به گزارش میمتالز، مهدی سوری درباره دلایل رشد شاخص در چند روز اخیر اعلام کرد: مجموعه عواملی، چون انتشار گزارش شرکتهای بورسی و اعلام سوددهی، تعیین تکلیف در انتخابات ریاست جمهوری و روند مذاکرات وین از دلایل رشد بازار سرمایه و صعودی شدن شاخص محسوب میشوند.
در طول چند ماه اخیر قیمت سهام ریزش شدیدی را تجربه کرد و در کنار آن سودآوری شرکتها افزایش داشت. گزارشها نشان میدهد شرکتها عملکرد نسبتا خوبی داشتند، اما سهامداران نسبت به بازار بیاعتماد شدند که البته این فضای بیاعتمادی تا حدودی با انتخاب رییس جمهور جدید کاهش یافت و امیدها را به بازار برگرداند.
افزایش مقطعی قیمت دلار به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین تا این لحظه، انتخابات ریاست جمهوری و گزارش شرکتها دست به دست دادند تا بازار رشد داشته باشد. اما رشد بازار به حدی نیست که اعتماد را بطور کامل برگرداند و فضای بازار را به سمت سرمایه گذاری امن و مطمئن تغییر دهد بلکه سرمایه گذاران با نگاه بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی در بازار حضور دارند و هنوز تقاضای خرید شکننده است.
این متغیرهای روانی فقط در صورت تداوم رشد بازار میتوانند اثرگذار و پایدار باشند. امید است سال جاری حذف قیمتگذاری دستور در بسیاری از گروهها و حذف تدریجی دلار ۴۲۰۰ تومانی به اجرا برسد که در این صورت میتوان رشد نسبتا جذابی را برای بورس شاهد بود. تا زمانی که نگاه سهامداران به بازار، سودآوری کوتاه مدت باشد و فقط به دنبال این باشند که زیان چند ماه ریزش جبران شود و بعد از آن از بازار خارج شوند، حال بازار سرمایه خوب نیست.
اکنون نگاه جبران ضرر و خروج از بازار تا حدی جا را به نگاه بازدهی ۲۰ الی ۳۰ درصد مثبت داده و برخی از سهامداران حتی با نیت انتقام، پولهای جدیدی را به بازار تزریق میکنند. باید توجه داشت که در بازارهای رقیب هم امید به رشد آنچنانی وجود ندارد و رکود در بازار املاک و ریسکهای سیستماتیک در ارزهای دیجیتال وجود دارد و در بازار ارز هم رشد بالا تصور نمیشود. از سوی دیگر نرخ بهره بانکی هم کاهش یافته به همین دلیل گزینه جذابتری برای جایگزینی بازارسرمایه وجود ندارد.
قدرت سهامداران خرد زیاد است. زیان آنها از حد تحمل بالاتر رفته به همین دلیل فعلا از بازار خارح نشدند، اما تهدید خروج یکباره بخش قابل توجهی از سهامداران از بازار وجود دارد. اگر مثبتها تداوم نداشته باشد و شعار رییس جمهور منتخب مبنی بر عدم تامین مالی از بازار سرمایه و حذف قیمت گذاری دستوری اجرا نشود و کابینه به این برنامهها اعتقادی نداشته باشند، انرژی منفی ایجاد شده، ممکن است باعث نزولی شدن شاخص شود.
افق اقتصاد بسیار مبهم است و سوالات بسیار دارد. اینکه نتیجه مذاکرات به کدام سمت میرود و در کابینه چه کسانی حضور خواهند داشت و ... تمام این سوالات عدم قطعیتهایی هستند که به ریسک بازار سرمایه دامن میزنند. اگر قرار باشد سیاستهای دستوری و سرکوب قیمتها اجرا شود شاید در کوتاه مدت قیمتها کنترل شود، اما در نهایت با ورشکست شدن کسب و کارها و خاموش شدن تولید داخلی باعث تورم در آینده خواهد شد. اگر بازار سرمایه و اقتصاد بخواهند سود تورمی بدهند و به دلیل تورم رشد داشته باشند این سود، واقعی و پایدار نیست، اما در صورت کنترل تورم و افزایش تجارت خارجی، سوددهی ناشی از بهره وری شرکتها میتواند سود پایدار باشد و اطمینان را به بازار برگرداند.
منبع: بورس پرس