به گزارش میمتالز، یوسف مرادلو، رئیس انجمن صنایع و معادن سرب و روی ایران طی گفتگویی به توصیف شرایط بازار و وضع عوارض صادراتی جدید پرداخته که چکیدهای از این گفتگو را ملاحظه میفرمایید.
متاسفانه مصوبه وضع عوارض صادراتی بر محصولات فلزی و معدنی کاملا غیرکارشناسی، ضد تولید و دشمن شادکن است. در فضای تحریمی که جواب دادن به سلام ایرانی جرم است و در حالی که دولت قادر به فروش نفت نیست – و اگر هم بفروشد نمیتواند پول خود را دریافت کند – صادرکنندگان با هزاران زحمت سهم بازار گرفتهاند.
تولیدکنندگان، مخصوصا تولیدکنندگان صادرات محور در این فضای بسته و کشنده توانستهاند تحریمها را دور بزنند و ارز وارد کشور کنند. اما به جای اینکه مورد تقدیر قرار بگیریم و جوایز صادراتی دریافت کنیم، باید عوارض بپردازیم.
من از وزیر محترم تعجب میکنم. بسیاری از کالاها از جمله تولیدات سرب و روی مازاد بر مصرف است. هیچ کجای دنیا هیچ مدیری برای صادرات کالای مازاد بر مصرف مانع ایجاد نمیکند.
وضع عوارض عموما برای تنظیم بازار داخلی است و کالای مازاد بر مصرف از این قاعده مستثنا است. آن دوستانی که این مصوبه را بر صادرات تحمیل کردهاند، دقیقا پا جای پای دشمن میگذارند. هر کاری را دشمن موفق نمیشود انجام دهد، آقایان انجام میدهند.
مگر دشمن چه چیزی میخواهد؟ جز اینکه سرمایهگذار دلسرد شود، تولید بخوابد، زمینه اشتغال از میان برود و رفاه و امنیت مردم بهخطر بیفتد؟ نمیدانم که این آقایان چطور تصمیم میگیرند؟ ما واقعا شاکی هستیم. این تصمیم کل بازار را بههم ریخته است و سرمایهگذاران را بهشدت نگران کرده است.
برق، گاز، اسید سولفوریک و گوگرد که دست دولت است، گران کردهاند و دستمزدها را افزایش دادهاند. بحث دستمزد جدا است و نوش جان کارگر. اما مگر تولیدکننده چقدر سود دارد؟ مگر در زمینه کالاهایی که نرخ جهانی دارد، چقدر جای مانور وجود دارد تا جای این افزایش نرخ را پر کند. آدم واقعا شک میکند که اینها دوست هستند یا دشمن.
بعضی کالاها مانند صنعت سرب، روی و فلزات رنگی نرخ جهانی دارد. روی نرخ جهانی اصلا قدرت مانوری نیست علاوه بر این باتوجه به شرایط تحریمی حتی کالا را به نرخ جهانی هم نمیتوانیم بفروشیم و باید آن را زیر نرخ عرضه کنیم.
ما از رقبایمان بهدلیل تاثیر تحریمها کلی عقبتر هستیم؛ تنها مزیتی که تاکنون داشتیم ارزانی انرژی بود که آن را هم از ما گرفتند.
هر کشوری مزیتهایی دارد و کل اقتصاد روی آن مزیتها مانور میدهند که اگر حذف شوند دیگر امیدی به رشد اقتصادی آن کشور نیست.
توقع این است که حداقل کالاهایی را که مازاد بر مصرف بهشمار میرود و مشتری داخلی ندارد، وارد بازارهای جهانی کنند تا سرمایه و اشتغال با مشکل روبهرو نشود.
دوستان دولتی متوجه این امر نیستند که اگر در صنعت سرب و روی نرخ جهانی افزایش پیدا کرده، به تناسب آن، مواد اولیه وارداتی هم گران شده است.
همه صنایع را نمیتوان با یک چوب راند و نسخهای مشابه برای همه آنها نوشت. مس، روی، سرب و آلومینیوم هرکدام با دیگری فرق فاحشی دارند. وزارت صنعت، معدن و تجارت، چون تخصصی عمل نمیکند، آدمهای متخصص تصمیم نمیگیرند، با بخش خصوصی مشورت نمیکند و همه تصمیمها پشت درهای بسته است، بهوجودآمدن این مشکلات اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
به دلیل کمبود مواد آلی در داخل چارهای جز این نیست که مابقی مواد موردنیازمان را در این فضای تحریمی از خارج وارد کنیم. نوسانات نرخ جهانی صددرصد بر مواد اولیه تاثیرگذار است.
این عادلانه نیست که ما با نرخ رقابتی مواد مورد نیاز را وارد کنیم و با هزار بدبختی و سختی تولید کنیم، بعد هنگام صادرات عوارض قابل توجهی به دولت بپردازیم. خوب دولت بهجای این تصمیمات رسما اعلام کند که کارخانهها تعطیل شود.
بارها گفتهایم و باز هم میگوییم که ما و مملکتمان در وضعیتی نیستیم که با این شیوه مدیریتی بتوانیم کاری از پیش ببریم. نگاه مدیران باید به مقوله تولید و صادرات عوض شود. این ره عاقبتش به «ناکجاآباد» میرسد.
با این مدیریت نمیتوان جلب سرمایهگذاری کرد. الان بیشتر سرمایهگذاران دارند یک به یک سرمایه خود را خارج میکنند، همه جای دنیا برای جلب سرمایهگذاری صدها ترفند بهخرج میدهند، ولی شما انگیزه را از بین بردهاید.
رهبر ما از زمانی که نماینده مجلس بودند تا وقتی رئیسجمهوری شدند و الان که رهبر کشور هستند ـ بهعنوان یکی از آرزوهایشان که رسانهای شده ـ همواره فرمودهاند: «من آرزو میکنم روزی در چاههای نفت را بگذارند و صادرات غیرنفتی را جایگزین صادرات نفت کنند». آن کسانی که در هر پست و مقامی جلوی این کار را میگیرند، هم با نظام مخالف هستند، هم با توصیه ضد تولید رهبر معظم انقلاب.
منبع: آرتان پرس