به گزارش می متالز، اعمال محدودیت برای تراکنش کارتخوانها یکی از اقدامات عملی بانک مرکزی برای مبارزه با پولشویی بود.
سقف نقل و انتقالات کارتخوانها برای هر کارت در روز به 50 میلیون تومان کاهش یافت و دارنده کارت ملزم به درج و استفاده از رمز پویا شد. در گام بعدی محدودیت از هر کارت به هر فرد تبدیل میشود بهطوری که دیگر تعدد حسابها ملاک نیست و دارنده 10 حساب و کارت بانکی در طول یک روز در مجموع میتواند 50 میلیون تومان تراکنش کارتی داشته باشد.
نتیجه این اقدام علاوه بر مبارزه با پولشویی، کنترل قاچاق ارز از کشور است. تا پیش از این براساس بررسیهای بانک مرکزی حدود 11 میلیارد دلار از ارز حاصل از صادرات به وسیله کارتخوانها خارج از کشور فروخته و معادل ریالی آن دریافت میشد. درواقع این میزان ارز نه در قالب حواله ارزی و نه به صورت نقد در چرخه اقتصاد ایران قرار نمیگرفت.
با اعمال این محدودیت، نرخ ارز از 14500 تومان به حدود 12500 تومان کاهش یافته و به نظر میرسد در صورت اعمال محدودیت دوم (اعمال محدودیت از هر کارت به هر فرد در شبانهروز)، نرخ ارز کاهش بیشتری هم داشته و جریان قاچاق ارز به حداقل برسد.
اما نقل و انتقالات مالی به وسیله سایر روشها مانند چک بانکی، پایا، چک رمزدار و سانتا به همان سبک و سیاق قبل ادامه داشته و از این لحاظ مشکلی متوجه فعالان اقتصادی نمیشود.
با وجود مزایای واضح و مبرهن این اقدام بانک مرکزی، برخی این کار را مورد انتقاد قرار دادهاند که از جمله آنها محمد طبیبیان، اقتصاددان و از اساتید موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی است. وی در این باره گفته است: «بزودی انتقال پول با محدودیت شماره ملی روبهرو میشود به این ترتیب داشتن حسابهای متعدد امکانی برای افزایش سقف انتقال پول برای افراد ایجاد نمیکند. مردم باید به تدریج براى انجام معاملات پایاپاى آماده شوند. مسئولان توجه نمىکنند که اینها گامهایى در جهت بىاعتبار کردن پول کشور است.»
معلوم نیست این اظهارنظر جناب طبیبیان براساس کدام تحلیل و اطلاعات است. آیا اساسا تا پیش از وجود سیستم کارتخوان در مبادلات مالی، تجارت در جهان براساس مبادلات پایاپای انجام میشد که محدود شدن روزانه آن به 50 میلیون تومان منجر به شکلگیری چنین پدیدهای شود؟
از طرف دیگر عمده مبادلات مالی با کارتخوانها که توسط مردم انجام میشود، در روز کمتر از 50 میلیون تومان تراکنش مالی با کارتخوان دارند و مبادلات مالی بالاتر از 50 میلیون تومان میتواند با سایر ابزارهای مالی مانند ساتنا و پایا و چک بانکی و چک رمزدار مبادلات مالی خودر ا انجام دهند. بنابراین چرا باید با این روش ریال بیاعتبار شده و مردم به سمت مبادلات پایاپای بروند.
به نظر میرسد اقداماتی از این دست، گام واقعی در مسیر مبارزه با پولشویی است و گامهای بعدی برای حلقه مبارزه باید برداشته شود. چنین اقداماتی است که به مبارزه با پولشویی معنا میدهد، نه اینکه دولت هیچ اقدام فنی در این حوزه انجام ندهد و همه هم و غم خود را صرف الحاق ایران به FATF به بهانه مبارزه با پولشویی کند و هر نقدی بر آن را ریشه در پولشویی بداند.