هر چند خوردگی درباره فلزات دیگر و مواد غیرفلزی نظیر پلاستیک، بتون و سرامیک و غیره نیز دیده میشود اما با توجه به نقش آهن و فولاد در صنایع و تجهیزات کارخانجات و نیز نقش آن صنایع نفت و گاز پتروشیمی این مسئله درباره آهن و فولاد از اهمیت بسیاری برخوردار است.خوردگی در خطوط نفت و گاز خطوط لولههای نفت در هر کشوری شریان حیاتی آن کشور محسوب میشود و محافظت و استفاده بهینه از این خطوط همیشه یکی از مسائل با اهمیت و مورد توجه شرکتهای نفت در هر کشوری است. خطوط نفت از نقاط مختلفی نظیر مناطق نمکزار یا مسیر رودخانهها عبور میکند و همین موضوع منجر به نازک شدن دیواره لولهها میشود؛ همچنین فشار بالای نفت و گازوئیل در لوله سبب صدمه دیدن یا پارگی قسمتهایی از لوله میشود و در صورت بروز این مشکل هزاران لیتر ماده نفتی هدر میرود.
از نظر آماری، خرابی و نشتی در لولهها حدود دو برابر خرابی در مخازن است. به علت وجود اتصالهای زیاد در سامانههای خط لوله، نشتی در این سامانهها بسیار اتفاق میافتد و این مسئله در لولههای زیرفشار خیلی حادتر است، چون فشار باعث میشود مواد به صورت پیوسته و با نیروی زیادتر، از سوراخ وارد محیط شوند.در خطوط انتقال نفت وگاز هر ۱۵ کیلومتر یک سامانه حفاظت کاتدیک خطوط لوله نفت و گاز برای جلوگیری از خوردگی لوله نصب میکنند. این سامانهها با ایجاد ولتاژ منفی سد راه حرکت الکترونها از لوله به زمین میشوند. از اینرو از خوردگی و یا زنگزدگی جلوگیری میکند. در ایران خطوط لوله بسیار وسیع و گسترده (هزاران کیلومتر) وجود دارد و یکی از مهمترین منابع ملی محسوب میشود. خوردگی علاوهبر صدمه به ساختارهای فلزی باعث آلودگی محیطزیست نیز میشود. در این میان عناصری مانند مس، آلومینیوم و یا مواد پلاستیکی و غیره هرگز نتوانستهاند جایگزین صد در صد فولاد برای خطوط انتقال سیالات شوند. هنوز هم لولههای فولادین، سلطان انتقال مواد ارزندهای چون نفت و گاز هستند و در عین حال در برابر زنگزدگی و خوردگی دارای نقطه ضعف قابل توجهی هستند. بنابراین باید به ستیز با این پدیده مخرب برخاسته و با تجهیز خود و با دانش به این مهم بعد تکاملیافتهتری ببخشیم.
در اینباره حبیبالله بیطرف، معاون مهندسی، پژوهش و فناوری وزیر نفت که حدود ۳ ماه از حضورش در این معاونت میگذرد، بر اهمیت مقابله با پدیده خوردگی تاکید دارد و میگوید: اقدامات کنترل خوردگی محدود به یک اداره و یا چند اداره ذیربط تولید نیست؛ مسئله خوردگی یک مسئله فراگیر برای کل سازمان است.وی میافزاید: اصل وجود خوردگی در نظام بهرهبرداری صنعت نفت بهعنوان یک واقعیت پذیرفته شده است. اما شاید باورش سخت باشد که با وجود همه فعالیتهای انجام شده مبتنی بر دانش و تجربه در این بخش، باز شاهد هدررفت سالانه حدود ۵درصد از درآمد ملی کشورهای توسعهیافته برای جبران هزینههای فائق آمدن به مشکلات خوردگی و ترمیم آثار مخرب آن هستیم.او معتقد است: ابلاغ «سند راهبردی مدیریت خوردگی صنعت نفت» از سوی وزیر نفت اهمیت مقابله با این پدیده را روشن کرده است و میتواند بهعنوان یک شیوهنامه راهبردی در صنعت نفت مورد استفاده قرار گیرد.وی اضافه میکند: خوردگی یک پدیده طبیعی برای زوال مواد در محیط پیرامونی ما است و به هیچ وجه نمیتوان خوردگی را از بین برد بلکه تمام اقدامات مدیران و متخصصان برای کنترل سرعت و کاهش تبعات مخرب ناشی از خوردگی است که اگر مورد غفلت قرار بگیرد آثار و تبعات آن برای تاسیسات و سازههای فلزی و بتونی بسیار سنگین، خطرناک و پرهزینه خواهد بود. این پدیده ناآرام و پیوسته مانند زلزله اما خاموش، تاسیسات را از درون و بیرون متلاشی کرده و پایداری و اطمینان تولید را تهدید میکند.
در نظام درست بهرهبرداری صنعت نفت اصل وجود خوردگی بهعنوان یک واقعیت پذیرفته شده است. اما تمهیدات و اقدامات انجام شده برای کنترل آن و کاهش تبعات جانی، زیستمحیطی و کافی نبوده و باید توسعه یابد.وی راهحلها و اقداماتی را برای فائق آمدن به مسائل خوردگی در تاسیسات صنعت نفت، موثر میداند و ادامه میدهد: راهحلهایی موثر هستند که نخست براساس نیاز واقعی صنعت نفت طراحی شده باشند و دوم از پایگاه علمی و تجربی تراز بینالمللی برخوردار باشند. راهحلهایی که هر دو موضوع را با هم نداشته باشند یا مانند راهحلهای اقتضایی محدود به مصادیق و زمان و مکان رخداد میشوند، چندان اثربخش نیستند. بیطرف میافزاید: راهحلهای ما باید بر اساس تحلیل وضع موجود و سنجش فاصله آن با تراز بینالمللی، تدوین نقشه راه و با برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت همراه باشد و فرآیند فرهنگسازی و آموزش از حوزه مدیران ارشد شروع و به حوزه کارشناسی حتی تکنسینها و پیمانکاران ختم شود.
ما باید به این باور برسیم که خوردگی دشمن تاسیسات ما است و برای غلبه بر دشمن باید با فرماندهی واحد و یک نقشه حساب شده از تمام دانشها، فناوریها و امکانات ابزاری، سامانهای، نیروی انسانی و تجهیزات داخلی و خارجی استفاده کنیم. مدیران ما باید بپذیرند که مبالغ صرف شده برای مدیریت خوردگی، هزینه نبوده و یک سرمایهگذاری در راستای حفظ تولید است.معاون مهندسی، پژوهش و فناوری وزیر نفت با اشاره به استقرار مدیریت خوردگی در صنعت نفت همزمان با شروع برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران میگوید: در گذشته سند پایهای با عنوان «سند راهبردی مدیریت خوردگی صنعت نفت» در این معاونت تهیه و به امضای وزیر نفت رسیده است. این سند اهمیت مقابله با خوردگی را از نظر وزارت نفت روشن میکند و میتواند بهعنوان یک شیوهنامه راهبردی در صنعت نفت مورد استفاده قرار گیرد، این سند اراده وزارت نفت برای مقابله و کاهش عواقب خوردگی را اعلام میدارد.
البته این لازم است ولی کافی نیست. در این سند رئوس اهداف و اقدامات کلان تعریف شده است و به جزییات نمیپردازد. براساس این سند شرکتها خودشان باید طرح و برنامههای استقرار مدیریت خوردگی را برای رسیدن به این اهداف در این سند تهیه و اجرا کنند. معاونت مهندسی، پژوهش و فناوری براساس این سند به عنوان رئیس کمیته مدیریت خوردگی وظیفه دارد این برنامهها را اخذ، پیگیری و نتایج را رصد کند و هر جایی که نیاز به همکاری باشد کمک کند. وی از سرعت رشد برنامههای استقرار مدیریت خوردگی راضی نیست و اضافه میکند: به نظر میرسد در دو سال گذشته فعالیتهای فرهنگسازی، آموزش و ارزیابی انجام شده است ولی این اقدامات با توجه به آسیبهای جدی روزافزون خوردگی برای صنعت نفت به هیچوجه سرعت مناسبی نداشته است و به نظر میرسد الزام وزارتی برای شرکتهای تولیدی، جنبه ارشادی داشته است و اقدام شاخص با برنامه منسجم و ادامهدار در شرکتها مشاهده نمیشود. وی ادامه میدهد: البته باید گفت که اقدامات کنترل خوردگی محدود به یک اداره و یا چند اداره ذیربط تولید نیست بلکه مسئله خوردگی یک مسئله فراگیر برای کل سازمان است و اداره بازرسی فنی بهعنوان پایش و تحلیل موضوعات خوردگی تنها میتواند عارضههای مستقیم را شناسایی و رفع عیب کند و نمیتواند برای هزینههای غیرمستقیم پنهان، فعالیتهای بیرونی خارج از حیطه و اختیارات سازمانی را سرو سامان دهد به عبارتی سوق دادن استقرار این سند به سمت اداره بازرسی فنی در شرکتها نیز عامل کندی در پیشرفت بوده است.
همچنین مباحث پشتیبانی و تدارکات، مهندسی و انتخاب مواد، روشهای جدید و هوشمند پایش وضعیت، ابزارهای تخصصی جدید و از همه مهمتر تغییر استراتژیهای مقابله با خوردگی متناسب با تغییر فرآیند و شرایط محیطی و استفاده از فناوریهای جدید، یک سامانه مدیریتی چابک برای کاهش خسارات مالی، جانی و زیستمحیطی ناشی از خوردگی را طلب میکند که از عهده عالیترین مقام مسئول یا تفویض اختیارات از طرف ایشان بر میآید.بیطرف راههای تسریع در اجرای برنامههای مدیریت خوردگی را مدیریت خوردگی در قالب برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت قابل اجرا دانست و تعیین و تشخیص نقاط بحرانی و تخمین تبعات ناشی از ریسکهای خوردگی و همچنین استفاده از تجربه شرکتهای پیشرو بینالمللی و مشاوران زبده ذیربط برای تعیین ریسکها و میزان خسارات احتمالی و برنامههای پیشگیرانه را عامل تعیینکننده دامنه و عمق این برنامهها عنوان کرد.گفتنی است سند راهبردی مدیریت خوردگی صنعت نفت پس از تصویب وزیر نفت در خرداد ۹۳، برای استقرار در واحدهای ستادی، مجتمعهای عملیاتی و غیرعملیاتی این صنعت ابلاغ شده است که سند، چشمانداز، ماموریت، ارزشهای بنیادی، نقاط ضعف و قوت، فرصتها و تهدیدهای مدیریت خوردگی را تشریح میکند.