به گزارش میمتالز، در این راستا رضا محتشمی پور، قائم مقام بورس کالای ایران با بیان اینکه سیاست قیمتگذاری توسط دولت برای کالاهایی که در بورسهای کالایی معامله میشوند در ماده ۱۸ قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید منع شده است، اظهار کرد: مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۸ براساس تجربیاتی که کشور تا آن زمان در حوزه قیمتگذاری داشته است به این نتیجه درست رسید که دولت را از مداخله در قیمت کشف شده در بورسهای کالایی منع کند، اما متاسفانه در دورههای زمانی مختلف علی رغم نص صریح قانون همچنان قیمتگذاری به عنوان یکی از سیاستهای حمایت از مصرف کننده و کنترل کننده تورم دنبال شده است.
وی ادامه داد: دیگر بر کسی پوشیده نیست تورم ناشی از افزایش نقدینگی و افزایش نقدینگی ناشی از کسریهای ساختاری در بودجه دولت است و عملا استفاده از سیاست قیمتگذاری برای کنترل تورم یا حمایت از مصرف کننده دادن آدرس غلط به مردم و فرافکنی است. کشورهای مختلف دنیا مشکل تورم را دهههاست که توانسته اند با کنترل رشد نقدینگی کنترل کنند و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز که یک دهه پیش دچار نرخهای بالای تورم بوده اند در سالهای اخیر با کنترل نقدینگی بر مشکل بروز تورم در اقتصاد خود فائق آمده اند.
قائم مقام بورس کالای ایران با تاکید بر اینکه سیاست قیمتگذاری علاوه بر این که نمیتواند مشکل تورم را حل کند، آسیبهای جبران ناپذیری را بر تخصیص بهینه منابع در اقتصاد وارد میکند، توضیح داد: به عبارتی از یک طرف تولید را دچار مشکل میکند و از طرف دیگر مصرف را در کوتاه مدت افزایش میدهد، ولی در میان مدت به دلیل این که تولید از بین رفته است، عملا مصرفکنندگان را نیز با مشکل دسترسی به کالا و کمیابی مواجه میکند. در این میان در سالی که توسط مقام معظم رهبری، سال تولید، مانع زداییها و پشتیبانیها نام گذاری شده است، پیگیری سیاست قیمت گذاری توسط هر شخصی عملا نه تنها موانع تولید را برطرف نمیکند بلکه عملا به ایجاد موانع اساسی و ساختاری در فرآیند تولید منجر میشود، زیرا سیاست قیمت گذاری یعنی ایجاد بزرگترین مانع و به نابودی کشاندن تولید کشور.
محتشمی پور در ادامه درمورد تبعات قیمت گذاری دستوری گفت: نتیجه این سیاست در برهههای مختلفی ایران را از صادرکننده محصولات طیور به واردکننده آن تبدیل کرده است. اجرای این سیاست قطعیهای مکرر برق در کشور را ایجاد کرده و ایران را به برترین کشور از نظر شدت مصرف انرژی تبدیل کرده است. اجرای این سیاست آسیب جدی به ذخایر ارزی و طلای بانک مرکزی در سال ۱۳۹۷ و در دورههای دیگر وارد کرده است؛ نمونههای متعددی از شکست این سیاست در دهههای اخیر وجود دارد که فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان با آنها دست و پنجه نرم کرده اند.
وی به این سوال که با وجود شکستهای متعدد قیمتگذاری دستوری، چرا همچنان اجرای این سیاست طرفدار دارد؟، پاسخ داد: پاسخ بسیار روشن است؛ کاملاً طبیعی است که با انجام قیمتگذاری دستوری شکاف قیمتی قابل توجهی بین قیمت اعلامی و قیمت بازار سیاه شکل میگیرد که این مابه التفاوت قیمت، در عمل نصیب گروههایی میشود که هیچ ارتباطی به تولید و تولیدکننده ندارند. در این میان برخی از دلسوزان نیز با تصور حمایت از مصرف کنندگان و جلوگیری از افزایش ظاهری سطح عمومی قیمتها در عمل آب در آسیاب این گروهها میریزند.
قائم مقام بورس کالای ایران افزود: در شرایط فعلی، بهترین رفتار در مقابل مردم، توضیح منشاء اصلی نرخ تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها و راهکار مشخص حل این مشکل است. راهکار خروج کشور از بحران تورم، کنترل رشد نقدینگی و کمک به افزایش تولید در اقتصاد است، اما سیاست قیمتگذاری با آسیبی که به تولید و کاهش درآمدهای مالیاتی دولت میزند، دقیقا در مقابل سیاست حمایت از مصرف کننده و افزایش قیمت است.
وی با اشاره به اینکه در طرح جهش تولید مسکن به پوشش ریسک ساخت مسکن در بورس کالا با امکان پیش خرید مصالح ساختمانی اشاره شده است، گفت: در شرایط کنونی کشور، این ابزارها میتوانند برای پوشش ریسک در بازههای زمانی کوتاه مدت موثر باشند. به طور کلی بورس کالا علاوه بر ارایه مزایای قابل توجهی در فروش نقدی کالا در یک بازار شفاف و رقابتی، این امکان را فراهم میکند که با استفاده از ابزارهای نوین مالی از جمله ابزارهای مشتقه و نیز گواهی سپرده کالایی، بازار کالایی آرامش و ثبات بهتری داشته باشد.
قائم مقام بورس کالای ایران همچنین درمورد اینکه به تازگی اعلام شده که تحقق پروژه ویژه دولت برای تولید و ساخت یک میلیون مسکن در سال به مصالح ارزان نیاز دارد و در این زمینه، بر لزوم رسیدن قیمت سیمان به ٢١ هزار تومان در هر کیسه و فولاد به ١٠ هزار تومان تاکید شده است و آیا این رویکرد مصداق بارز قیمت گذاری نیست، توضیح داد: ساخت مسکن انبوه به طور قطع یکی از نیازهای اساسی کشور در شرایط کنونی است. طرح ساخت انبوه مسکن هم اقدامی لازم محسوب میشود که بورس کالا میتواند در بخشهایی با ارائه راهکارهای تامین مالی به پیش برد آن کمک کند.
محتشمی پور ادامه داد:، اما باید به این نکته توجه کرد که با قیمتگذاری دستوری روی کالاها نمیتوان بهای تمام شده مسکن را کاهش داد. تبعات سیاست قیمتگذاری برای هر کالایی غیر از نابود کردن تولید و اشتغال و ایجاد فرصتهای رانتی ناشی از شکلگیری قیمتهای بازار سیاه و منتفع شدن عدهای خاص نیست. زیرا در یک سیکل معیوب سیاست قیمتگذاری در میان مدت با آسیب رساندن به تولید و کاهش آن باعث افزایش قیمت در دوره بعد و دورههای بعدتر میشود و از طرف دیگر، چون مشکل تورم ناشی از کسری بودجه دولت است و این مشکل حل نمیشود، فشار تقاضای ناشی از افزایش نقدینگی، رشد قیمتها در دورههای بعدی را با شتاب بیشتری ایجاد میکند و بازنده نهایی این سیاست، تولید کننده و مصرف کننده یعنی مردم هستند.