به گزارش میمتالز، این رویهها موجبشده تا کالاهای قاچاق در بازار ایران جا خوش کند؛ این در حالی است که طرحها و سامانههای زیادی برای مبارزه با ورود کالاهای قاچاق به بازار بسیج شدهاند، اما هنوز نتوانستهاند نتیجه مطلوب را حاصل کنند. البته روز گذشته خبری مبنیبر کاهش ۵۰درصدی قاچاق کالاهای اساسی منتشر شد که مربوط به قاچاق معکوس بود، اما قاچاقکالاهای ورودی بهرغم سختگیریهای سیاستگذار همچنان ادامه دارد. در همین رابطه با علیرضا مناقبی، رئیس مجمع عالی واردات گفتوگویی انجام داده ایم.
کالاهای اساسی را باید مشخص کنیم، چون کالاهای اساسی اساسا چندان مشکل قاچاق ندارند. اگر منظور جو و گندم و نهادههای دامی است اینها مشکل رانت دارند، نه قاچاق. مشکل اصلی قاچاق کالاهای مصرفی به داخل است که مطابق آماری که ما داریم حداقل نهتنها چیزی کم نشده، بلکه شاهد افزایش آن هم بوده ایم.
برآورد ما از قاچاقکالاهای مصرفی میگوید پیش از این ۱۲ تا ۱۳میلیارد دلار بوده است که اکنون به رقم ۲۵ تا ۲۷میلیارد دلار در سالرسیده است.
قطعا. این رویهها به باور ما در جهت کمک به قاچاقکالا است. وقتی شما واردات کالای قانونی از مسیر قانونی را ممنوع میکنید در حال تقویت ورود غیرقانونی هستید، چون تقاضای آن وجود دارد و به هرحال و با توجه به تجربه عرضه هم صورت میگیرد، اما از راه غیرقانونی. الان دست فعال قانونمند کوتاهشده و هر اسمی هم که بر آن بگذارند چیزی تغییر نمیکند، کولبری و واردات ته لنجی غیرقانونی است، غلط است. این کار قاچاق را نظام مند میکند و از بین نمیبرد.
با این رویهها، کار قانونی مردمی که زحمت کشیده اند و دارای نشان تجاری و کسبوکارهای گوناگون شده اند را از بین میبریم، به خود سیستم دولتی ضربه میزنیم و اسم دیگری بر آن میگذاریم. نتیجه آن هم این است که آدم قانونمند یا از بین میرود یا به مسیر بی قانونی میغلتد. مصرف کننده به زحمت میافتد، کالاهای تقلبی و بی کیفیت قاچاق را گرانتر میخرد و خدمات و گارانتی هم ندارند. در بخش دولتی هم از درآمدهای گمرکی کاسته میشود و این برای همه زیان آور است.
چیزی که ما میدانیم این است که به سمت نوشتن بخشنامه هم رفته اند؛ یعنی شاید حتی نظاممند هم بشود. سوال ما این است که اگر مسیر ورود کالا از مرزهای کشور به این شکل صحیح است، پس چرا افراد در این مسیر آسیب و خسارت میبینند؟ چرا اخباری از درگیری در مرزها با این افراد به گوش میرسد؟ اگر نادرست و غیرقانونی است، پس چرا به آن وجاهت قانونی میدهید؟ آنچه که ما از ته لنجی میدانیم این است که به شکل سنتی اقلام موردنیاز مثل روغن و شکر را ته لنج میگذاشتند برای مصرف ملوانان، برای زندگی عادی نه اینکه تا سقف لنج را کالا بچینند و وارد کشور کنند.
دولت از این مساله نهتنها نفعی نمیبرد، ضرر هم میکند، پس این وابستگان هستند که مسیر قاچاق را امن میکنند. دولت که با این شیوه از گمرکینگرفتن متضرر میشود. اینکه چرا دولت برخورد نمیکند واقعا برای ما هم جای سوال است.
پیشنهاد ما این است که کار مردم را به خود مردم واگذار کنند. حمایت از تولید داخل ابزار دارد و آن ابزار وضع تعرفه به واردات است. اگر هم تولیدکنندگان میخواستند از ممنوعیت واردات استفاده کنند الان ۲، ۳ سالاست که واردات ۲۵۰۰قلم کالا ممنوع است.
هر تولیدکنندهای که میخواست هم ابزار قیمت را داشت و هم انحصار را، اما کیفیت کالای داخلی تفاوتی کرده؟ کیفیت به کنار از نظر کمی پاسخگوی نیاز مردم است؟ این مسیر، راه قاچاق را بازمیکند و واردکننده قانونمند را زمین میزند.
مضاف بر این ما متعجبیم که این حجم از کالای قاچاقی که امروز در فروشگاههای کشور موجود است، مگر میشود به شکل فردی باشد و سازمان یافته نباشد؟ اگر سازمان یافته هم نیست، چرا هیچ برخوردی با آن نمیشود؟ این مساله این شائبه را بهوجود میآورد که یا در مبادی یا در داخل مرزها این کار با هماهنگی انجام میگیرد.
منبع: دنیای اقتصاد