به گزارش میمتالز، محاسبه «بازدهی سود تقسیمی» (Dividend yield) یک سهم ساده است و روشی کارساز برای مقایسه دقیق سود تقسیمی سهام مختلف به دست میدهد.
- بازدهی سود تقسیمی یک نسبت است که به صورت درصد ارائه میشود و لذا مقایسه را تسهیل میکند. این نسبت نشان میدهد که یک شرکت بورسی چه مقدار از سود تقسیمی شرکت را نسبت به قیمت سهم خود به سهامداران بپردازند.
- بازدهی سود تقسیمی میتواند به سرمایه گذاران کمک کند تا به ارزیابی سود بالقوه خود برای هر یک واحد پول (مثلاً تومان یا ریال یا دلار) که آنها سرمایه گذاری کرده اند بپردازد و قضاوت ریسکهای سرمایه گذاری در یک شرکت معین برای ایشان میسر شود.
- یک بازدهی سود تقسیمی خوب بسته به شرایط بازار متفاوت است. در کشورهای صنعتی غرب به بازدهی بین ۲ تا ۶ درصد به صورت ایده آل نگاه میشود.
سودهای تقسیمی منفعتهای مهمی برای مالکان سهام در بر دارند، خواه شما آنرا به صورت یک درآمد مستقیم دریافت کنید و یا اینکه به صورت «سرمایه گذاری مجدد» برای خرید سهام بیشتر آنها را به کار گیرید. در هر دو مورد، آشکارا شما خواهان آن هستید که بزرگترین و بیشترین پرداختی ممکن را از سرمایه گذاری خود به دست آورید. به خصوص وقتی که دو منبع اصلی درآمد خود را یعنی "سود تقسیمی" پرداختی و "عایدی سرمایه" (Capital gain) که از افزایش قیمت سهم عاید شما میشود از زاویه ایمنی مقایسه کنید، سود تقسیمی منبعی ایمنتر است!
به هرحال پرسش مقرر یک سرمایه گذار بورسی آن است که یک سود تقسیمی «خوب» چگونه است و چگونه میتوان یک شرکت بورسی پرداخت کننده آن را شناسایی کرد؟ اینجاست که «بازدهی سود تقسیمی» به صحنه میآید. این نسبت مالی معیاری برای ارزیابی سود تقسیمی پرداختی است و روشی را ارائه میدهد تا سود دهیها برای سهام گوناگون قابل مقایسه شدن شوند.
«بازدهی سود تقسیمی» ابزاری است برای محاسبه بازده میزان مبلغی که شما به شکل سود تقسیم شده از شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید دریافت میکنید. بر پایه قیمت جاری و فعلی آن سهم، به عبارت دیگر، نسبت مزبور مبیین ارزش بالقوه سرمایه گذاری در یک سهم است.
وقتی سرمایهگذاران «درآمد – جو» (income-seeking) در جستجوی سهامهای با سود تقسیمی بالا برمیآیند تا به یک «جریان نقدی» پایدار و مطمئن دست یابند، بازدهی بالا و پایین بسته به دامنهای از عوامل بازار معنی متفاوتی برای آنها پیدا میکند، از جمله قیمتهای بازار، بخشی از اقتصاد که شرکت مزبور در آن است و چشم انداز مالی شرکت.
برای مثال، یک بازدهی سود تقسیمی بالا که روی کاغذ خوب به نظر میرسد، ممکن است در عمل و در واقع مبین آن باشد که یک شرکت مشکلات مالی عدیدهای را تجربه کرده است. اگر سهم افت کند، اما سود پرداختی آن ثابت باقی بماند، احتمال و امکان آن زیاد است که خوب بودن بازدهی بالای آن صحت داشته باشد؛ لذا به تعبیری میتوان گفت، بازدهی سود تقسیمی لزوماً یک نماگر برای سهام «خوب» و «بد» به حساب نمیآید. در مقابل، فرمول مزبور بهترین کاربرد را برای ارزیابی ریسکها و پاداشهای سرمایه گذاری در یک شرکت و انتخاب اینکه کدام سهم از بهترین ظرفیت برای اهداف سرمایه گذاری شما برخوردار است را به دست میدهد.
با یک مثال ساده میتوان محاسبه بازدهی سود تقسیمی را به صورت درصد مطرح کرد. فرض کنید هر سهمی که شما مالک آن هستید ارزشی فعلاً معادل ۱۰۰۰ تومان دارد، اگر فرضاً شرکت مزبور سود تقسیمی سالیانه ۴۰ تومان برای هر سهم خود را اعلام کرده باشد، بازدهی سود تقسیمی شرکت مزبور برای هر سهم مزبور ۴ درصد میشود و لذا با ضرب حاصل ۴۰/۱۰۰۰ در عدد ۱۰۰ داریم ۴ %، پس بازدهی سود تقسیمی ۴ درصد میشود.
به طور کلی، بازدهی مزبور به شما کمک میکند تا با توجه به نیازهای درآمدی خود فرصتهای سرمایه گذاری مناسب و درست را شناسایی کنید. به ویژه، بازدهی سود تقسیمی یا سود نقدی سهام به شما کمک میکند تا:
- به طور دقیقتری سهام را با هم مقایسه کنید.
- بازدهی مزبور مقایسه ارزش نسبی قیمت آن سهم را با سهام هم تراز و هم ردیف آن تسهیل میکند. اگر بازدهی مزبور در بخش مربوطه در ردیف هم قرار گیرند احتمالاً گویای نشانه خوبی است.
- ارزیابی تواناییهای مالی شرکت
بازدهی سود تقسیمی یا نقدی سهام اولین قدم برای ارزیابی قدرت تابآوری و بنیه یک شرکت است. معتبرترین سود تقسیمی سهام متعلق به شرکتهایی هستند که مرحله بلوغ سازمانی را طی کرده اند و سود تقسیمی آنها هر سال با رشد همراه است.
برای مثال، اگر شرکتی در ردیف بخش با بازدهی بالا قرار گیرد و صاحب سهام زمرد نشان (blue-chip) و معتبر باشد، بالا بودن بازدهی لزوماً علامتی بر کم ارزشی شرکت محسوب نمیشود. یا سود نقدی بیشتر از کمتر است که اگر فرض کنیم بازدهی سود تقسیمی با سود نقدی بهتر است، اغلب این امر صحت دارد. نوعاً یک بازدهی سود تقسیمی بیشتر به معنی درآمد بیشتر ناشی از سود سهام برای شماست.
با این وجود، در برخی موارد، بازدهی بالا به معنی آن نیست که سهام موردنظر سرمایه گذاری خوبی به حساب میآید. برای نمونه، دادههای سود تقسیمی ممکن است قدیمی یا ناکامل باشند و یا ممکن است قیمت سهم آن شرکت روند نزولی به خود گرفته باشد، اما سود تقسیمی در همان سطح باقی مانده باشد. در هر دو مورد گفته شده سطح بازدهی مزبور متورم شده است.
یکبار دیگر به مثال قبل توجه کنید که در آن شرکت فرضی مزبور به ازای هر سهم سود تقسیمی ۴۰ تومانی میپرداخت و قیمت هر سهم او ۱۰۰۰ تومان بود. به دلیل شرایط بازار و ضعف مدیریت، فرض کنید قیمت سهم به ۵۰۰ تومان افت کند. حالا بازدهی سود تقسیمی یا سود نقدی به ۸ درصد میرسد یعنی دو برابر میشود. این بازدهی بالا است، ولی نه به خاطر دلایل درست و متقن اقتصاد مالی آنچه اهمیت یادآوری دارد آن است که بازدهی سود تقسیمی فقط بخشی از داستان را برای ما بازگو میکند. به همین دلیل است که کارشناسان میگویند که سرمایهگذاران سهام هرگز نباید تنها برای تصمیم گیریها به بازدهی سود تقسیمی یا بازدهی سود نقدی اتکا کنند.
اگر شما با سهمی مواجه شدید که بازده سود تقسیمی بالایی داشت، باید عملکرد گذشته آنرا مورد بررسی قرار دهید تا مطمئن شوید که آن بازده از سازگاریهای خاص خود برخوردار است.
گرچه بازدهی سود تقسیمی و سود نقدی روشی خوب برای ارزیابی پرداختی سود تقسیمی یک شرکت بورسی به حساب میآید، ولی باید یادمان باشد که در ارزیابی درآمد سهام این فقط یک عامل است. عوامل دیگری، چون شرایط بازار، سلامت مالی شرکت و نوسانات قیمت سهم هم میتوانند بر اعتبار بازده سود تقسیمی بهعنوان ابزاری برای ارزیابی اثرگذار باشند.
اگر شما این عوامل را لحاظ کنید آنگاه بیشتر بودن بازدهی مزبور قابل توجیه است. در کشورهای صنعتی غرب دامنه بازده سود تقسیمی توصیه شده برای خرید یا سرمایه گذاری در سهام درآمدی بین ۲ درصد تا ۶ درصد است. نکته مهم آن است که به «بن»های شرکت توجه کنید و مطمئن شوید که بازدهی مزبور ناشی از استحکام آنهاست، نه فقط کاهش قیمت سهم.
احمد یزدان پناه / عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا (س)