صنعت مس، به دو مدل چالش گرفتار است که در ابتدا متوجه خود صنعت مس و به طور مستقیم متولیان و افرادی که با مباحث فنی، مالی، دولتی و... سر و کار دارند، بوده و یک سری چالشها نیز به صورت کلی در اقتصاد کشور تاثیرگذار است که بالطبع در صنعت مس هم اثر خود را دارد. این چالشها تقریبا شناخته شده هستند؛ تحریمها به نوبه خود تاثیر بسیاری بر صنایع معدنی کشور مخصوصا صنعت مس گذاشته است. هرچند که در کشور شرکتهای دانشبنیان و صاحب صنعت با سرمایهگذاریهایی که انجام دادند سعی کردند تاثیر تحریمها را کاهش دهند، اما چون این تحریمها بسیار گسترده و عمیق است، به ایجاد شرایط ناپایدار در اقتصاد و صنعت کشور ادامه خواهد داد.
عمدهترین تاثیری که میتوان از آن به عنوان چالش مهم صنعت نام برد، بحث ماشینآلات و تکنولوژی است. با توجه به تحریمها که بیش از چهار دهه میشود که علیه کشور وضع شده و روزبهروز نیز پیچیده و سختتر شده است، نمیتوانیم تکنولوژی روز را وارد کرده و برای تولید استفاده کنیم. به همین دلیل در طی سالها، معمولا از ماشینآلات فرسوده استفاده کردیم که باعث شده تا بهرهوری و سودآوری سیستمهای معدنی و صنعتی کاهش پیدا کنند. تاثیر این اتفاق در معادن کوچکمقیاس و یا معادنی که قابلیت احیا و راهاندازی و بهرهبرداری مجدد دارند، باعث میشود به صورت خیلی سطحی از معادن عملیات اکتشاف و استخراج را با عیارهای بالاتر انجام دهیم. همانطور که میدانید، بخش عمدهای از ذخایر معدنی مس بیشتر در اعماق زمین و کمعیارتر هستند و به واسطه اینکه بازه سود ما نسبت به باز سود متعارف در جهان، در تراز پایینتری قرار گرفته است، این ذخایر مغفول واقع شده و بخشی عمده از این ذخایر مس را در بخش معدنی از دسترس خارج کرده است. اگر زنجیره ارزش مس را دنبال کنید، درخواهید یافت تحریمها در همین حوزه ماشینآلات و تکنولوژی تا چه میزان در بخش بهرهبرداری از ذخایر و معادن ما تاثیرگذاری مستقیم داشته و کل زنجیره را زیر سوال برده است.
همانطور که بررسی شد، چالشهای موجود دیگر نیز از همین ویژگیها برخوردار است؛ هم در صنعت مس و هم در صنایع معدنی دیگر دچار این معضلات هستیم. تصمیمهای اتخاذ شده و چالشها، تاثیرگذاری نقطهای ندارند بلکه به صورت جامع بر روی کل زنجیره ارزش تاثیر میگذارند و بعد با توجه به اینکه در حال حاضر از منابع خدادادی مانند معادن استفاده میکنیم، مغفول ماندن این ذخایر کمعیار در عمق بیشتر زمین، در حقیقت لطمهای برای صنعت و معدن کشور است و عملا در آینده برای استخراج این ذخایر که عیار کمتری دارند، کار مشکلتر خواهد بود.
از دیگر مشکلاتی که هم صنعت مس و هم دیگر صنایع معدنی کشور در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکنند، بحث حقوق دولتی معادن است؛ متاسفانه حقوق دولتی متناسب با شرایط تولیدکننده در کشور نیست؛ حقوق دولتی معادن مس از نظر من، کاملا سلیقهای اعمال میشود و در چهارچوب قانون معادن کشور، مبنی بر اینکه افزایش حقوق دولتی باید بر اساس یک ضریب مشخص صورت بگیرد، نبوده و تا کنون چندمرتبه پیش آمده است که چندصد درصد افزایش پیدا کند. حقوق دولتی بالا، عوارض صادرات، مالیات، عدم توانمندی درر واردات ماشینآلات، عدم صادرات محصولات به خارج از کشور به سهولت، پرداخت انواع عوارض و... ریسکها و چالشهایی هستند که جذابیت سرمایهگذاری در این حوزه را کاهش داده است. علیرغم اینکه طی ۶ ماه اخیر، با توجه به شیوع ویروس کرونا و تعطیلی برخی از معادن در جهان که باعث کاهش عرضه و باطبع افزایش قیمت و تقاضای مس شده، در واقعیت در بررسی این موضوع در یک شرایط عادی، با توجه به تصمیماتی که برای پرداخت عوارض دولتی، حقالارض و حقوق دولتی معادن، قابلیت سرمایهگذاری در زنجیره ارزش مس خیلی پایین است. اگر میخواستیم قیمتهایی که به صورت نرم روی فلز میگذاشتند را اعمال میکردیم، اکنون با شرایط سختتری روبهرو بودیم.
چالش بعدی که به وجود آمده، کاهش بازه سود است که قسمتی از آن ناشی از افزایش هزینهها و قسمت دیگر به علت حذف بخشی از درآمد به واسطه حقوق دولتی معادن و مالیات و... بوده که جذابیت سرمایهگذاری مشترک را از بین برده است؛ به این معنا که بعضا معادنی داریم که معدندار به شخصه توان سرمایهگذاری و ایجاد واحد تولیدی را در معدن ندارد و این مستلزم آن است که وارد یک بحث مشارکتی با یک مجموعه توانمندتر شود، اما زمانی که بازه سود کار، جذابیت نیاز را دارا نباشد و قرار بر تقسیم بین سرمایهگذاریهای مختلف در بخشهای مختلف شود، کسی تمایل به سرمایهگذاری مشترک نخواهد داشت.
برای تامین زیرساختهای تولید در صنایع پاییندستی مس، باید در نظر داشت که ابتدا این صنایع باید شناسایی شوند. ضمن اینکه برخی محصولات مسی وجود دارد که ساختار خیلی پیچیده نبوده و تکنولوژی تولید این محصولات از گذشته در کشور وجود داشته است. برخی از صنایع که مرتبط با مس هستند به صورت انحصاری در دست یک یا چند کشور خاص قرار دارد؛ به عنوان مثال، پودرهایی در صنعت مس کاربرد دارد که بسیار گرانقیمت و همچنین در صنایع الکترونیکی بسیار پرکاربرد است. تولید این پودر برای اینکه خصوصیات و ویژگیهای لازم آن لحاظ شود، نیازمند تکنولوژی خاص است که در انحصار چند کشور قرار دارد؛ لذا اگر بخواهیم در خصوص زیرساخت توسعه صنایع پاییندستی مس صحبتی به میان آوریم، باید در ابتدا تکنولوژی تولید در این بخش را بهروز کنیم.
برای اینکه بتوانیم از تکنولوژی جدید بهرهمند شویم و آن را به کار بگیریم، یا باید از طریق واردات این نیاز را مرتفع سازیم یا اینکه شرکتهای دانشبنیانی شکل بگیرند که روی صنایع پاییندست به شکل انحصاری کار کنند تا این صنایع پیشرفتهتر شوند. در این صورت، صنایع پاییندستی میتوانند برای اقتصاد کشور شرایط ویژهای را رقم بزنند و تحول نوینی ایجاد کنند. البته باید به این امر توجه کرد که همین حالا نیز، تولیدات حوزه بالادستی مس مثل کاتد، صادراتی است و از این جهت، درآمد صادراتی داریم، اما اگر بخواهیم در مورد صادرات صنایع پاییندستی و محصولات دارای ارزش افزوده بالاتر، اظهار نظر کنیم، به صورت پراکنده ممکن است که برخی از واحدهای تولیدی توانسته باشند تکنولوژی روز را وارد کنند و از آن بهره بگیرند، اما به صورت کلی، در کشور محصولات چندانی به عنوان محصولات پیشرفته حوزه پاییندست مس که قابلیت صادرات را داشته باشند وجود ندارد و امیدوار هستیم در آینده، این اتفاق بیفتد.
یکی از هدفهای انجمن مس ایران نیز این است که بتواند در آینده نزدیک، با شناسایی شرکتها و مجموعههایی که دارای این پتانسیل هستند، همافزایی و توانافزایی ایجاد کند و در جهت تولید محصولات پاییندستی مخصوصا محصولات هایتک که قابلیت صادرات داشته باشند، قدم بردارد.
برای تولید معدنی بالاتر هم، نیاز به تکنولوژی جدید است تا بتوانیم سطح اکتشافات خود را در حوزه معدن افزایش دهیم. به خصوص اکنون که قیمت مس بالا رفته است، باید ذخایر معدنی مس کمعیارتر که در اعماق بیشتری از زمین وجود دارند را به عنوان هدف اصلی قرار دهیم و روی آن کار کنیم تا بتوانیم ظرفیت تولید خود را افزایش دهیم. این امر نیاز به ماشینآلات بزرگتر، جدیدتر دارد. چون از یک سو نیز، افزایش بهرهبری و ریکاوری سیستم نیز در دستور کار قرار گرفته، نیاز است از تکنولوژی روز دنیا بهره ببریم. در این زمینه باید بررسیهای دقیقی صورت بگیرد و در نهایت، از شرکتهای مطرح و معتبر خارجی که صاحب تکنولوژی و سبک در حوزه مس هستند، دانش و تکنولوژی بهروز را دریافت کنیم.
اولین و مهمترین تاثیری که افزایش قیمت جهانی مس میتواند بر صنعت مس کشور بگذارد، این است که ما این اجازه را داشته باشیم که ذخایر عمیق و کمعیار در حوزه معدن را هدف قرار دهیم؛ حجم را افزایش دهیم و عیار حدی را پایین ببریم. دومین موردی که حاصل میشود، این است که این افزایش قیمت به ما اجازه میدهد تا در مورد خرید تکنولوژیهای روز اقدامات لازم را انجام دهیم؛ به عنوان مثال یک تولیدکننده در گذشته درآمد کمتر و سوددهی ریسکی داشت و این جرات و توانایی را در خود ندیده بود که بخواهد به تجهیزات گرانقیمت، اما با بهرهوری بالاتری فکر کند. اکنون بازه سود این تولیدکننده افزایش پیدا کرده و به آن، این مجوز را میدهد که به این موضوع فکر کند و تصمیم به استفاده از این تجهیزات بگیرد. دیگر اثرگذاری افزایش قیمت جهانی مس بر صنعت مس کشور این است که همزمان این صنعت را بهروزرسانی کنیم و عقبافتادگیهای به وجود آمده نسبت به دنیا را به نحوی جبران کنیم.
منبع: فلزات آنلاین