به گزارش میمتالز، صنعت فولاد جزء صنعتهای پیشران در دولتهای توسعهیافته است. این صنعت تا در کشوری رشد پیدا نکند شرایط رشد سختافزاری در آن کشور در دیگر بخشها ایجاد نمیشود، بهویژه برای کشورهایی که درحالتوسعه هستند صنعت فولاد صنعت مادر محسوب میشود. به همین خاطر پرداختن به زنجیره ارزش صنعت فولاد کشور و بررسی ابعاد استراتژیک این صنعت، موجب شد تا به سراغ آقای مهندس ابوالفضل ذبیحی حصاری مدیرعامل شرکت ایمپادکو (شرکت بینالمللی تولید و توسعه مواد فلزی) برویم. توجه شما را به مشروح این گفتگو جلب میکنیم:
تاریخ تولید فولاد به همان سالهای آغازین زندگی بشر برمیگردد؛ زمانی که انسانها توانستند با سنگآهن ابزارسازی را شروع کنند و تا الآن که تکنولوژیهای نوینی در بهرهبرداری و تولید فولاد بهدستآمده است، فولاد نقش مهمی در توسعه جوامع بشری داشته است. تقریباً از ۱۹۵۰ تاکنون ظرفیت کل تولید فولاد جهان از ۱۸۳ میلیون تن در سال به حدود ۲ میلیارد تن در سال رسیده است این بدان معنا است که میزان تولید در این بازه زمانی ۷۰ سال، رشدی بالای ۲۰۰۰ درصدی داشته است این رشد ۲۰۰۰ درصدی نشان میدهد صنعت و تکنولوژی در کل دنیا در هفتاد سال گذشته تغییرات شگرفی داشته و پایه این توسعه هم صنعت فولاد بوده است.
بعد از سال ۲۰۰۰ عرضه و تقاضای فولاد در دنیا به بعد شکلی جدیدی به خودش گرفته بازیها و نقش اروپا و امریکا که زمانی قدرتمندان فولاد جهان بودند دستخوش تغییر شد. از سال ۲۰۰۰ بازیگری جدید توانست خودش را وارد صنعت فولاد کند بازیگری که در گذشته ۳۰ تا ۴۵ میلیون تن در سال ظرفیت فولادیاش بود؛ و در این فرصت زمانی ظرفیتهای فولادیاش را به ۱.۳ میلیارد تن در سال رساند. بله چین توانست تا سال ۲۰۱۲ ظرفیت تولیدش را بهطور چشمگیری افزایش دهد و بهواسطه جمعیتی و برنامههای توسعهای که تعریف کرده بود، چین در سال ۲۰۲۰ رفرمی ایجاد کرد که تولید ۵۱ درصد تولید جهان را در اختیار گرفت و ۵۳ درصد مصرف جهان را به نام این کشور خود ثبت کرد.
در اقتصاد صنعتی امروزی هنگامیکه کشوری هم در حوزه عرضه و هم در حوزه تقاضای صنعتی در مقام اول قرار داشته باشد بدون تردید در تصمیمگیریهای کلان این صنعت نیز خیلی تأثیرگذار خواهد بود. بهعنوانمثال امروز اگر اندکی ظرفیت ذخیره استراتژی سنگآهن بنادر چین زیر ۱۰۰ میلیون تن در سال کاهش پیدا کند، قیمت جهانی سنگآهن و فولاد چند درصد افزایش پیدا خواهد کرد؛ این حساسیتی است که چین توانسته بهواسطه دست گرفتن بازار عرضه و تقاضا ایجاد کند.
در ابتدا که چین ورود به بازار فولاد را شروع کرد فقط رسیدن به عدد و کمیت برایش مهم بود و بعد از ۲۰۱۲ هرسال از کمیت کاست و خودش را به محصولات کیفیتر رساند. در ان باز زمانی ظرفیت تولید چین به یک میلیارد و خوردهای تن رسیده بود امروز که بحث آلایندگی کمتر مطرحشده است و چین توانسته صنایعش را رشد بدهد و رشد اقتصادی ایجاد کرده، صنعتش را به سمت صنایع سبز هدایت میکند. در این راستا چین میزان تولیدات محصولات فولادی اولیه را پایین آورده و از تعداد کوره بلندهایش کاسته و بهسوی محصولات کیفی گام برداشته است و به سمت توسعه پایدار متناسب با محیطزیست بهپیش میرود. حذف آلایندههایی مانندِ CO۲ که تولید عوامل مخرب محیط زیستی میکنند را در دستور کار قرار داده است تا همراه با تمام دنیا به این سمت حرکت کند. پس ما در بازاری الآن قرارگرفتهایم که یک کشور بهتنهایی در کل جهان تعیینکننده عرضه و تقاضا در بازار هست و این کشور هم دیگر در غرب نیست، در بلوک شرق جا گرفته که خوشبختانه معاهدات استراتژیکی ایران با چین میتواند در صنعت فولاد ما را در رقابت نگه دارد.
ابتدا باید وضعیت همسایههای ایران را بررسی کنیم. کشورها خاورمیانه مثل عربستان و همسایههایی مثل ترکیه، کویت، بحرین و قطر، کشورهایی هستند که میخواهند خودشان را در مداری قرار دهند که بهعنوان تولیدکننده عمده صنعت فولاد، حداقل با ظرفیت ۲۰ تا ۴۵ میلیون تن در سال قرار دهند. در این میان ترکیه توانسته نقش مناسبی را به دست آورد؛ ترکیه بدون اینکه بخواهد از مواد اولیهای مثل سنگآهن استفاده کند، تنها با ورود قراضه توانسته است ظرفیت فولادش را به ۴۵ میلیون تن در سال برساند و بازارهای جهانی را هم بسیار خوب رصد میکند. مثالی بزنم، عراق بهمحض اینکه کشورش سروسامان گرفت و به آرامش اقتصادی رسید، به تعرفه گذاری روی واردات محصولات خارجی در حوزه فولاد اقدام کرد در همین زمان بلافاصله ترکیه از خود واکنش نشان داد یک هواپیما از مقامات بلندپایه ترکیه منجمله وزیر خارجه و بازرگانان ترک به کشور عراق سفر کردند و با مقامات بلندپایه این کشور در مقوله تعرفه فولاد وارد مذاکره مستقیم شدند نتیجه این مذاکره این شد که تعرفه را از روی محصولات فولادی ترکیه برای صادرات به عراق حذف گردید. ولی صادرکنندگان ایرانی به دلیل وجود این تعرفه بین یک تا صد دلار بیشتر از صادرکنندگان ترکیهای هزینه ورود به بازار عراق را میپردازند. به همین دلیل کشور ترکیه مسلماً میتواند کنترل بازار عراق را بهراحتی در دست بگیرد. این بدین مفهوم است که مدیریت سیاست خارجی در راستای توسعه صادرات فولاد میتواند نقش مهمی داشته و پشتبند این سیاست حمایت واقعی از تولید شکل میگیرد و این مفهوم دیپلماسی اقتصادی در دنیای امروز است.
ما غیر از ترکیه کشورهای دیگر هم در همسایگی خودمان داریم که میتواند در معادلات اقتصادی و پایداری زنجیره فولاد در منطقه نقش داشته باشند بهعنوانمثال افغانستان بهعنوان منابع بکر معدنی جهان بسیار موردتوجه است که با ما چند صد کیلومتر مرز مشترک و زبان و فرهنگ نزدیک دارد.
بخشی از منابع سنگآهن افغانستان در حاشیه مرزهای شرقی ایران قرارداد معدن سنگان خواف قرار دارد که با ذخیره ۸۰۰ میلیون تن قطعی و ۱.۲ ذخیره از ذخایر مهم سنگآهن ایران است بد نیست بدانید که در اکتشافات جدید هم پیشبینی میشود، ذخیره سنگآهن این معدن به دو میلیارد تن ذخیره قطعی برسد. این معدن تقریباً در ۱۸ کیلومتری مرز افغانستان قرار دارد بخش مهمی از مابقی ذخیره در افغانستان قرار دارد
اتفاقی که الآن در افغانستان در حال شکل گرفتن است، ورود چینیها و هندیها حتی ترکیه در بخش معدن کشور افغانستان وارد شدند تا بتوانند خودشان را به تأمین منابع پایدار اولیه وصل کنند.
بد نیست آگاه باشید که امروز ظرفیت فولاد هند ۹۵ میلیون تن در سال است هند در برنامه ۲۰۳۰ خود قصد دارد که به ظرفیت ۳۰۰ میلیون تن در سال برسد. این کشور در حالی این هدفگذاری را کرده که منابع معدنی موردنیاز را ندارد هند میخواهد منابع معدنی برای ظرفیت فولادسازیهای خودش و صنایع معدنی و فلزات اساسیاش را از خارج از کشور تأمین نماید؛ بنابراین بهترین منبع معدنی برای چین و هند که هم غنی است، هم نزدیک و هم مقرونبهصرفه، ذخایر معدنی کشور افغانستان است. برنامههای ما در ایران باید برنامههای خیلی قابلقبولتری نسبت به برنامههای فعلی باشد تا بعدازآنکه ثبات نسبی در افغانستان ایجاد شد، به شد روی آنها کار کنیم فرصت بهرهوری از معادن افغانستان را بهسادگی از دست ندهیم.
سندی ۱۶ سال پیش در کشور ما بهعنوان سند بالادستی، به نام افق ۱۴۰۴ تنظیم شد. در وزارت صمت و بهویژه شرکت ملی فولاد کنونی، این سند تفضیلتر شد و در صنایع اختصاصی مثل مس، مثل سرب و روی، مثل آهن و فولاد تقسیمبندی گردید.
در حوزه آهن و فولاد یک سند جامعی ایجادشده بود که توانستند در این سند جامع بعد از کار کارشناسی مختلف و اختلافنظرهای مختلف به عدد ۵۵ میلیون تن فولاد در سال دست پیدا کنند. ما در خوشبینانهترین حالات با رشد اقتصادی ۴، ۶ و ۸ درصد (که این امر محقق نگردید) و حداکثر میزان مصرف داخلی حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن فولاد در سال میباشد که ظرفیت ۳۰ تا ۳۵ میلیون تن در سال را میتوان بهعنوان هدف صادرات در نظر گرفت.
الآن دیگر راحت میشود بررسی کرد ...
منبع: بولتن نیوز