی باشد. هر لحظه که قیمت ارز افزایش پیدا میکند، شاخص قیمت فلزات نیز که در بورس عرضه میشوند، دچار تغییر و افزایش میشود. چرا که یکی از مولفههای قیمتگذاری آلومینیوم در بورس فلزات، شاخص ارز است. تا پیش از تثبیت نرخ ارز به مبلغ ۴ هزار و ۲۰۰ تومان، قیمت ارز در بازار آزاد حتی به بیش از ۵ تا ۶ هزار تومان افزایش پیدا کرده بود، بنابراین قیمتگذاریها بر اساس نرخ متلاطم ارز صورت میگرفت. نتیجه این بود که قیمت ارز بهصورت ساعتی نوسان پیدا میکرد. در این شرایط، تولیدکنندهای که در کارخانه خود کالا در اختیار داشت، دیگر در بازار عرضه نمیکرد؛ چرا که بیم آن را داشت نتواند کالای فروخته شده را جایگزین کند. همه معاملات فلزات در سکون و نگرانی بهسر میبردند. بهطور مثال با افزایش قیمت دلار و به تبع آن افزایش قیمت مواد اولیه، برخی تولیدکنندگان پاییندستی آلومینیوم مجبور شدند در نیمه دوم فروردین ماه سال جاری، معاملات خود را باطل کنند. چرا که اطمینانی به آینده قیمت شمش آلومینیوم وجود نداشت. تلاطم پیش آمده باعث نابهسامانی و توقف در همه فعالیتهای اقتصادی شد. بنابراین کشور را یک بحران وحشتناک فرا گرفته بود که میتوانست به یک بحران سیاسی ـ اجتماعی منجر شود. در این وضعیت، اقدام بسیار مثبتی که دولت صورت داد این بود که قیمت ارز را تکنرخی اعلام کرد. البته اگر این اقدام در شرایط نسبتا مساعدتری صورت میگرفت، قطعا شرایط بهتر از وضعیت کنونی بود. با این حال، اقدام دولت تا حدودی آرامش اولیه را در بازارها ایجاد کرد. در این شرایط همه فعالان اقتصادی انتظار داشتند که با تکنرخی شدن ارز، نیاز بازار به ارز تامین شود و به تبع آن، با فرآیند ساماندهی بازار ارز پس از تکنرخی شدن، تقاضای فعالان اقتصادی برای ارز پاسخ داده شود. این در حالی بود که پس از گذشت یک ماه، هنوز به هیچ یک از فعالان اقتصادی ارز تحویل داده نشده بود. به عبارت بهتر، فعالان اقتصادی از لحاظ ارزی، در یک بلاتکلیفی کامل بهسر میبردند. بنابراین پس از آرامش اولیه، از جهت تامین ارزی بهموقع، نگرانی و سردرگمی دیگری برای فعالان اقتصادی پدید آمد و همچنان فعالیتها در توقف کامل قرار داشتند.