به گزارش میمتالز، ماشین آلات و آنالیز مکانیکهای معدنی کمک میکنند که به ماده دلخواه معدنی برسیم. این سبک همچنین کاربردهایی برای کنترل معدندارد. برای مثال، کنترل حرکت دیوارهها توسط رادارهای دیجیتال در هر صدم ثانیه رخ میدهد. کاربرد سوم، عکس برداریها و کنترل احجام توسط عکس برداری است. در بخشی از معدن میتوان به کمک عکس دریافت میزان حجم برداشته شده، دقیقا چه مقدار است و وزن آن حجم را بهدست آورد.
در اکتشاف نیز روشهای دیجیتال بسیار کمککننده هستند. در بحث اکتشاف روشهای دیجیتال و ژئوفیزیک بسیار کمککننده هستند و میتوانند اعماق زیرین زمین را رصد کنند. صنعت معدن در دنیا روزبهروز شاهد افزایش دقت در این روشهاست و هر کدام از این روشها، دریایی از جزئیات پیچیده دارند، اما ما در این نوشته، تنها به معرفی معدنکاری دیجیتال میپردازیم. امروزه معادن در لایههای پوسته زمین اکتشاف شده اند و ما برای دسترسی به منابع معدنی به اعماق زمین رفته ایم. درست در همینجاست که بحث معدنکاری دیجیتال کاملا متفاوت است. دلیل آن هم این است که در معدنهای عمیق در لایههایی پایینی زمین، انسان توانایی کار و فعالیت ندارد. برای مثال در عمق هزار و ۵۰۰ متر، دمای هوا حدود ۸۰درجه است و هرقدر هم سعی کنیم کار در آن درجه، سخت است. نباید از بشر انتظار داشته باشیم در چنین شرایطی کار کند. راه حل این مشکل، ماشین آلات روباتیکی است که از بیرون کنترل میشوند، در واقع حمل تجهیزات، واردکردن تجهیزات، واردکردن و خارجکردن مادهمعدنی، انفجارها، حفاریها و... همه توسط روبات و به کمک دیجیتالی شدن انجام میشوند. اگر میخواستیم دیجیتالی شدن را از معادن و بهخصوص معادن بزرگ حذف کنیم، به مشکلات زیادی برمیخوردیم. امروزه دیسپاچینگ دیجیتالی در شرکتهای معدنی بزرگ در داخل کشور هم به مصرف لاستیکهای تراک، روغنهای مصرفی، لنتهای ترمز، استهلاک موتور حدود ۲۰درصد کمک میکند. همچنین راندمان معدن را نیز ۱۵درصد افزایش میدهد. این اعداد همه درخور توجه هستند. معدنکاری دیجیتال در ایران به معادن بزرگ معطوف است. در این معادن هزینههای بسیار زیادی انجام میشود و دلیل استفاده از روشهای دیجیتال، کاهش هزینههای تولید است. شرکتهای اکتشافی نیز تنها با کمک دیجیتال توانایی اکتشافات را دارند و همچنین طراحی معادن در مقیاسهای بزرگ به کمک معدنکاری دیجیتال است.
معدنکاری دیجیتال نیاز به دو ابزار دارد؛ یکی از آنها، ساپورتهای بهروز اپلیکیشنهای دیجیتال است و دیگری اتخاذ راهبردهای مناسب برای معادن کوچک. اما تحریمها موجبشده برای ارتقای برنامههای ساپورتیو، دچار مشکلاتی شویم. بحث دیجیتالیشدن بهخصوص در حوزه معادن، جهانی است، یعنی هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند که در این حوزه خودکفاست، زیرا همه کشورها در این حوزه از تواناییهای یکدیگر استفاده میکنند. ما نیز باید بتوانیم درهای کشور را بازکنیم تا از این موانع رد شویم و از کمک کشورهای دیگر نیز بهره ببریم.
مانع دیگر، معادن کوچک هستند. میتوان بهجرات گفت که سیاستگذار، هیچ راهبردی برای آن مشخص نکرده است. در حقیقت، معادن کوچک به معدن کار واگذار میشود و معدن کار نیز مجاز است به هر روش ممکن روی معادن کار کند. تنها باید حقوق دولتی خود را بهموقع پرداخت کند. این مساله آسیبهای زیادی به معدنکاری کشور وارد کرده است، زیرا اگر روشهای نادرستی برای معدنکاری انتخاب کند، دچار زیان میشود و این در حالی است که از سوبسید در مواداولیه و انرژی استفادهشده، بهره مند میشود، بههمیندلیل زیان معدن کار و اخذ روشهای غلط، به ضرر همه مردم است، بههمیندلیل است که باید استفاده از روشهای دیجیتال معدنکاری اجباری شود و هزینههای معدن داری کاهش یابد.
اگر نرخ ارز از هزارتومان به حدود ۳۰هزارتومانی رسیده است دلایل واضحی دارد. درست است که تحریمهای سخت موجب شدند نرخ ارز مدام تغییر کند، اما این رخداد دلیل دیگری هم دارد. در حقیقت ما خودمان هم از دانش روز استفاده نکردیم و نتوانستیم در فرآوری خود به اعداد جهانی برسیم. طبیعتا اگر از نسل چهارم صنعت عقب بمانیم، پول کشورمان بی ارزش میشود. ما باید با افزایش ارزشافزوده و ارزشمندتر کردن داشتههای داخلی مانند معادن مان بتوانیم به تقویت بنیه ملی پول کشور بپردازیم. بسیاری از افراد میگویند که ما هنوز در نسل دو صنعتیشدن ماندهایم و به همین دلیل هم هنوز نمیتوانیم وارد عرصه نسل چهارم صنعت شویم و با این کار، رقابتپذیری ما تغییری نمیکند. نکته قابلتوجه که باید به آن توجه شود این است که نسل دوم، پله وارد شدن به نسل چهارم نیست، یعنی این استدلال که حتما باید مراحل نسل پیش طی شود تا بتوانیم به نسل چهارم صنعت برسیم، استدلال درستی نیست. اگر به تجربه شرکتهای نوظهور نیز نگاه کنیم متوجه میشویم وقتی شرکتی بهتازگی پا در عرصه حضور در بازار میگذارد، محصولی با استاندارهای زمان خودش تولید میکند و اینطور نیست که یک روند طی شود تا به مدلهای پیشرفته تولید برسد. مثلا خودروساز از همان ابتدای ورود در این صنعت، خودروی یورو۵ تولید میکند. ما برای رسیدن به سطح چهارم صنعت، بهراحتی میتوانیم چنین کنیم. برخی صنایع خودرو داخلی نیز در اواخر دهه ۸۰ تمام تامین کنندگان مواداولیه را مجبور کردند استانداردهای بهروز وجهانی را رعایت کنند و در غیر اینصورت، شرکتها خرید قطعه از تولیدکنندگانی که مواداولیه بهروز داشتند را کاملا حذف کردند. با این روش و بدینگونه، کیفیت محصولات در این کارخانههای صنعتی، چندین درجه ارتقا یافت. متاسفانه بعدها این عمل فراموش شد و در حالحاضرکیفیتها افت کرده است. ما در معدنکاری باید راهی را که صنعت خودرو رفت طی کنیم، یعنی قطعات موردنظر را وارد کشور کنیم و از دیجیتالی شدن حمایت کنیم؛ تنها در این صورت است که کیفیت فرآوری و راندمان محصولات ما بهشدت افزایش مییابد و میتوانیم در بازارهای جهانی کالای رقابت پذیر و بهصرفه عرضه کنیم.
منبع: دنیای اقتصاد