به گزارش می متالز، همانطور که در خبرها شنیدیم استاندار استان مرکزی وعده داد که به زودی ۲ هزار و ۱۰۰ تن شمش آلومینیوم به قیمت دولتی ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان بین واحدهای تولیدی آلومینیوم استان مرکزی توزیع شود. این در شرایطی است که بسیاری از واحدهای تولیدی با نامههای متعدد وزارت صنعت از خرید در بورس محروم شدند و آنچه در این مدت در بورس کالا عرضه شد، عرضههایی کاملاً مهندسی شده بود و عملاً بسیاری از تولیدکنندگان واقعی امکان بهرهمندی از مواد اولیه برای تولیدات خود را نداشتند.
حال سوال اینجاست که آیا خریداران صنعت آلومینیوم کشور تنها محدود به تولیدکنندگان استان مرکزی هستند و تکلیف تولیدکنندگانی که در استانهای دیگر کشور مشغول به فعالیت هستند چیست؟! درواقع باید پرسید که نتیجه این همه سرمایهگذاری در سراسر کشور در صنعت آلومینیوم در این شرایط بحرانی و خاص اقتصادی کشور و حجم وسیع نیروی کار که در سراسر کشور گسترده است چه خواهد بود؟! به راستی واحدهای تولیدی از چه روشی باید به حق طبیعی خود یعنی تامین مواد اولیه برای تولید که پایه اصلی اقتصاد کشور است برسند؟!
با روشی که استاندار محترم استان مرکزی در تامین مواد اولیه صنایع پایین دستی آلومینیوم پیش گرفتهاند در واقع این معنی به ذهن متبادر میشود که ازین پس قرار است تصمیمات کلیدی در بخشهای فلزی به صورت منطقهای و اقلیمی گرفته شود و مثلاً شرکت ذوبآهن اصفهان نیز بهزودی اعلام کند محصولات فولادی خود را تنها در استان اصفهان عرضه خواهد کرد!
با اینکه آقای نعمتی مدیرکل دفتر امور اقتصادی استانداری مرکزی این روند را موقتی و تا زمانی که وزارت صنعت سیاست خود را در این زمینه با ایرالکو به توافق برساند دانسته اما سوال دیگری که در این زمینه مطرح میشود این است که چرا در شرایطی که مدیران شرکت آلومینیوم ایران (ایرالکو) از عرضه مواد اولیه در بورس خودداری مینمودند و علت آن را پایین بودن قیمت پایه در بورس و نداشتن توجیه اقتصادی اعلام میکردند حال چه اتفاقی افتاده است که این مدیران محترم زیر بار این عرضه با این قیمت ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومانی رفتهاند؟! و باز هم در همین زمینه سوال بسیار مهمی که پیش میآید این است که آیا به راستی خریداران این شمشهای توزیع شده در استان مرکزی تولید کنندگان واقعی آن استان هستند یا قرار است همچون اتفاقاتی که در گذشته افتاده است در نهایت باز هم این شمشها برای خاموش کردن آتش اعتراضات صنایع پایین دستی با تبلیغات زیاد از انبار شرکت ایرالکو به انبارهای افرادی خاص منتقل شود.
نکته دیگری که در موضوع توزیع شمش آلومینیوم در استان مرکزی مطرح میشود این است که قیمت ۲۲۵۰۰ تومان برای هر کیلو شمش آلومینیوم بر چه اساس و با چه کارشناسی و مهمتر اینکه توسط چه کسانی تعیین شده است؟ خیلی عجیب است که مدیران شرکت آلومینیوم ایران است که دائماً قیمت تمام شده خود را بیش از 30هزار تومان برای هر کیلو آلومینیوم تخمین میزدند بر اساس چه محاسباتی به عدد جدید ۲۲۵۰۰ تومان رسیدهاند و آن را ملاک قیمت گذاری قرار دادند و بر آن اساس هم مواد اولیه را بین واحدهای استان توزیع می کنند؟
به راستی آیا اگر همین میزان شمش آلومینیوم در بورس کالا عرضه می شد در شفافیت قیمتها نقشه بیشتری نداشت و قیمتها را متعادل تر نمی کرد؟!! و در آن صورت آیا تمامی پیکره صنعت آلومینیوم کشور از منافع آن منتفع نمیشدند؟
طبق مصوبات قبلی قرار بود تولیدکنندگان اصلی آلومینیوم حدود چهار هزار تن شمش و ۲ هزار تن بیلت عرضه کنند و اگر این میزان شمش و بیلت به صورت مستمر و مداوم هر هفته عرضه می شد مطمئنا بسیاری از مشکلات حال حاضر صنعت آلومینیوم اصلا به وجود نمیآمد.
نکته آخر اینکه در دو عرضهای که در بورس کالا بعد از حدود یک ماه انجام شد حتی پس از آنکه سقف رقابت آلومینیوم آزاد اعلام شده بود قیمت حدود ۲۰ هزار تومان بود و حتی در عرضه دوم قیمت به کانال۱۸۰۰۰ تومان رسید و مطمئناً اگر این عرضهها ادامه پیدا میکرد آلومینیوم قیمت طبیعی و واقعی خود را پیدا میکرد و در آن زمان نقش بورس کالا به عنوان عامل شفافیت قیمت به درستی ایفا می شد.
قصه آلومینیوم کشور کلاف سردرگمی است که همچون دیگر بخشهای اقتصاد کشور به صورتی عجیب هر روز پیچیدهتر و بازنکردنیتر مینماید. شاید هم باید همینطور باشد و ما اشتباه میکنیم. تاریخ قضاوت خواهد کرد.