به گزارش میمتالز، جای شک نیست که تحریمها به ابزار سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است؛ اما این تحریمها زمانی به اهداف خود رسیده اند که با همراهی متحدان آمریکا و برای رسیدن به اهداف مشخص اعمال شده اند.
با این وجود چقدر میتوان به احیای برجام و احیای سازوکارهایی که تحت تاثیر تحریمها مختل شده است، خوشبین بود؟ در ۲۲ انتخابات میاندورهای کنگره از ۱۹۳۴ تا ۲۰۱۸ حزب حاکم در کاخ سفید بهطور متوسط ۲۸کرسی مجلس نمایندگان و ۴کرسی مجلس سنا را از دست داده است. بر اساس این الگو، میتوان پیش بینی کرد که دموکراتها حدود ۳۰کرسی مجلس نمایندگان و ۳ کرسی سنا را از دست خواهند داد. در بهترین شرایط، از دست دادن حداقل ۱۲کرسی در مجلس نمایندگان برای دموکراتها قابل پیش بینی است. این موضوع از آنجایی مهم است که هر چند هر دو حزب اصلی آمریکا تحریم را ابزار سیاست خارجی این کشور میدانند، اما اینکه کدام یک از دو حزب پیروز میدان انتخابات میاندورهای کنگره در نوامبر۲۰۲۲ باشد، نتایج متفاوتی را بر اقدامات تحریمی آمریکا بر ضد ایران به دنبال خواهد داشت.
در صورت پیروزی و تسلط جمهوری خواهان، راه احیای برجام بسیار دشوار خواهد شد. زیرا احتمال دارد جمهوری خواهان سنا به حد نصاب دو سوم برای خنثی سازی وتوی رئیسجمهوری آمریکا نزدیک شوند؛ بنابراین ضروری است که ایران اقداماتی را انجام دهد تا از تبعات آسیبهای اعمال تحریم ها، آسیب حداقلی را تجربه کند.
از ابتدای پیروزی انقلاب، آمریکا به بهانههای مختلف ایران را تحت تحریمهای اولیه و ثانویه قرار داده است. از ابتدای دهه۷۰ نیز ایران سعی کرد تا خلأ رابطه با آمریکا را از طریق همکاری با سایر اقتصادهای پیشرفته جبران کند. البته آمریکا نیز در مقابل تلاش داشت تا مانع از همکاری ایران با سایر بازیگران بین المللی شود. یکی از نقطههای عطف مهم در روند تحریمهای آمریکا بر ضد ایران، ایجاد اجماع بین المللی در شورای امنیت، علیه برنامه هستهای ایران و صدور قطعنامههای تحریمی بهویژه قطعنامه۱۹۲۹بود. این تحریم ها، به نوعی ایران را در محاصره اقتصادی قرار میداد و روند طولانی آن، این تلقی را پدید آورد که تحریم ایران به بخش جدایی ناپذیر سیاست خارجه آمریکا در مقابل ایران تبدیل شده است. همه این مسائل یک سوال را به ذهن مخاطب متبادر میکند و آن هم این است که متغیرهای سیاست داخلی آمریکا چه تاثیری بر تحریمهای این کشور، علیه ایران داشته است. از سویی دیگر، حزب دموکرات آمریکا هم عقیده دارد که تحریمها به خودی خود هدف نیست و باید بخشی از یک راهبرد جامع نسبت به ایران باشد. همچنین طرحهای کنگره که غالبا نیز توسط اعضای جمهوری خواه پیشنهاد شده، حاکی از آن است که این حزب، از تحریمهای همهجانبه با هدف فروپاشی اقتصادی و سقوط نظام سیاسی ایران حمایت میکند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران، باتوجه به اینکه در شرایط فعلی، امکان احیای برجام وجود دارد و احتمال ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت بسیار پایین است، ایران نباید اجازه دهد تا تحریمهای یکجانبه آمریکا به تحریمهای چندجانبه بین المللی بدل شود. اما در صورت کمرنگ شدن امیدها برای احیای برجام، کشورهای عضو برجام میتوانند از کارت تهدید به استفاده از مکانیزم اسنپ بک و بازگشت تحریمهای چندجانبه بین المللی استفاده کنند. چانه زنی ایران در مذاکرات احیای برجام باید چانه زنی مدیریت شده باشد؛ به این معنا که ایران نباید چانه زنی برای دریافت امتیاز بیشتر را به گونهای دنبال کند که امکان احیای برجام یا رسیدن به توافق بهتر با آمریکا به کلی از بین برود و در واقع، اصل چانه زنی بی معنا شود. مذاکره کنندگان ایران باید از نقاط ضعف نظام تحریمها مثل ابهام در راهبرد خروج یعنی مسیر لغو تحریم ها، در راستای غیرموجه سازی رویکرد غیرسازنده طرف آمریکایی استفاده و کشورهای دیگر را با موضع خود همراه کنند.
هیات حاکمه آمریکا بهویژه نخبگان دموکرات نگرانند که کاربرد افراطی تحریمها علیه کشورهای دیگر منجر به تمایل تعداد بیشتری از کشورهای تحت تحریم آمریکا به ایجاد راههای تعامل پولی و مالی جایگزین دلار در عرصه جهانی شود. این نگرانی موید این توصیه است که ایران همزمان با تلاش برای رفع تحریمهای آمریکا، باید راههای تعامل پولی و مالی جایگزین را با کشورهای دیگر از جمله چین و روسیه دنبال کند و از این طریق فشار به آمریکا برای رفع تحریمها را افزایش دهد.
حتی در صورت احیای برجام، تحریمهای اولیه آمریکا باقی خواهد ماند و این میتواند موانعی را برای کار با بانکها و شرکتهای اقتصادی بزرگ ایجاد کند. در چنین شرایطی، فعالان بخش خصوصی میتوانند نقش مهمی در تثبیت راههای جایگزین برای تعاملات پولی و بانکی بازی کنند.
در صورت احیای برجام، بانکها و موسسات مالی بزرگ همچنان در ترس ناشی از امکان خروج مجدد آمریکا از برجام خواهند بود؛ بنابراین بخش خصوصی باید از ابزارهای خود در جهت واقعی سازی انتظارات از برجام استفاده کند؛ در نتیجه مانع از شکل گیری بحران انتظارات بی پاسخ در آینده نزدیک شود. یکی از موانع کار اقتصادی با ایران پس از امضای برجام در سال۲۰۱۵ مشکل تبعیت بیش از حد شرکتها و موسسات مالی از تحریمهای آمریکا بود. این مشکل را تا حدودی میتوان از طریق رایزنیهای حقوقی و اقتصادی میان بخشهای خصوصی ایران و شرکای خارجی حل کرد. بخش خصوصی ایران تا انتخابات میاندورهای کنگره آبان امسال در شرایط ابهام نسبت به تعاملات اقتصادی و تجاری با شرکای آسیایی قرار خواهد داشت. چنانچه حزب جمهوری خواه بتواند کنگره آمریکا را در اختیار بگیرد، بیش از پیش به دنبال نظارت بر اجرای تحریمهای کنونی بر ضد ایران و سختگیرانهتر کردن آنها خواهد بود و در این راستا، به اقدامات قانونی جدید برای تضعیف تعاملات تجاری و اقتصادی ایران با همسایگان و دیگر کشورهای آسیایی دست خواهد زد؛ بنابراین در چشم انداز کوتاه مدت و میان مدت، تنوع بخشی به تعاملات تجاری با شرکتهای خارجی و یافتن بازارهای هدف جایگزین توصیه میشود.
منبع: دنیای اقتصاد