به گزارش میمتالز، هادی دوستی بیان کرد: مهمترین چالشی که تولیدکنندگان شمش سرب طی سال گذشته با آن دستوپنجه نرم کردند، تامین ماده اولیه بود. شمش با استفاده از سرباره سرب در شرکت مسیح سرب ایرانیان تولید میشود و متاسفانه منبع مشخصی برای تامین مواد اولیه در این زمینه وجود ندارد. با توجه به وعدههای مسوولان، قرار بود سهمیه خاک از معدن انگوران داشته باشیم که متاسفانه این امر محقق نشد و به همین دلیل از سربارههای سرب که از کورههای شرکتهای تولیدکننده باتری نو باقی میماند و عیار کمی هم دارد، در تامین سرب مورد نیاز خود استفاده میکنیم. از سوی دیگر، قیمت گاز واحدهای صنعتی در سال پیش، به شدت رشد پیدا کرد که به دنبال آن، بسیاری از کارگاههای کوچکمقیاس ناچار به تعطیلی شدند. مگر درآمد یک واحد تولیدکننده شمش سرب چقدر است تا بتواند ضمن پرداخت دستمزد کارگران، هزینه گاز معادل ۱۵۰ میلیون تومان در یک ماه را پرداخت کند؟
وی افزود: بسیاری از کارگاههای تولیدی شمش سرب به شکل سنتی مدیریت میشوند؛ در حالی که دریافت مالیات از تولیدکنندگان، مدرن و به روز شده است. با توجه به درآمدزایی اندک این واحدهای صنعتی، ضرورت دارد تا نسبت به اخذ مالیات از آنها تغییراتی صورت پذیرد. ساز و کاز اخذ مالیات از واحدهای کوچکمقیاس باید به نحوی باشد که همزمان با افزایش هزینههای تولید، زیان مالی متوجه مجموعه نشود و متاسفانه مسوولان مالیاتی کشور، توجهی به این مساله ندارند.
مدیرعامل شرکت مسیح سرب ایرانیان عنوان کرد: به دلیل اینکه قادر به تامین ماده اولیه مورد نیاز خود نبودیم و نقدینگی کافی برای پرداخت دستمزد کارگران را نداشتیم، ناچار به تعطیلی شرکت شدیم. این در حالی است که ما امیدوار به ادامه فعالیت خود بدون در نظر گرفتن کمترین سود حاصل از تولید هستیم و علاقه فراوانی به بخش تولید داریم. تولیدکنندگان شمش سرب، تمام تلاش خود را طی سالیان اخیر برای پیشرفت و توسعه این صنعت انجام دادهاند و عادلانه نیست که به دنبال تامین نشدن ماده اولیه، ناچار به توقف فعالیت خود شوند.
دوستی در خصوص چالش تامین مواد اولیه، مطرح کرد: عیار و قیمت خاک معدنی عرضه شده در بورس کالای ایران، چندان مناسب نیست و با توجه به اینکه عمده خاک عرضه شده در این تالار صنعتی سولفوره است و تکنولوژی فرآوری این خاک نیز در داخل گسترش نیافته است، بر همین اساس شاهد صادرات کنسانتره سولفوره سرب به چین هستیم. در حالی که تولیدکنندگان شمش سرب به شدت نیازمند خاک معدنی هستند و ماده اولیه کافی باید در اختیار آنها قرار بگیرد، کنسانتره سولفوره به راحتی به خارج از کشور صادر میشود و دست فعالان صنعت سرب از ماده اولیه، کوتاه باقی مانده است. حال این سوال مهم مطرح میشود که با توجه به اینکه معادن غنی از خاک معدنی سرب و روی در استانهای مختلف کشور همچون زنجان و یزد وجود دارد، چرا تولیدکنندگان شمش باید اقدام به واردات خاک از سایرکشورها مانند ترکیه و مراکش کنند که هزینههای مختلفی اعم از گمرک، مالیات و... شامل حامل آنها شود؟
وی در همین راستا اضافه کرد: پروانه بهرهبرداری شرکت مسیح سرب ایرانیان با عنوان بازیافت سرب صادر شده است. سرباره باقیمانده از تولید شرکت ملی سرب و روی ایران که از کنسانتره معدنی با عیار ۶۰ درصد سرب استفاده میکند و توانایی استحصال ۱۰۰ درصدی آن را ندارد، در حدود ۷ تا ۸ درصد سرب وجود دارد. طبق کنوانسیون بازل، این سرباره باید به قدری فرآوری شود تا میزان سرب موجود در آن به صفر کاهش پیدا کند و سپس در بخشهای دیگر مانند ساختمانسازی و... مورد استفاده قرار بگیرد، اما متاسفانه سرباره این شرکت نه تنها در اختیار واحدهای کوچک تولیدی قرار نمیگیرد بلکه همراه با حجم انبوهی از فلزات سنگین، در بستر رودخانه زنجانرود دپو شده که همین مساله منجر به افزایش سرطان و مرگ و میر در استان زنجان شده است. حجم سرباره دپوشده آنقدر زیاد است که اگر یک فرد آگاهی کامل نسبت به سرب و سرباره نداشته باشد، قادر به تشخیص آن نخواهد بود.
مدیرعامل شرکت مسیح سرب ایرانیان تصریح کرد: اگرچه این سرباره در ابتدا پس از برگزاری مزایده، در اختیار بازیافتکنندگان سرب قرار میگرفت، اما پس از مدتی این اقدام متوقف شد و تولیدکنندگان شمش را با چالش جدی تامین مواد اولیه روبهرو کرد. در حالی که اگر این حجم از سرباره در اختیار فعالان صنعت سرب قرار بگیرد، بسیاری از واحدهای تعطیل شده، دوباره فعال خواهد شد و اشتغالزایی چند هزار نفری مستقیم نیز در این صنعت صورت خواهد پذیرفت، اما متاسفانه هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است و شاهد تعطیلی روزافزون کارگاههای تولیدی شمش سرب هستیم. اگرچه پیگیری و نامهنگاریهای بسیاری را در این زمینه انجام دادهایم، اما همچنان نتیجه مطلوب حاصل نشده است و سرباره سرب در حاشیه یکی از رودهای مهم استان زنجان دپو میشود.
دوستی در ادامه به ضرورت گسترش فرآوری کنسانتره سولفوره اشاره کرد و گفت: در حال حاضر دانش و تکنولوژی فرآوری کنسانتره سولفوره در داخل کشور وجود دارد، اما در حالت کلی، تولید شمش به دلیل افزایش هزینههای تولید، صرفه اقتصادی ندارد. کنسانتره سولفوره سرب حاوی ۹۵ درصد نقره است که بسیاری از کارخانجات تولید شمش، قادر به جداسازی نقره از سرب نیستند و به همین علت یا ناچار به فروش شمش با مقادیر زیادی از نقره میشوند و یا این محصول را به مجموعههایی که از تکنولوژی بازیافت نقره برخوردار هستند، تحویل میدهند. در این صورت تولیدکننده ناچار است هزینه جداسازی نقره از سرب را متقبل شود و بنابراین تولید در چنین شرایطی مقرونبهصرفه نخواهد بود. در واقع چالش اصلی این است که تولیدکنندگان شمش سرب باید کنسانتره را با قیمت جهانی از بورس کالای ایران خریداری کنند و محصول نهایی را به نرخ ریال در بازار داخلی به فروش برسانند. ضرورت دارد که قیمت شمش سرب در بورس افزایش پیدا کند و یا از قیمت کنسانتره عرضه شده در بورس کاسته شود تا بتوانیم اختلاف قیمت حدود ۱۰ هزار تومانی ایجاد شده در بورس و بازار را جبران کنیم.
این فعال صنعت سرب ضمن اشاره به اهمیت نظارت بر بازار، اظهار کرد: حضور واسطهها در بازار، شرایط فروش شمش را دشوار کرده است. این افراد همواره به دنبال خرید شمش با قیمتی کمتر از بورس هستند و زمانی که یک تولیدکننده نتواند محصول خود را در بازار داخلی بفروشد و یا روانه بازارهای صادراتی کند، میتوان گفت که در عمل بازنده خواهد بود. پیش از اینکه هزینههای تولید مانند گاز، بیمه، مالیات و... افزایش یابد، بعضی از تولیدکنندگان شمش محصول خود را به واسطهها میفروختند تا به سود اندکی در این زمینه دست پیدا کنند، اما در حال حاضر سود چندانی عاید تولیدکنندگان نمیشود و شرایط تولید آنقدر دشوار شده است که نمیتوان به سودآوری امید داشت.
دوستی با تاکید بر لزوم بازنگری در قیمتگذاری کنسانتره سولفوره، عنوان کرد: تولیدکنندگان شمش سرب که اقدام به ورود موقت باتری میکنند، باید ۶۰ درصد شمش تولیدی را صادر کنند که بر اساس قانون، معاف از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده هستند، اما در کمال تعجب، باید این مالیات را پرداخت کنند و این امر در ادامه منجر به از دست دادن بازارهای صادراتی و بینالمللی خواهد شد. در حالی که به نظر میرسد ضمن توسعه صادرات، باید به دنبال ارزآوری بیشتر به داخل کشور باشیم؛ چراکه این معضل در نهایت به صادرات کشور آسیب وارد خواهد کرد.
وی در خصوص فرایند تولید شمش سرب، مطرح کرد: ریختهگری، فرایند اصلی تولید شمش در داخل کشور است و از کورههای دوار در تولید شمش استفاده میشود. هر کوره در هر مرتبه، به میزان یک تن خاک دریافت میکند و با توجه به تزریق خوراک کمعیار به این کورهها و میزان سرب، ممکن است از یک تن خاک، ۳۰ کیلوگرم سرب در روز حاصل شود. لازم به ذکر است که استفاده از مواد اولیه کمعیار، توجیه اقتصادی ندارد، اما مادامی که مواد اولیه کافی فراهم نیست، چارهای جز این امر وجود ندارد؛ چراکه تمام صنعت تولید شمش سرب به ذوب وابسته است. علاوهبراین، به منظور جلوگیری از نشت آلودگی ناشی از سوخت سرب در هوا، از بگفیلترهای مناسب و سیکلوندار استفاده میشود. به این طریق دود حاصل به صورت اکسید سرب که یک محصول جانبی به شمار میآید، جمعآوری شده و دوباره به چرخه تولید بازگردانده میشود.
مدیرعامل شرکت مسیح سرب ایرانیان در پایان یادآور شد: واقعیت امر این است که اوضاع صنعت سرب کشور به هیچ وجه مساعد نیست و اگر چارهای در خصوص تامین مواد اولیه واحدهای کوچک تولیدی اندیشیده نشود، در ادامه مسیر شاهد نابودی کامل این صنعت خواهیم بود.
منبع: فلزات آنلاین