به گزارش میمتالز،
فرایند تولید فولاد در مجتمع گلگهر به این صورت است که پس از استخراج سنگ آهن از معدن، ماده معدنی به کنسانتره آهن تبدیل میشود. پس از گذر از این مرحله، در بخش گندلهسازی، کنسانتره سنگ آهن به گندله و در مرحله احیا، گندله به آهن اسفنجی تبدیل میشود. بعد از طی همه این مراحل، در نهایت محصول به دست آمده ذوب میشود و به شکل شمش فولادی و سایر محصولات وابسته عرضه میشود. پرمصرفترین بخش از نظر میزان مصرف آب در زنجیره تولید فولاد، ذوب است که در مقایسه با بخش گندلهسازی میزان مصرف آب بسیار بالاتری دارد.
خوشبختانه شرکت ما به دلیل انتقال آب از خلیج فارس در سال گذشته، تا حدود زیادی از نظر تامین آب در شرایط پایداری به سر میبرد، گلگهر در سال جاری در موضوع بحران آب با چالش جدی مواجه نخواهد شد. طرح انتقال آب خلیج فارس یک پروژه بین شرکتی و ملی است که شرکتهای گلگهر، چادرملو و ملی مس در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند. در ابن پروژه، آب دریافتی از خلیج فارس در بندرعباس شیرین میشود و در ایستگاه اول به گلگهر، سپس مس سرچشمه و در نهایت به چادرملو منتقل میشود. با این وجود گاهی اوقات، تا قبل از عملیاتی شدن پروژه انتقال آب با کمبود مواجه میشدیم، اما خوشبختانه در سال جاری با بحران جدی کم آبی مواجه نبودیم و پیشبینی میشود دیگر شاهد نوسان در فرایند تولید واحدهای تولیدی گلگهر به دلیل کمبود آب نخواهیم بود. در واقع، کمبود آب که میتوانست واحدهای فرآوری گلگهر را تحت تاثیر قرار دهد و به تعطیلی بکشاند دیگر اتفاق نمیافتد؛ ضمن اینکه به صورت تقریبی، گندلهسازی در مقایسه با فولادسازی از میزان کمتری از آب در فرایند تولید استفاده میکند.
گلگهر دارای دو واحد گندلهسازی بوده که هر کدام با ظرفیت پنج میلیون تن و در اختیار داشتن بیشتر از ۸۰۰ نیروی مشغول به کار اعم از نیروهای نظارتی، بهرهبردار و پیمانکاران فعال است.
خوشبختانه در سال گذشته در هر کارخانه میزان تولید از ۶ میلیون تن عبور کرد و در سال ۱۴۰۰ نیز با وجود مشکلات مربوط به کمبود انرژی خصوصا آب و برق این هدف را در پیش داریم که بیشتر از رکورد سال قبل، گندله تولید کنیم. این میزان تولید در حال حاضر ۲۰ درصد از ظرفیت اسمی واحدهای گندلهسازی گلگهر را شامل میشود. لازم به ذکر است در ۹ ماه سال ۱۴۰۰، مجتمع گندلهسازی این شرکت بیش از ۹ میلیون تن گندله تولید کرده است.
تامین انرژی یکی از مهمترین معضلات صنعت فولاد است؛ به طوری که قطعی برق بر میزان تولید مجموعه فولادی ما نیز تاثیر گذاشت و متاسفانه بیش از ۴۰۰ هزار تن پتانسیل تولید مجتمع را در تابستان اخیر از دست دادیم. همچنین در پی این قطعی برق، واحد گندلهسازی گلگهر نزدیک به دو ماه با چالش تامین برق برای تولید مواجه بود و در پی آن، مجبور به توقف فعالیت در واحد گندلهسازی شماره ۱ به مدت ۱۵ روز شدیم. در این مدت به تعمیرات اساسی روی آوردیم، اما دچار عقبافتادگی از برنامه تولید نیز شدیم که خوشبختانه با تلاش نیروهای مختصص این واحد توانستیم تا حدودی عقبافتادگی در پی قطع یبرق را جبران کنیم.
امیدوار هستیم بتوانیم به برنامهها و اهداف تعیین شده مجموعه برسیم، اما در حقیقت، چالش تامین برق و گاز در تولید گندلهسازی در سالهای آتی موضوع بسیار نگرانکنندهای است. آنچه مهم است مجتمع و شرکت به عنوان واحد تولید فولاد نمیتوانند در بحث انرژی کار زیادی انجام دهند. در حقبقت، چالش کمبود انرژی به عنوان یک زیرساخت حیاتی باید از طریق وزارت نیرو حل شود و با شناسایی ظرفیتها موجود در کشور برای تولید برق، اقدام به احداث نیروگاه شود.
هرچند که گلگهر نیز برای رفع مشکلات ناشی از قطع برق به اجبار به احداث نیروگاه روی آورده و از طرفی، قصد دارد با ورود به حوزه تولید برق خورشیدی ظرفیت تولید برق خود را ارتقا دهد که در این زمینه اقداماتی مطلوب و شایسته را در دستور کار خود قرار داده است، ولی باید در نظر گرفت که تخصص و رسالت اصلی شرکتهای تولیدی مانند گلگهر تامین انرژی نیست.
علاوه براین، در سراسر کشور با کمبود گاز مواجه هستیم که شرکت ما هم از این قاعده مستثنی نیست. به طوری که به دلیل کمبود گاز در منطقه، به گندلهسازی شماره ۲ پیشنهاد استفاده از سوخت مایع جایگزین داده شد، اما متاسفانه تامین سوخت مایع به لحاظ ماهیتی که دارد به سختی تامین میشود و در خصوص زمان دریافت آن با وزارت نفت دچار چالش هستیم و از طرفی، با توجه به میزان مصرف انرژی مورد نیاز، این میزان سوخت مایع که به شرکت اختصاص داده میشود، جوابگوی نیاز تولید نیست. بحث هزینه نیز در این میان مطرح است، زیرا اگر مقدار سوخت مایع از میزان مشخصی بالاتر رود، باید گندلهسازی گلگهر سوخت را به صورت آزاد تهیه کند.
مجتمع گندلهسازی علاوه بر بحث انرژی در تامین سنگآهن نیز با مشکلات متعددی مواجه است. در حقیقت باید سیاستگذاریهای بالادستی از جانب وزارت صنعت، معدن و تجارت در بحث تامین مواد اولیه به نحوی تعیین شود که سنگآهن با کیفیت و مطلوبی به شرکتهای تولیدی مانند گلگهر که در این زمینه سرمایهگذاری کرده است، تحویل داده شود. در حال حاضر، تامین سنگآهن گلگهر با چالشهای متعدد مواجه است. در واقع، این شرکت به سختی و هزینه زیاد سنگآهن مورد نیاز خود را تامین میکند. هزینه تمام شده تامین سنگآهن که به دست گلگهر میرسد، به دلیل اینکه بخشی از آن از معدن خود گلگهر تامین میشود و بخش زیادی را باید از شرکتهای مجاور و یا حتی دولت خریداری کند، بالا است. اگر قیمت سنگآهن کنترل نشود، تولید محصول گندله به سمت غیر اقتصادی شدن پیش میرود.
در مدت اخیر، اقداماتی صورت پذیرفته است که خرید و فروش محصولات در بورس کالای ایران انجام شود. به عبارت دیگر، وزارت صمت در پی آن است که عرضه و تقاضای محصولات کل زنجیره فولاد در بورس کالا به طور کامل صورت بگیرد که این اقدام خوشایندی است. با این حال، تاکنون فروش عمده گلگهر تکلیفی بوده است و در حقیقت حجم معاملات از جانب وزارت صمت برای فروش گندله به کارخانهها تعیین میشود و بازار آن طور که باید و شاید آزاد نیست که بتوانیم با میزان و حجم دلخواه خود اقدام به فروش محصولات کنیم.
علی رغم اینکه صادرات گندله باعث ارزآوری میشود، اما به دلیل اینکه گندله سنگآهن، نیاز بازار داخلی است، امکان گرفتن مجوز صادراتی برای صادرات این ماده اولیه امکانپذیر نیست؛ مگر اینکه ثابت شود که میزان تولید مازاد بر نیاز داخل کشور است. همچنین این نکته نیز وجود دارد که قیمت گندلهرآهن در بازارهای جهانی نیز پایین آمده است و حتی اگر مجوز صادراتی هم برای این ماده اولیه گرفته شود در شرایط فعلی صادرات بهصرفه نیست.
بر اساس آخرین اطلاعاتی که داریم، قیمت صادراتی گندله سنگآهن پایینتر از قیمت داخلی است، به دلیل اینکه قیمت سنگآهن در بازار جهانی افت کرد؛ بنابراین در شرایط فعلی فروش داخلی این ماده نسبت به فروش صادراتی آن به نفع شرکتهای فولادی است.
تولید گندله به عنوان مواد اولیه کارخانههای احیا و ذوب جزو مهمترین بخشهای تولید فولادسازی است. در طی دو سال اخیر بخش گندلهسازی کشور با چالشهای متعددی نظیر تحریم در بحث قطعات، انرژی به ویژه گاز و برق مواجه بوده است. علیرغم همه این مشکلات گلگهر توانسته است موانع را مرتفع کند و خوشبختانه کمبودی در تولید گندله وجود ندارد.
گلگهر، شرکتی تولید محور است که با نگاه ملی و افق فرا منطقهای، تنظیم بازار فولاد کشور را در دستور کار خود قرار داده است. با این حال، قیمتگذاری دستوری بر هزینه تولید و هزینههای تمام شده آن تاثیر مستقیم میگذارد که ضرورت دارد شرایط بازار به سمتی سوق پیدا کند که ضمن حذف قیمتگذاری دستوری، شرکتهای تولیدی بتوانند هم در تامین مواد اولیه و هم در فروش محصول چالش اساسی نداشته باشند.
منبع: فلزات آنلاین