به گزارش می متالز، در برنامهای که بیژن زنگنه برای انتخاب به عنوان وزیر نفت دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی ارائه داد، شروع طرح ۴۸۰ هزار بشکهای فراگیر پالایشی سیراف با خوراک میعانات گازی، به عنوان یکی از دستاوردهای مهم او در دولت یازدهم بیان شد. طرحی توسط شاگرد خود آقای وزیر مطرح شده بود!
در بخش راهکارها و راهبردهای عملیاتی که زنگنه در این برنامه برای اجرا در دولت دوازدهم بیان کرده نیز، به بهره برداری رساندن این طرح با هدف تغییر رویکرد از صادرات نفت خام به صادرات فرآوردههای با ارزش افزوده بالا، ذکر شده است.
در سال ۱۳۹۳ به منظور انجام فاز توسعهای و به بهره برداری رساندن این طرح، شرکت زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف در قالب قرارداد EPC تاسیس و عملیات اجرایی طرح نیز از خرداد ۱۳۹۴ آغاز شد.
محصولی که قرار است این پالایشگاههای ۸ گانه به صورت سالیانه تولید کنند، شامل ۰.۵ میلیون تن گاز مایع تصفیه شده، ۴.۵ میلیون تن نفتای سبک تصفیه شده، ۷ میلیون تن نفتای سنگین تصفیه شده، ۳.۶ میلیون تن سوخت جت و ۴ میلیون تن نفت گاز مطابق با استاندارد یورو ۵ است.
از قرارگیری محل اجرای این طرح در بین فازهای ۱۳ و ۱۹ پارس جنوبی و دسترسی ارزان قیمت به خوراک (میعانات گازی) به دلیل کاهش هزینههای انتقال و پمپاژ، گاز طبیعی به عنوان سوخت، بندر جهت صادرات فرآوردهها، شبکه برق و آب دریا که منتهی به کاهش هزینههای سرمایه گذاری ثابت میشود نیز، به عنوان مزایای اجرای آن نام برده شده است.
همچنین مقرر شده که این طرح از معافیت ۱۰ ساله مالیات بر درآمد، معافیت مالیات بر ارزش افزوده و تخفیف در خوراک میعانات گازی به میزان ۵ درصد فوب خلیج فارس برخوردار باشد.
در برنامه این طرح گفته شده که پالایشگاههای میعانات گازی سیراف حدود ۲۲ درصد به ظرفیت پالایشی کشور اضافه خواهند کرد، همچنین ظرفیت خوراک مایع که میتواند در صنعت پتروشیمی کشور مورد استفاده قرار گیرد، حدود ۱۳۰ درصد افزایش مییابد. در مجموع این طرح میتواند به میزان ۵۷ درصد به ظرفیت خوراک گاز و مایع پتروشیمیهای کشور بیافزاید که منجر به افزایش ۰.۳ درصدی تولید ناخالص داخلی کشور میشود.
با توجه به نکات گفته شده، طرح فراگیر پالایشی سیراف به عنوان اولویت اول برنامه ملی اقتصاد مقاومتی وزارت نفت در سال ۱۳۹۶ انتخاب شد، اما آیا دستیابی به این آمار و ارقام شدنی است؟ چه چیزی باعث شد تا وزیری که پالایشگاه سازی را "کثافت کاری" میداند، سیراف را در اولویت اول خود قرار دهد؟
همانطور که گفته شد، عمده محصول نهایی این پالایشگاهها نفتاست که یکی از محصولات میانی نفت به شمار میرود. نکته قابل توجه این جاست که بسیاری از کارشناسان تولید این محصول و اجرای طراح پالایشی سیراف را در شرایط فعلی دارای صرفه اقتصادی نمیدانند چرا که تنها با توسعه صنایع پایین دستی میتوان از خام فروشی آن جلوگیری کرد.
نفتا محصولی است که میتواند به بنزین و سایر فرآوردههای پتروشیمیایی تبدیل شود و در شرایطی که هنوز زیرساختی برای تبدیل این حجم بالای نفتای تولیدی سیراف به بنزین یا فرآوردههای دیگر فراهم نشده، تنها راه این است که مستقیما به خارج کشور صادر شود.
جالب این جاست که وزارت نفت در واکنش به این انتقادات میگوید که دست سرمایه گذاران بخش خصوصی را برای ایجاد صنایع پایین دستی استفاده کننده از نفتا به عنوان خوراک باز گذاشته است؛ حال آن که مطابق با هر منطقی که در نظر بگیریم، وزارت نفت قبل از تلاش برای ایجاد چنین پالایشگاه عظیمی، ابتدا باید زیرساخت لازم برای تبدیل محصول آن به فرآوردههای با ارزش اقتصادی بالاتر را فراهم میکرد.
از با صرفه بودن یا نبودن اجرای این طرح که بگذریم، انتقاد بزرگتر این است که قرار بود بر اساس برنامه وزیر نفت در زمان کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی، این طرح تا پایان دولت دوازدهم آماده بهره برداری شود، اما با وجود آن که تنها چندماه دیگر تا پایان سکانداری بیژن زنگنه بر وزارت نفت باقی مانده، هنوز خبری از پیشرفتهای این طرح به گوش نمیرسد.
هدایت الله خادمی، کارشناس حوزه نفت و انرژی، انتقاد خود به طرح پالایشگاههای سیراف را اینطور بیان کرد: من در مجموع عملکرد وزارت نفت را مثبت ارزیابی نمیکنم، آن همه تبلیغات کردند که میخواهند یک طرح عظیمی را راه اندازی کنند، اما اصلا معلوم نشد که به کجا رسید.
او افزود: صرف نظر از این که آیا محصول آن صرفه اقتصادی دارد یا نه، بحث مهم این است که آن همه تبلیغ کردند و چندین میلیارد تومان هزینه برای مراحل اولیه کار انجام دادند، اما در نهایت کار را نیمه کاره رها کردند. این طرح که قرار بود طی این سالها به بهره برداری برسد، اکنون فقط یک زمین خاکی با یکسری تجهیزات اولیه است.
خادمی در پایان گفت: ایراد اصلی کار اینجاست که مدیران فعلی هرچند که خودشان انسانهای خوبی باشند، اما تخصص لازم را ندارند. نه آقای زنگنه و نه آقای کرباسیان هیچ کدام تخصص نفت ندارند؛ هر کدام در حوزه تخصصی خودشان شاید بهتر عمل کنند، اما میدانیم که نفتی نیستند و فقط در وزارت نفت فعالیت میکنند.
شعار جلوگیری از خام فروشی و تکمیل زنجیره ارزش افزوده، سالهاست که از سوی مدیران مختلف کشور ما سر داده میشود، اما میتوان گفت که مهمترین کار برای جلوگیری از خام فروشی این است که قبل از سرمایه گذاری برای اجرای طرحهایی مانند پالایشگاههای ۸ گانه سیراف، ابتدا باید زیرساختهای لازم برای استفاده از محصول آنها به عنوان خوراک در سایر صنایع فراهم شود؛ در غیر اینصورت چارهای جز فروش محصولات میانی نفت که هرچند نفت خام محسوب نمیشوند، اما ارزش کمتری از فرآوردههای نهایی آن دارند، باقی نخواهد ماند.