به گزارش میمتالز، رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی چهارشنبه گذشته با اشاره به اینکه با منابع و اعتبارات دولتی، وزارت راه و شهرسازی امکان ساخت آزادراه و راهآهن را ندارد، چراکه تامین ساخت پروژههای عمرانی بالاست، اظهار کرد: به عنوان نمونه ساخت و تکمیل راهآهن بوشهر-شیراز فقط چندین هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد که بودجه وزارت راه و شهرسازی کفاف آن را نمیدهد. به همین دلیل برای حل این مشکل باید ساخت آزادراهها و سایر پروژههای عمرانی را به سرمایهگذاران بخش خصوصی هم ایرانیان داخل کشور و هم ایرانیان خارج از کشور واگذار کنیم.
وی تصریح کرد: پروژههایی که در آنها از سرمایهگذاران دعوت میشود باید به نحوی باشد که برای آنها جذاب و سودآوری داشته باشد و علاوه بر ایجاد مشوقهای لازم، تضمینهای لازم را به سرمایهگذاران برای بازگشت سرمایه بدهد.
اردیبهشت ۹۸ دفتر مطالعات زیربنایی معاونت پژوهشهای زیربنایی و امور تولید مرکز پژوهشهای مجلس گزارش فراتحلیلی از چالشهای حوزه حمل و نقل ریلی کشور را منتشر کرد. در این گزارش که با بررسی بیش از ۱۱۸ مطالعه تخصصی و انتخاب ۶۰ مطالعه برگزیده به عنوان مرجع فراتحلیل گردآوری شده بود، چالشهایی از جمله چالشهای زیرساختی، بهره وری، تامین مالی، لجستیک، قانونگذاری و نظارت، مدیریتی و بروکراسی، عوامل خارجی و در نهایت استقلال بخش خصوصی و شفافیت آماری، به عنوان مهمترین چالشهای پیشروی حملونقل ریلی کشور شناسایی و احصا شدند.
سهم تاثیرگذاری هر یک از موارد مطرح شده در این فراتحلیل به گونهای بود که چالشهای زیرساختی با ۲۴ درصد، چالش تامین مالی با ۱۵ درصد، چالش مدیریت و بروکراسی با ۱۲ درصد، چالش قانون گذاری و نظارت با ۱۲ درصد و در نهایت چالش بهره وری با ۱۰ درصد، به ترتیب به عنوان مهمترین چالشهای حوزه حمل و نقل ریلی کشور شناسایی شدند.
محدود بودن منابع مالی دولتی و هزینه بر بودن صنایع ریلی و همچنین محدودیت و یا عدم توانایی در جذب منابع مالی کافی برای توسعه حمل و نقل ریلی باعث شده این حوزه از نظر منابع مالی در مضیقه باشد. در طرحهای مادر و زیربنایی ریلی اعم از ساخت و تولید ناوگان ریلی و احداث خطوط، حجم کلانی از آورده برای ساخت و راه اندازی پروژه مورد نیاز است و این حجم بسیار بالا، جز از طریق اعطای وام بانکی به صورت تسهیلات، قابل بررسی نیست.
از این رو تبیین روشهایی که منجر به جذب تسهیلات مورد نیاز هر دو طرف بهره بردار و سازنده ناوگان ریلی شود و در عین حال ریسک کمتری برای تسهیلات گیرندگان داشته باشد، الزامی است. این ضرورت در شرایط جامعه ایران که کمتر بانک خارجی، اجازه تسهیلات دهی به شرکتهای ایرانی را دارد، محسوستر است و اهمیت استفاده از منابع مالی داخلی به خصوص بانکها و موسسات مالی و اعتباری را مضاعف میکند.
اما روشهای سنتی تامین مالی پروژههای زیربنایی، همچون تامین مالی متکی به تضامین شرکت یا تامین مالی به اتکای تضامین دولت، دیگر قادر به برآوردن نیاز و هدف مذکور به خصوص در کشورهای در حال توسعه نیست؛ چرا که در تامین مالی به اتکای تضامین دولت، انعکاس بدهیها در ترازنامه دولت، کشور را در تامین مالی پروژههای آینده خود دچار محدودیت میکند یا ممکن است منجر به تشکیل سیکل اخذ مکرر تسهیلات از منابع دیگر برای بازپرداخت تسهیلات قبلی شود که این امر خود به افزایش بدهی معوق دولت در سالهای آتی منجر خواهد شد.
در انتهای چالش تامین مالی این فراتحلیل نیز راهکارهایی برای حل چالش مطرح شده است که به ترتیب عبارتند از فروش لیزینگی واگن به خریداران داخلی در راستای استفاده از منابع داخلی کشور برای تولید واگن، واسپاری مدیریت اجرایی و مالی حمل و نقل ریلی به بخش خصوصی، واگذاری پروژههای ساخت و تجهیز حمل و نقل ریلی به بخش خصوصی، ایجاد صندوق توسعه صنعت ریلی به منظور کمک در تامین مالی پروژهها و فراهم کردن امکان ارائه تضامین مورد نیاز، فراهم کردن امکان تامین مالی برای حمل بار در تناژ بالا، تلاش برای تغییر نگاه مسئولان دولتی به حمل و نقل ریلی و افزایش جذابیت برای حضور بیشتر شرکتهای خصوصی در بخش حمل و نقل ریلی.
در همین رابطه محمدجواد شاهجویی، کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، میگوید: آنچه در حوزه تامین مالی پروژههای ریلی اهمیت دارد، بازگرداندن جذابیت سرمایه گذاری به این پروژهها است. بدون شک تا وقتی پروژههای ریلی بازدهی اقتصادی مناسبی نداشته باشند، نمیتوان انتظار داشت که بتوانند سرمایههای مردمی و سرمایههای بخش خصوصی را به خود جذب نمایند. چه رسد به آنکه در شرایط فعلی، بعضی از پروژههای ریلی نه تنها سودی احصا نمیکنند، بلکه در درازمدت هم نمیتوانند اصل سرمایه گذاری را بازگردانند.
وی افزود: آنچه باعث شده پروژههای ریلی بازگشت سرمایه مناسبی نداشته باشند و در نتیجه برای سرمایهگذاری جذاب نباشند، مدل بهرهبرداری ناکارآمد و سنتی شرکت راهآهن از شبکه ریلی کشور است. منطقا وقتی نرخ بهرهوری شبکه ریلی ایران یک سوم میانگین جهانی است، نمیتوان انتظار داشت پروژههای توسعهای جدید بتوانند سوددهی مناسبی فراهم کنند.
شاهجویی تاکید کرد: اصلاح مدل حکمرانی شبکه حملونقل ریلی با رویکرد تغییر بهرهبردار از بخش دولتی به بخش غیردولتی و خصوصی با وجود نظارت شرکت راهآهن به عنوان تنظیمگر میتواند با افزایش عملکرد شبکه حملونقل ریلی کشور، به افزایش جذابیت سرمایهگذاری پروژههای ریلی و در نتیجه حل چالش تامین مالی این پروژهها بیانجامد.
وی ادامه داد: ۲ رویکرد واگذاری بهرهبرداری از شبکه ریلی به بخش غیردولتی و استفاده از سرمایههای مردمی در توسعه پروژههای ریلی در قالب ابزارهای نوین تامین مالی مانند شرکتهای سهامی عام پروژه محور، میتواند چالشهای موجود در این صنعت حمل و نقل ریلی را به طور کامل برطرف کند، مشروط بر آنکه اراده بخش دولتی در جهت این دو رویکرد قرار گیرد.
منبع: خبرگزاری تسنیم