به گزارش میمتالز، سجاد غرقی، نائب رئیس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران در این نشست به بررسی چالشهای این حوزه پرداخت و پیشنهاداتی در راستای رفع آن ارائه کرد.
غرقی پایین بودن قیمت سنگ آهن را از مشکلات اصلی دانست و اظهار داشت: نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد، اولین نکته این است که به دنبال توسعه پایدار زنجیره باشیم، اما توسعه پایدار بر مبنای «رقابت» است. با توجه به اینکه معضل تعارض منافع در زنجیره همیشه بوده، راهکار برای رفع این مشکل، سعی در تامین ارزان نهادهها در نظر گرفته شده بود متاسفانه زمانیکه صنعت، توسعه پیدا کرده است و ظرفیت تولید فولاد کشور جایگاه خوبی دارد، این روال جوابگو نخواهد بود، اما همچنان شاهد مقاومت در مقابل رقابتی شدن هستیم و متاسفانه در بورس کالا هم که عرصهای برای رقابت است این موضوع قوت واقعی خود را ندارد.
وی تشریح کرد: رویکرد عرضه در بورس کالا مناسب است، اما ایراداتی بر آن وارد است، سه تن از اعضای هیئت مدیره بورس کالای ایران فولادی هستند به عبارتی خریدار محصول معدنکاران به عنوان داور در آن قرار دارد که درست نیست. اگر بناست بورس کالا درست عمل کند باید ساختار بی طرفی داشته باشد و قیمت گذاری دستوری در آن نباشد و عرضه کننده در بازار واقعی ورود کند چراکه یکی از اهداف اصلی عرضه محصولات در بورس، کشف عادلانه قیمت و دیگری ایجاد شفافیت در معاملات است و از این رو عرضه مواد اولیه تولید فولاد و البته کل زنجیره تولید در بورس کالا به شفافیت قیمتی این کالاها کمک میکند.
نائب رئیس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران تاکید کرد: نباید فولاد را جهانی فروخت، اما به سنگ آهنیها برای ارزان فروشی فشار آورد. معادن سنگآهن به دلیل قیمتگذاری دستوری در گذشته با عدم منافع و تعطیلی مواجه شده بود و سرمایهگذاری در این حوزه به شدت کاهش یافته بود. در شرایط فعلی، امتیاز صادرات تنها برای فولاد است و صادرات برای فعالان معدن عملا ممنوع است و در نتیجه تورم سود سنگینی در برخی واحدهای فولادی دیده میشود.
غرقی عنوان کرد: علت عدم استقبال خریداران به ویژه فولادیها از عرضه سنگآهن در بورس کالا، تمایل بیشتر آنها به مکانیزم دستوری سابق بر اساس ضریبی از شمش فولاد خوزستان است. در شیوه سهمیهبندی، مشخص شده است که هر تولیدکننده سنگآهن چه میزان از محصولات خود را به کدام کارخانه با قیمتگذاری دستوری به فروش برساند؛ این امر البته برخلاف قانون بوده، اما از سوی وزارتخانه ابلاغ شده است. تا زمانی که معاملات سنگآهن خارج از بورس کالا و به صورت دستوری با قیمت مشخص کمتر از قیمتهای جهانی انجام شود، بنابراین دلیلی ندارد که مصرفکننده از این شیوه معامله دست کشیده و به بورس کالا برای تامین مواد اولیه بیاید. با توجه به اینکه میزان عرضه تولیدکنندگان سنگآهن نسبت به مصرف بازار تقریبا ناچیز است، این موضوع نیز باعث میشود مشتریان یعنی فولادسازان بزرگ از خرید سنگآهن در بورس کالا اجتناب کنند؛ بنابراین با اینکه تا حدودی مکانیزم عرضه سنگآهن در بورس کالا مثبت بوده، اما تاکنون اثر چندانی بر وضعیت بازار نداشته است.
وی به عدم استقبال فولادیها از عرضه در بورس کالا اشاره کرد و گفت: از ابتدای سال جاری تاکنون چندین عرضه گندله و کنسانتره از سوی تولیدکنندگان بزرگ و کوچک در بورس کالا انجام شد، اما خریدار چندانی برای این دو محصول سنگآهنی وجود نداشت. این اتفاق در حالی طی سه ماه نخست در بورس کالا افتاده که همواره عنوان میشود کسری کنسانتره و گندله در کشور وجود دارد و فولادسازان دائما از کمبود مواد اولیه سخن به میان میآورند. با توجه به مسائلی که در زمینه عرضه و تقاضای سنگآهن در بورس کالا وجود دارد، دو اتفاق میافتد؛ نخست آنکه با توجه به میزان بسیار کم عرضه در مقایسه با میزان مصرف، رقابت برای خرید انجام نمیشود و دوم اینکه در صورت وجود تقاضا، معامله با همان قیمت عرضه انجام میشود. این موضوع نشان میشود که احتمالا کسری مواد اولیه واحدهای فولادسازی کاذب است و فولادسازان کشور ما دچار کمبود مواد اولیه نیستند و فولادسازان این موضوع را مطرح میکنند تا کالای مورد نیاز خود را همچنان از طریق نظام دستوری دریافت کنند. احتمال دیگر این است که فولادسازان در اقدامی غیر رقابتی و هماهنگ، قصد دارند با عدم خرید از بورس و عدم رقابت برای آن در بورس کالا، همچنان قیمت سنگآهن را ارزان نگه دارند. با عدم خرید سنگآهن از بورس کالا، مصرفکنندگان به نوعی دولت را برای برقراری نظام سهمیهبندی و قیمتگذاری دستوری تحت فشار قرار میدهند تا همچنان برای تامین مواد اولیه خود به صورت ارزان این نظام را حفظ کنند. ضمن اینکه با عدم خرید سنگآهن از بورس فولادسازان این سیگنال را دادهاند که خواهان افزایش قیمت مواد اولیه خود نیستند، حتی اگر کسری سنگآهن داشته باشند.
وی افزود: ساختار بورس کالا، وجود بخشنامهها، عوارض صادراتی و مکانیزیم قیمتگذاری منجر میشود بورس کالا نتواند به عرصه قیمتگذاری تبدیل شود. در بورسهای کالایی چیزی به عنوان کف قیمت وجود ندارد، بورس کالا باید امکان ورود عرضهکننده و خریداران بیشتر را فراهم کند. باید کمک کنیم ساختار صنعت فولاد به سمت رقابتی شدن برود و بتوانیم تعارض تاریخی را در زنجیره برطرف کنیم که متاسفانه دولت توانایی این اجماعسازی را نداشته است.
منبع: پایگاه خبری معدن نامه