به گزارش میمتالز، مصطفی امید قائمی کارشناس ارشد بازار سرمایه در همین خصوص، اظهار کرد: عرضه محصولات معدنی از جمله سنگآهن در بورس کالا در نهایت به نفع سهامداران همه گروههای حاضر در زنجیره فولاد خواهد شد، البته تحقق این مهم، عدم دخالت دولت در روند قیمتها و به نوعی قیمت گذاری دستوری است چراکه هدف اصلی از ورود صنایع به بورس کالا، واقعی سازی قیمتها و رشد انگیزه تولید است که در صورت دخالت نهادها در امر قیمت گذاری، این هدف محقق نمیشود. در ادامه شرح کامل این گفتگو آمده است.
مهمترین نکته این است که نباید بر مبنای قیمتهای مقطعی و روز، این موضوع را بررسی کرد و اعلام کرد که این روش خوب است یا بد، بلکه در درازمدت است که ارزش وجود بورس شفاف برای هر کالایی و هر زنجیرهای مشخص خواهد شد. کارآمدی ورود سنگآهن به بورس کالا، قطعاً در آینده مشخصتر و برای همگان عیان خواهد شد. هماکنون ممکن است خریدار یا فروشنده بهصورت مقطعی سود یا زیان کنند، ولی در درازمدت و پس از تحکیم مبانی بورس کالا، شفاف شدن بازار و همچنین تعمیق عرضه و تقاضا، شاهد تشکیل یک بازار متشکل در حوزه مواد معدنی خواهیم بود که حتماً به نفع خریدار و فروشنده است؛ چون با بورسی شدن کل زنجیره فولاد، قیمتی مؤثر و شفاف به بازار ارائه میشود و به این نکته هم باید توجه داشت که قیمتگذاری درست و منطقی برای سنگآهن در بالادست زنجیره در نهایت به قیمتگذاری صحیح در حلقه نهایی زنجیره یعنی نورد نیز کمک خواهد کرد.
قطعاً در درازمدت به حذف رانت و همچنین به شفاف شدن قیمت و حذف دلال کمک میکند، فقط باید مدل بازار با حمایت متولیان به نحوی طراحی شود تا عرضهکننده و تقاضاکننده بیشتری وارد چرخه کشف قیمت شوند چراکه افزایش تعداد و حتی کیفیت خریدار و فروشنده کمک میکند تا بازار کالاها به نحوه شایستهای شکل بگیرد؛ در این صورت است که قیمت واقعی مشخص میشود و معاملات بهصورت شفاف انجام میشود. باز تأکید میکنم در آغاز هر تغییری ممکن است، بازار در کوتاهمدت بهصورت مقطعی با چالشهایی مواجه شود، اما وقتی در درازمدت میانگین قیمتها را محاسبه کنیم حتماً شاهد اعداد شفاف و درستی خواهیم بود، زیرا مسیر واقعی سازی قیمتها آن هم در بستری همچون بورس کالا از پشتوانه علمی، قانونی و جهانی برخوردار است.
قیمتگذاری دستوری در همهجا میتواند به ایجاد رانت برای هم خریدار و هم فروشنده بینجامد که در نهایت به انحراف در بازار و تولید نیز منجر خواهد شد. قیمتگذاری دستوری سرمایهگذاران را به اشتباه میاندازد و در درازمدت منجر به مشکلات اقتصادی و ایجاد رانت میشود، بنابراین باید بتوانیم در بورس کالا برای هر قسمت زنجیره فولاد کشف قیمت شفاف مبتنی بر عرضه و تقاضا را تشکیل دهیم که این اتفاق، بهترین راهحل اقتصادی برای سرمایهگذاری در بازار و همچنین تولید و مصرفکننده خواهد بود.
این موضوع نیز حتماً در درازمدت به نفع سهامداران همه گروههای حاضر در زنجیره فولاد خواهد بود. باید به این نکته توجه داشت اگر دولت بخواهد با تقویت یک قسمت زنجیره تولید، رانت ایجاد کند و مثلاً تولیدکنندگان یک بخش سود ببرند قطعاً به ضرر تولیدکنندگان و سهامداران بخش دیگر تمام خواهد شد و باز اگر دولت بخواهد با دستکاری در قیمت این سیکل را برعکس کند باز عده دیگری متضرر خواهند شد. اما وقتی بورس کالایی وجود دارد که قیمت کالا را براساس عرضه و تقاضا تعیین میکند و یک معادله شفاف برای تصمیمگیری پیش روی سرمایهگذاران قرار میدهد، در میان و درازمدت همه مجموعه زنجیره فولاد اعم از تولیدکننده، خریدار و سهامدار سود خواهند برد و شاهد رشد تولید و توسعه صنایع در این بخشها خواهیم بود.