به گزارش میمتالز، هرچند که حسن روحانی در آخرین روزهای حضور خود در پاستور از این طرح بهرهبرداری کرد، اما خبرها حکایت از روند حرکت کند این پروژه و ناقص ماندن بخشهای زیادی از آن دارد. پروژهای هزار کیلومتری که بخش عمدهای از تجهیزات آن در داخل و در شرایط تحریم ساخته شد، اما هنوز به آنجا که باید میرسید، نرسیده است تا هدف صادرات روزانه یک میلیون بشکه نفت از آن نیز محقق شود. دیگر نکته حائز اهمیت در مورد شرایط این روزهای این پروژه استراتژیک یک تغییر اساسی در روند مدیران آن است به گونهای که حالا پیمانکار آن به عنوان کارفرما یعنی وزیر نفت انتخاب شده است و بد نیست به بهانه همین تغییر و تحولات نگاهی به جزئیات این پروژه راهبردی که دارای ابعاد بینالمللی و اقتصادی فوقالعاده بااهمیت است بیندازیم:
فلسفه وجودی ایجاد یک خط لوله هزار کیلومتری از گوره به جاسک برای انتقال نفت ابعاد پنهان بسیاری دارد. ایران از سالها پیش در فکر متنوعسازی مسیرهای انتقال انرژی برای روزهای سخت احتمالی در آینده بوده است و این فکر حدود چهل سال در ذهن همه مسوولان جای گرفته بود که در نهایت در دولت دوازدهم این رویا به واقعیت تبدیل شد. این پروژه تا آنجایی برای دولت دوازدهم اهمیت داشت که بیژن زنگنه وزیر وقت نفت آن را «استراتژیکترین طرح» دولت نامیده بود و حسن روحانی رئیسجمهور وقت نیز در مراسم بهرهبرداری از آن در ۳۱ تیر ۱۴۰۰ گفته بود: «برای جهان روشن است که جمهوری اسلامی ایران چه اقدام بسیار مهم ملی انجام داده است. شاید پروژهای با این عظمت برای صادرات نفت، با این هدف که پایانه صادراتی جدیدی نه در خلیج فارس بلکه در دریای عمان داشته باشیم بسیار حائز اهمیت است.» بیژن زنگنه در مورد ویژگیهای مهم این طرح نیز گفته بود: «طرح عظیم خط لوله انتقال نفت گوره به جاسک جلوهای از درهم شکستن تحریمها و تکیه بر توان داخلی است و ۲۵۰ شرکت بزرگ و کوچک داخلی در این طرح مشارکت و افزون بر ۱۰ هزار نفر در آن کار کردند. اکنون نفت خام پس از طی یکهزار کیلومتر مسیر بدون هیچ مشکل عملیاتی به بندر جاسک رسیده و به دلیل آماده نبودن مخازن ذخیره به طور مستقیم از لوله کشتی بارگیری میشود.» به گزارش «ایسنا» وی در ادامه تشریح بیشتر ابعاد این پروژه گفته بود: «اکنون یک پایانه صادراتی داریم که نفت را از دریای عمان صادر میکند که ضمن افزایش ظرفیت صادراتی ایران، منجر به تنوع و انعطاف در پایانههای نفتی شده و کاهش ریسکهای صادراتی و امنیتی را به دنبال خواهد داشت. صادرات از جاسک منجر به کوتاه شدن مسیر رفت و برگشت مشتریان نفت کشور به اندازه یکهزار مایل دریایی میشود، همچنین هزینه هر بشکه نفت از ۶۰ سنت (در صورتی که با نفتکش حمل میشد) با بهرهبرداری از این خط لوله به ۴۰ سنت در هر بشکه کاهش خواهد یافت.»
اما شاید این سوال برای بسیاری پیش بیاید که پروژهای با این حجم از اهمیت و ارزش را چه گروهی رهبری میکردند؟ بیژن زنگنه در مورد ابعاد مالی این پروژه اعلام کرده بود که تا تیرماه ۱۴۰۰ برای این پروژه حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار هزینه شده است. همچنین او در ادامه نیز تاکید کرده بود که برای اجرایی شدن این طرح یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون دلار قرارداد با پیمانکاران و تامینکنندگان امضا شده که تاکنون ۹۷۰ میلیون دلار آن پرداخت شده است. همچنین قراردادهایی که شرکت نفت و گاز پارس با پیمانکاران و تامین کنندگان به امضا رسانده ۳۰۰ میلیون دلار است که ۲۰۰ میلیون دلار آن پرداخت شده است زنگنه البته این را هم اعلام کرده بود که دو شرکت تابعه شرکت ملی نفت ایران یعنی شرکت مهندسی و توسعه نفت و شرکت نفت و گاز پارس به ترتیب مسوولیت بخشهای خشکی و دریایی این طرح را بر عهده داشتند. پیمانکار این پروژه در سال ۹۷ طی یک مناقصه مشخص شد. بر این اساس به دنبال نهایی شدن ارزیابی کیفی صلاحیت اجرایی و فنی شرکتکنندگان در مناقصه خط لوله نفت گوره – جاسک از سوی شرکت مهندسی و توسعه نفت ایران، شرکت «پایندان» برنده نهایی مناقصه این پروژه ملی شد. شرکت پایندان از جمله شرکتهای زیر مجموعه هلدینگ انرژی گستر سینا تحت مالکیت بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است که طبق نوشتههای وبسایت این هلدینگ در سال ۱۳۵۳، در اداره ثبت شرکتهای تهران تاسیس شد و در راستای اهداف و نیاز کشور، به یک شرکت اجرایی در زمینه خطوط انتقال نفت، گاز و آب، تاسیسات پالایشگاهی، پتروشیمی و ایستگاههای تقویت فشارگاز تبدیل شد. شرکت پایندان فعالیت خود را از سال ۱۳۷۰ با اجرای خط انتقال گاز ۲۰ کوهپایه – یزد در این زمینه آغاز کرده و هم اکنون در فاز ۱۴ پارسجنوبی نیز دارای پروژه است. نکته جالب توجه این است که در آبان ۹۸ «جواد اوجی» به عنوان مدیرعامل شرکت «انرژی گستر سینا» از سوی رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی انتخاب شده بود که هم اکنون او به سمت وزیر نفت رسیده است. در این شرایط میتوان گفت که «پیمانکار» پروژه خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک حالا بر صندلی «کارفرما» یعنی وزارت نفت نشسته است. این جابهجایی احتمالا تاثیر بسزایی هم در سرنوشت این پروژه خواهد داشت.
تردیدی وجود ندارد که یکی از مهمترین بخشهای این پروژه استفاده از تجهیزات ساخت داخل در پیشبرد آن است. به استناد جزئیات بیانشده، بیش از ۹۵درصد تجهیزات و تاسیسات خط لوله و ایستگاههای مذکور در کشور تأمین شده و تنها بعضی تجهیزات کنترل که در کشور تولید نمیشود، از خارج از کشور تامین شده است. زنگنه وزیر وقت نفت در این مورد گفته بود: «در ابتدای کار قراردادی برای تامین ۴۰۰ هزار تن ورق «نیز» که یک ورق مخصوص مقاوم به نفت ترش است با خرید از شرکتهای خارجی منعقد شد، همچنین در آغاز کار مقرر بود از پمپهای ۶ مگاواتی استفاده شود، اما تامین این اقلام با دشواری همراه شد. در این راستا یک کار یکساله مشترک بین شرکت ملی نفت ایران، شرکت فولاد مبارکه و شرکت فولاد اکسین تعریف شد تا بتوانند به استاندارد تولید تختال توسط فولاد مبارکه و استاندارد تولید ورق توسط فولاد اکسین برسند و پس از آن استانداردها در اختیار شرکتهای لوله ساز قرار گرفت و بخش اصلی ورق مورد نیاز این طرح که یک ورق مقاوم به نفت و گاز ترش بود برای اولین بار در ایران ساخته شد.» البته این استفاده از توان داخلی تا اندازه زیادی باعث رونق دادن به بخش تولید کارخانههای کشور هم شد و به گواه کارشناسان این اتکا به توان داخلی و استفاده از لولههای ایرانی مقاوم در برابر سولفات، زمینه احیای چند شرکت بزرگ کشور را فراهم کرد. به عبارت دیگر، ساخت این پروژه راهبردی افزون بر نقش مهم در صنعت نفت، زمینه رونق گسترده در دیگر بخشهای اقتصاد کشور را فراهم کرده است.
پروژه راهبردی خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک به خودی خود منتقد آنچنانی نداشت و اگر هم انتقادی وجود داشت در مورد نحوه احداث و اجرای آن بوده است. در میان مدافعان این پروژه نظرات متنوعی از ابعاد مهم این پروژه دیده میشود. در این میان علی شمس اردکانی، رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی در تیرماه سال ۹۹ در این مورد به «شانا» گفته بود: «با توجه به اینکه عربستان سعودی و امارات هر یک به اندازه دوسوم ظرفیت صادراتی خود خطوط لوله به خارج از تنگه هرمز احداث کردهاند، ایران نیز باید با سرمایهگذاری بیشتر توان صادراتی پایانه جاسک را حداقل به روزانه ۳ میلیون بشکه و ظرفیت مخازن انبار کردن نفت خام را در جاسک به ۵۰ میلیون بشکه برساند.» فریدون مجلسی، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل بینالملل نیز در این زمینه در همین تاریخ به «ایران» گفته بود: «ساخت خط لوله گوره - جاسک نهتنها مزایای بینالمللی بلکه اهمیت داخلی نیز دارد که نباید از آن غافل شد. شاید وابستگی به تنگه هرمز بیش از هر کشوری برای عراق و کویت وجود داشته باشد. عربستان نیز برای مقاصد شرقی خود از این مسیر تردد دارد. ایران نیز بهصورت استراتژیک باید اقدامی برای کاهش وابستگی خود به گلوگاه تنگه هرمز میکرد و از این نظر ساخت این خط لوله و مخازن ذخیرهسازی اهمیت دارد.» منتقدان، اما بیشتر نسبت به نحوه بهرهبرداری از این پروژه در روزهای پایانی عمر دولت دوازدهم انتقاد داشتند و این بهرهبرداری را «نمایشی» خواندند. به عنوان مثال نصرالله پژمانفر، نایب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی ۱۰ روز پس از بهرهبرداری از این پروژه یعنی در تاریخ نهم مرداد امسال در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «به همراه مدیران دستگاههای نظارتی از پروژه انتقال نفت «گوره- جاسک» در حال بازدید میدانی هستم. متاسفانه این پروژه مهم طبق گزارشها به بدترین شکل، اجرا و زودهنگام به بهرهبرداری رسیده است. سعی خواهم کرد جمعبندی خود را به همراه مستندات در گزارشهای مستمر به شما ارائه کنم.»
در شرایط کنونی، اما مهمتر از هر موضوع دیگری سرنوشت این پروژه راهبردی با توجه به روی کار آمدن دولت جدید است. بر اساس اطلاعات موجود هنوز بخشهای زیادی از این پروژه عظیم و استراتژیک ناقص مانده است. به عنوان مثال هنوز قدمی در راستای ساخت پایانه صادراتی یا ایستگاههای پمپاژ برداشته نشده است. به گفته برخی دیگر از کارشناسان در داخل لولهها نفت خام ریخته شده است که میتواند در بلند مدت باعث از بین رفتن لولهها شود. مشخص نیست حالا که پیمانکار این پروژه جای کارفرما نشسته است روند پیشرفت این پروژه عظیم ملی چقدر سرعت خواهد گرفت آیا انتقاداتی که به عملکرد دولت قبل در مورد نحوه پیشبرد این پروژه مطرح بود با یک دست شدن ترکیب کارفرما و پیمانکار از بین میرود؟ از زمان برگزاری مراسم بهرهبرداری از این پروژه هنوز خبرهای جدید و موثقی در مورد میزان پیشرفت این پروژه استراتژیک که برای روزهای مبادا در نظر گرفته شده است در دست نیست و مشخص نیست که سرنوشت این پروژه بالاخره به کجا خواهد رسید!
منبع: دنیای اقتصاد