به گزارش میمتالز، دامنه نوسانی که در سه ماه گذشته نامتقارن شده بود، قرار شد از امروز به همان حالت گذشته بازگردد. مهمتر از آن سیاستگذار، سیگنالی مبنی بر افزایش تدریجی این محدودیت ارسال کرد و همزمان حجم مبنا را کاهش داد و سبب شد بارقههایی از امید در بازار سهام نمایان شود. صندوقهای قابل معامله نیز که در دوره رکود مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته بودند، در پایان هفته گذشته شاهد خروج نقدینگی پارک بودند. به نظر میرسد سرمایهگذاران آماده بازگشت به گردونه معاملات سهام هستند. با این حال ارزش معاملات خرد سهام نتوانست افزایشی شود و همچنان رکود در معاملات بورس نمایان است.
نگاهی به عملکرد صنایع بورسی از رشد میانگین قیمتها در ۱۰ گروه در مقابل افت شاخص ۲۸ صنعت بورس تهران حکایت داشت. بیشترین رشد قیمتی، اما از آن گروه فلزات اساسی به میزان ۳/ ۵ درصد شد. پس از آن نیز دیگر گروههای کالایی شامل فرآوردههای نفتی، کانههای فلزی و محصولات شیمیایی در زمره صنایع مثبت بورس تهران در هفته منتهی به ۲۲ اردیبهشت ماه قرار گرفتند. صعود قیمت نفت و فلزات در بازار جهانی هفته گذشته نیز ادامه یافت و خود محرکی برای رشد قیمت سهام کامودیتیمحور شد. این هفته مس از ۱۰ هزار دلار بر هر تن عبور کرد؛ رشدی که بیشتر به تولیدکننده بزرگ مس یعنی شیلی بازمیگردد. مشکل بزرگتر از کرونا و بحران کارگری در این کشور، به کمبود اسیدسولفوریک برمیگردد که بهزودی تا ۱۲ درصد از تولید مس این کشور کاسته و قیمت مس جهانی را با التهاب بیشتری مواجه خواهد کرد. در شیلی، اسید سولفوریک توسط پالایشگاهها تولید میشود که در حال حاضر به دلیل کرونا نیمهفعال بوده و تولید تعداد زیادی از واحدهای مس این کشور که به روش الکترووینینگ است و اسیدسولفوریک به عنوان ماده اولیه آن است، روندی نزولی دارد. قیمت اسید سولفوریک از محدوده ۶۰ دلار بر هر تن به ۱۷۰ دلار بر هر تن افزایش یافته و احتمالا محدودیت تا پایان امسال ادامه خواهد داشت.
در آنسوی بازار، صنعت سایر معادن افت ۳/ ۲۲درصدی را ثبت کرد تا قعر جدول بازدهی هفتگی صنایع بورسی را از آن خود کند. این صنعت که از تک سهم «کماسه» تشکیل شده است پس از آنکه به دلیل افشای اطلاعات بااهمیت گروه الف متوقف شد، روز سهشنبه بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی شد و افت ۶/ ۲۰ درصدی را تجربه کرد. در میان دیگر صنایع منفی بورس در هفتهای که گذشت میتوان به گروه کاشی و سرامیک با افت ۱/ ۸ درصدی، خدمات فنی و مهندسی با کاهش ۶ درصدی و مخابرات با افت ۹/ ۴ درصدی اشاره کرد.
درست سه ماه پیش بود که سیاستگذار بورسی در تصمیمی که همگان را متعجب کرد، تصمیم گرفت تا دامنه نوسان را نامتقارن و به مثبت ۶ و منفی ۲درصد تغییر دهد. در آن زمان سعید اسلامی بیدگلی از اعضای شورای عالی بورس عنوان کرد که این تصمیم برای کوتاهمدت و با توجه به شرایط روز بازار گرفته شده و به محض ارسال سیگنالی از بهبود اوضاع تغییر میکند. او همچنین افزایش یکدرصدی سقف نوسان روزانه را علامتی بر افزایش تدریجی دامنه نوسان دانست. سایه این دامنه نامتقارن، اما سه ماه بر سر بازار سهام و سهامداران بود و تنها تغییری که در آن ایجاد شد افزایش یک درصدی کف روزانه یعنی تغییر به مثبت ۶ و منفی ۳ درصد بود. اما آیا این سیاست که برای متعادل کردن بازار و کاهش هیجانات اتخاذ شد، توانست کمکی به بازار کند؟ کاهش محسوس نقدشوندگی سهام، افزایش صفوف فروش به قریب به اتفاق شرکتها که روز به روز سنگینتر میشد، فرار سرمایههای حقیقی از بازار سهام و ناامیدی فعالان به احیای بازار، تنها خلاصهای از عملکرد این نوع سیاستگذاری در سه ماهی بود که شاخص سهام افت ۷/ ۸درصدی را ثبت کرد. تنها نکته مثبت دامنه نوسان نامتقارن ظاهرسازی بازار و افت کمتر از واقعیت نماگر اصلی تالار شیشهای بود تا شاید اثر روانی این نماگر بر فعالان بازار بتواند کمی از هیجانات منفی بکاهد. البته سیاستگذار با این تغییر توانست ظاهری خوشایندتر از آنچه در واقعیت بود به دیگران نشان دهد و شاخص کل با وجود قفل بودن هر روزه سهام در صفهای فروش سنگین تنها ۹درصد افت کرد.
بررسیهای آماری نشان میدهد طی ۳ ماه گذشته ارزش روزانه دادوستدها که در روزهای اوج سال ۹۹ از ۲۰هزار میلیارد تومان نیز فراتر رفته بود، با افت ۸۵درصدی به کمتر از ۳هزار میلیارد تومان رسید و حتی برای ۴ بار در سال جاری زیر هزار میلیارد تومان رفت که نشان از وضعیت نامناسب بازار سهام داشت. شرایطی که سبب شد تا سهامداران از حق مسلم خود یعنی نقدکردن سهام موجود در پرتفویشان برای هفتهها و ماهها بینصیب بمانند. این در حالی است که یکی از ویژگیهای مهم بازار سرمایه که آن را از سایر بازارهای دارایی متمایز میکند همین قدرت نقدشوندگی است که متاسفانه با در پیش گرفتن سیاستی غیرکارشناسانه مورد تهدید قرار گرفت و سبب فراری سرمایههایی شد که بنا بر شنیدهها راه به سوی بازار رمزارزها در پیش گرفتند. بازاری که نقش آن بر اقتصاد چندان شناختهشده نیست.
منبع: دنیای اقتصاد