به گزارش میمتالز، در ایران از اواخر دوره ناصرالدین قاجار حرف از این شد که بهقول مردم عهد قجر «کوره آهنتراشی» یا همان کارخانه ذوب آهن بسازند. نخستین کارخانه ذوبآهن نیز در اواخر عهد ناصری در سال ۱۲۶۶ شمسی از فرانسه خریداری شد که اینطوری شد: «محمدحسن امینالضرب از کارآفرینان زمان قاجار که دستی در صنعت داشت اجازه تأسیس کارخانه ذوبآهن را از ناصرالدین شاه گرفت و یک کوره ۸ متری با ظرفیت تولید ۱۵ تن آهن از فرانسه خریداری و در آمل مستقر کرد. اقدامات امینالضرب نه در میان تفکر توسعهستیز آن زمان جایگاهی داشت و نه به مذاق دولتهای استعمارگر وقت خوش آمد و همین باعث شد وی به تقلب در ضرب سکه متهم و به زندان بیفتد و این تجربه مسکوت بماند».
القصه، وضعیت صنعت آهن و فولاد در ایران در دهههای بعدی چنین بود که «ادوارد پولاک» طبیب مخصوص ناصرالدین قاجار در کتاب «ایران و ایرانیان» نوشته است: «در این مملکت جاده و وسایل ارتباطی وجود ندارد، ذخایر فلزات در دل خاک مدفون مانده است و آهن را به قیمت گزاف باید از خارج وارد کرد».
بعدها در دوره مظفرالدین قاجار در سال ۱۲۷۹ شمسی دوباره یک کارخانه ذوبآهن در ایران تأسیس شد که داستانش این بود: «مرتضی قلیخان صنیعالدوله، داماد مظفرالدین شاه و نخستین رئیس مجلس شورای ملی یک کوره ذوبآهن وارد کشور کرد و در داودیه فعلی نصب کرد. سنگآهن این کوره از کوههای پسقلعه با چهارپایان حمل و به کارگاه منتقل میشد و زغالسنگ آن هم از منطقه شمشک استخراج میشد. فعالیت این کوره چند ماهی طول نکشید که رقبای غولپیکر خارجی با رقابت شدید آن را به ورشکستگی کشاندند».
در دوران مشروطه نیز از آهن و فولاد خبری نبود تا اینکه بالاخره در سال ۱۳۰۵ شمسی مجلس شورای ملی تصویب کرد که ایران باید یک کارخانه ذوبآهن داشته باشد. قرار شد حدود ۴ میلیون تومان به این کار اختصاص یابد که این یکی هم به جایی نرسید و ۷ سال پس از تصویب این قانون بالاخره کارخانهای در امینآباد شهرری تأسیس شد که خیلی زود بهدلیل کمبود آب در آن منطقه تعطیل شد.
در سال ۱۳۱۸ شمسی دوباره یک قرارداد با آلمانیها بسته شد تا یک کارخانه ذوبآهن در کرج بسازند که خورد به قضیه جنگ جهانی دوم و اینطوری شد: «قرارداد رسمی با کنسرسیوم دماگ-کروپ آلمان به امضاء رسید... قرار بود کارخانه ذوبآهن کرج روزانه ۳۰۰ تن فولاد تولید کند... بخشی از ماشینآلات کارخانه ذوبآهن کرج در این تأسیسات نصب شد، اما باقی تجهیزات که در جریان جنگ جهانی دوم در حال انتقال به ایران بود توسط متفقین توقیف شد... پس از پایان جنگ مدتها از سوی دولت اقداماتی برای استرداد قطعات توقیف شده و نصب کارخانه خریداری شده به عمل آمد، ولی این مذاکرات به جایی نرسید و بالاخره پرونده آن بهکلی بسته شد».
بعدها در سال ۱۳۳۸ شمسی دوباره همان آلمانیها به ایران آمدند و مذاکراتی کردند و این کار را کردند: «بیش از ۱۰۰ بار در چارچوب هیأتهای مختلف به ایران آمده یا از ایران نمایندگانی به آلمان رفتند و چندین بار نیز قراردادهایی برای مطالعه و طرح و ... منعقد کردند و باز هم کار به نتیجه نرسید».
سرانجام در سال ۱۳۴۴ شمسی قراردادی بسته شد تا گاز ایران با لوله به شوروی برود و به جایش شوروی کارخانه ذوبآهن اصفهان و ماشینسازی اراک را بسازد. سال ۱۳۴۶ کار ساخت کارخانه توسط شرکتی با نام تیاژپروم اکسپورت آغاز شد و در سال ۱۳۵۰ کارخانه ذوبآهن اصفهان به بهرهبرداری رسید و چنین گزارش شد: «ساختمان بزرگترین واحد صنعتی کشور با ارزش کارخانهای به میزان ۲۵ میلیارد ریال به دست مهندسان و کارشناسان ایران و شوروی افتتاح شد. ظرفیت اولیه کارخانه ذوبآهن ایران ۶۰۰ هزار تن فولاد پیشبینی شده که ظرف سه سال به بهرهبرداری میرسد... نوع کوره مرتفع و سوخت آن زغالسنگ تعیین شده و تعداد شش هزار کارگر برای ساختمان آن از روز نخست مشغول به کار شدند».
معلوم است که مهندسان ایرانی خیلی زود کار را دست گرفتند و در دهه ۶۰ که جنگ تحمیلی بود ذوبآهن اصفهان یکی از ارکان صنعتی کشور بود و از دهه ۷۰ نیز کارش بالا گرفت و توسعه یافت و یکی از ارکان آبادانی ایران شد تا امروز که با ظرفیت تولید ۳ میلیون ۶۰۰ هزار تن انواع فولاد ساختمانی و صنعتی، بزرگترین تولیدکننده فولاد ساختمانی در ایران و بزرگترین تولیدکننده محصولات فولادی طویل در خاورمیانه است. محصولات ذوبآهن اصفهان که سالهاست در سراسر ایران در سدها و سازههای صنعتی و ساختمانها و تأسیسات مهم اقتصادی به کار رفته است و حتی در برج میلاد و نیروگاه اتمی بوشهر هم استفاده شده است امروزه به ۲۳ کشور جهان صادر میشود؛ بیدلیل نبوده آن آرزوی بلند که ایرانیها داشتند و حالا خدا را شکر.
منبع: خبرگزاری فارس