به گزارش میمتالز، شاخص کل بورس در هفتههای اخیر روند منفی داشته و به جز روزهای انگشتشماری که شاخص رشد داشته است، شاهد افت شاخص و از دست دادن مقاومت یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد بودیم. در روز گذشته شاخص کل بورس بیش از ۱۰ هزار واحد و شاخص هموزن نیز ۱،۴۳۵ واحد افت کرد. همچنین ارزش معاملات خرد با وجود افزایش ۲۰ درصدی نسبت به روز چهارشنبه، همچنان اعدادی کمتر از میانگین سال را ثبت کرد. درصورتیکه بازار امروز حمایت یک میلیون ۴۸۰ هزار واحد را از دست بدهد، احتمال افت تا سطح یک میلیون ۴۵۰ هزار واحد وجود خواهد داشت.
برخی از سهام بازار سرمایه ایران همچون خودروییها و بانکها، به شرایط مذاکرات برجامی وابستگی بیشتری دارد و از آن تأثیر میگیرد. ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد و مدتهاست سهامداران منتظر نتیجه قطعی هستند. همین موضوع، خستگی و دلزدگی سرمایهگذاران را به همراه داشته به نحوی که بسیاری از آنان اکنون در صف فروش نشستهاند و شاهد خروج سرمایه و پول حقیقی از بازار هستند.
در هفته گذشته و اولین روز هفته جاری، شاهد فشار فروش در برخی از نمادهای بانکی و خودرویی بودیم که به نظر میرسد ناشی از وضعیت حساس نمادهای این دو گروه باشد. با توجه به رسیدن این نمادها به کف پیشین خود، در بین سهامداران ترسهایی ایجاد شده که منجر به تشویق آنان به فروش سهام خود شده است.
با ارائه گزارشات سه ماهه، سودآوری برخی از شرکتها نیز در ابهام فرو رفته است، زیرا در فصل بهار حاشیه سود برخی از این شرکتها منفی بوده و به رغم گزارشات فروش مناسب، سود و زیان جذابی را شاهد نیستیم. این عوامل جذابیت سهام شرکتها را کاهش داده است. همچنین با افت قیمت کامودیتیها، چشمانداز سهام مبتنی بر کامودیتی، چندان مثبت نبوده و این موضوع بهطورمستقیم بر بخش قابل توجهی از بازار تأثیر گذاشته است.
همچنین اختلاف بین دلار نیمایی و آزاد نیز بر روند بازار سرمایه بیتأثیر نبوده است. وجود اختلاف ۲۵ درصدی بین دلار نیما و آزاد، جذابیت سرمایهگذاری در بسیاری از سهمهای صادراتمحور را کاهش میدهد. افت ارزش معاملات بازار نشان دهنده کاهش نقدشوندگی بازار است؛ بنابراین سهامداران به راحتی نمیتوانند خرید و فروش کنند و در چنین شرایطی انگیزه سرمایهگذاری در بورس کاهش مییابد.
یکی دیگر از مولفههایی که تأثیر زیادی در بازار سرمایه دارد، نرخ بهره بانکی است؛ روند این نرخ معمولاً رابطه معکوس با سرمایهگذاری در بورس دارد، به طوری که با کاهش این نرخ سرمایهگذاری در بورس به صرفه خواهد شد و با افزایش آن سرمایهگذاری در بورس ارزشی ندارد؛ بنابراین تصمیمگیران و مسئولان بازار سرمایه و بانک مرکزی برای تعادلبخشی به بورس میتوانند از نرخ بهره بانکی به عنوان یکی از مؤلفه مؤثر در بازار سرمایه استفاده کنند.
به منظور مشخص شدن ابعاد روند فعلی بازار و عوامل مؤثر بر آن، گفتوگویی با شهرام معینی اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
از اسفندماه گذشته که قیمت کامودیتیها رشد کرد، روند صعودی شاخص بورس آغاز شد و تا انتهای اردیبهشت ادامه داشت. با توجه به اینکه بسیاری از سهام بورس ایران کامودیتیمحور است، رشد کامودیتیها بر سود این شرکتها تأثیر گذاشت و با توجه به کاهش احتمال توافق، تقاضا برای ارز افزایش یافت که منجر به افزایش نرخ ارز آزاد و نیما شد که با توجه به صادراتمحور بودن بسیاری از شرکتهای بورس، به افزایش قیمت محصولات و سود این شرکتها انجامید.
اما از ابتدای خردادماه تاکنون علاوه بر کاهش قیمت کامودیتیها، شاهد روند ثابت نرخ ارز در بازار آزاد و دلار نیمایی بودهایم. همچنین قیمتگذاری و محدودیتهایی که برای سود شرکتها به وجود آمد، مانع سودآوری برخی از شرکتها شد؛ بنابراین طبیعی است که شاهد نوسان محدود شاخص بورس باشیم.
آنچه در گزارشات سه ماهه ارائه میشود، تقریباً از پیش توسط کارشناسان قابل پیشبینی بوده است. شرکتهایی که گزارشات آنها منتشر شده است نیز این ادعا را ثابت کردند که گزارشات چیزی فراتر از پیشبینیها نبوده و در برخی موارد، عملکرد شرکتها ضعیفتر از آنچه پیشبینی میشد نیز بوده است. افزایش قیمت کامودیتیها و افزایش قیمت ارز نیما در این گزارشات منعکس شده که از پیش نیز انتظار آن وجود داشت؛ بنابراین این گزارشات چندان در روند بازار تأثیر نخواهد داشت.
شرکتهایی همچون پتروشیمیها از افزایش نرخ ارز تأثیر منفی گرفتهاند، اما این موضوع نیز از گذشته پیشبینی میشد. فعالان بازار تأثیرات افزایش نرخ گاز را در محاسبات خود در نظر گرفته بودند؛ سود پیشبینی شده و قیمت سهام شرکتها با توجه به این موضوع پیشبینی و درنظر گرفته شده بود، بنابراین افزایش این نرخ تأثیر چندانی در تصمیمگیری فعالان بازار ندارد.
موضوعی که اکنون میتواند به طور خاص بر بورس تأثیر جدی بگذارد، تغییر یکی از متغیرهای اصلی همچون کامودیتیها است. اگر قیمت کامودیتیها کاهشی شود بر بورس تأثیر منفی خواهد داشت.
همچنین اگر توافق انجام شود، انتظارات رشد دلار از بین میرود و نرخ کنونی ارز نیمایی تثبیت خواهد شد. این موضوع ابتدا ممکن است بر سودآوری برخی از شرکتها تأثیر منفی داشته باشد، اما در ادامه با توجه به افزایش مسیرهای صادراتی و رفع احتمالی تحریمها به نفع شرکتهایی همچون خودروییها و بانکها خواهد شد.
همچنین اگر احتمال توافق کاهش یابد، فشار بر درآمد ارزی و محدودیت صادرات نفتی و غیرنفتی افزایش خواهد یافت که رشد نرخ ارز و نرخ نیما را به دنبال دارد. این موضوع میتواند تأثیر افزایش بر قیمت شرکتهای بورسی داشته باشد.
شفاف شدن عملکرد این صندوق ضروری است، اما درمجموع، وجود این صندوق و عملکرد آن تأثیر چندانی بر روند بازار نخواهد داشت. آنچه برای شرکتها و قیمتهای آن اهمیت دارد، سودسازی شرکتها است. این موضوع به لغو تحریمها و یا تشدید آن بستگی دارد.
نرخ سود بانکی تأثیر ویژهای بر بورس دارد. درواقع این نرخ ابزاری است که میتوان نسبت p بر e شرکتها را به کمک آن سنجید. با کاهش نرخ سود بانکی سود سرمایهگذاری در بورس بیشتر میشود و در مقابل، با افزایش نرخ سود بانکی، سرمایه گذاری در بورس توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد.
انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نیز سومین عاملی است که بر سهام شرکتها مؤثر است. سایر عوامل تأثیر جدی بر شرکتها ندارد، اما میتواند بر کارایی بازار اثرگذار باشد.
منبع: خبرگزاری ایمنا