به گزارش میمتالز، به نظر میرسد آنچه در روزهای اخیر در خصوص عرضه شدن یا نشدن خودروهای یکی از خودروسازان بزرگ در بورس کالا روی داده نشانی از همین ناکارآمدی است.
بازار سهام تاکنون دخالتهای بسیاری را شاهد بوده است. این بازار از سویی طی سالهای اخیر با جهش ارزی دستوپنجه نرم کرده و از سویی دیگر بارها تغییرات قوانین را شاهد بوده است. این در حالی است که برخلاف تمامی بازارهای سهام پیشرفته جهان، بازار سهام در ایران نه از ابزارهای متنوع پوشش ریسک برخوردار بوده و نه در طول این مدت توسعه چندانی را در این زمینه شاهد بوده است. بااینحال جذابیتهای همین بازار ناقص سبب شده فعالان آن به منظور کسب سود بیشتر نسبت به بازارهای رقیب، همواره برای حضور در این بازار آماده باشند. شاید بسیاری از افرادی که بیرون از گود بورس نشستهاند همیشه به سبب وجود تحلیلهای متعدد ارائهشده براساس تحولات شاخص بورس فکر کنند که به سبب نزولی بودن روند کنونی بازار سهام چندان نمیتوان روی آینده بازار سهام حساب باز کرد، چرا که به دلیل نگاه کلی موجود در اقشار غیربورسی یا فعالان کمتر حرفهای بازار، تحولات کنونی این نماگر حاکی از اوضاع بد بازار یاد شده است؛ اوضاعی که بر اساس آن نمیتوان فعلا روی رونق بازار سهام حساب باز کرد. البته باید به خاطر داشت داشتن چنین نگاهی چندان غیرمعقول هم نیست. بررسیها نشان میدهد اثر روانی شاخص کل روی شرکتهای بورسی به حدی زیاد هست که بتوان فرازوفرودهای آن را با رونق یا رکود کل بازار همسو دانست؛ با این حال نکتهای که در این باره مغفول مانده این است که بازار سهام برخلاف بازارهایی نظیر طلا و ارز که تنوع داراییهای آنها در کمترین حالت ممکن است و عموما از اخبار یکسانی تاثیر میپذیرند، مجموعه متنوع از سهام شرکتها را شامل میشود که تحت هر شرایطی ممکن است راه خود را از کلیت بازار جدا کنند و برخلاف روند کلی قیمتها، مسیر رونق یا رکود را بپیمایند. چنین امری در کنار نیاز به دانش تحلیلی بالا و طبیعتا زوایای مختلف و دیدگاههای گوناگون سبب میشود همواره در خصوص وضعیتهای مختلف در یک بازار نظرات گوناگونی هم باشد. بازار به دلیل همین امر به طور کامل خالی از خریدار یا فروشنده نشود.
بااینحال بررسیها نشان میدهد تحت شرایطی که بدبینی یا خوشبینی در یک بازار غلبه کند، میتوان انتظار داشت طرف عرضه یا تقاضا به حدی تضعیف شود که گویی خبری از حضور خریداران یا فروشندگان در یک بازار نیست. نمونههای چنین حضور پررنگی را میتوان در روزهای ابتدایی تابستان ۹۹ و روزهای رکودی پاییز همان سال مشاهده کرد. با این حال این نکته مساله اصلی این گزارش نیست. مساله اصلی این است که در برخی از شرایط وجود برخی از اختلالها میتواند بهشدت بر بازار سهام اثر منفی بگذارد و به کلی روند آن را تحتتاثیر قرار دهد. اینطور که به نظر میآید بازار سهام در حال حاضر با چنین مشکلاتی دست به گریبان است. مشکل بیاعتمادی به شرایط موجود و ترس از نمود یافتن ریسکهای قانونی یا عملیاتی شرکتها که میتواند بر بدتر شدن اوضاع اثر بگذارد.
بازار سرمایه مدتهاست که تحتتاثیر اخبار متعدد مسیر رونق را به سمت بیراهه رکود ترک کرده است. شاخص کل بورس در شرایطی روزهای گذشته را با از دست دادن سطح ۳/ ۱میلیون واحدی پشت سر گذاشته که با توجه به فشار فروش موجود در روزهای اخیر احتمالا مانع مهمی بر سر راه افت بیشتر نماگر اصلی آن نخواهد بود. بسیاری بر این باور هستند که شاخص کل در شرایط کنونی به محرک قوی نیاز دارد تا به روند صعودی بازگردد. برخی دیگر نیز فعلا قید صعود را زدهاند و صرفا ثبات نسبی را در معاملات خواستار هستند. این در حالی است که تجربه کنونی بازار سهام نشان میدهد اگر بازار از عوامل تنشزا خالی نشود نمیتوان به بهبود اوضاع در آن دل خوش کرد. بسیاری بر این باور هستند آنچه اکنون توانسته بازار سهام را به سوی رکود رهنمون کند بیش از آنکه اوضاع بد خود شرکتها باشد، بیاعتمادی است که به سبب تغییرات مکرر قوانین یا اعلام نظرهای مسوولان بازار را فراگرفته است.
یکی از آخرین نمونهها و البته کشدارترین آنها را میتوان در صنعت خودرو یافت. درحالیکه در سالهای ۹۷ تا کنون رشد قابلتوجه قیمت ارز موجی از تورم را به بازار کالاهای اساسی و مصرفی تحمیل کرده است، در بازار خودرو بنا بر صلاحدید مسوولان وقت همواره سعی شد با قیمتگذاری دستوری رشد بهای خودرو در بازار آزاد سرکوب شود. این در حالی است که چنین سیاستی تاکنون جواب نداده و بازار سهام و سرمایهگذاران در این صنعت به دلیل چنین سیاستهایی از حقوق خود محروم ماندهاند. بررسیها نشان میدهد زیان انباشته تولیدکنندگان خودرو در ایران رقمی چند دههزارمیلیاردی را شامل میشود.
این در حالی است که قیمت آزاد خودرو و قیمت کارخانهای آن هیچگاه نزدیک به هم نبوده و همین امر رانت بزرگی را برای دلالان بازار مذکور به ارمغان آروده است. غائله عرضه خودرو در بورس کالا و سر باز زدنهای پیدرپی از آن در طول این سالها چیزی نیست که چندان مجال پرداختن به آن در این گزارش باشد. با این حال میتوان اینطور گفت که عرضه خودرو در بازاری شفاف نظیر بورس کالا، مطالبهای بوده که در سالهای اخیر بهسختی برای بورس تهران و سرمایهگذاران آن به دست آمده است. هر بار که این رفتوبرگشتها اتفاق افتاده بازار از این جانب ضربه خورده و با هر ضربه نیز کل بورس نسبت به سازوکارهای کلان حاکم بر اقتصاد به خصوص نحوه اجرای وعدهها آسیب دیده است. برخلاف آنچه تصور میشود تبعات کنونی گفتههای متضاد در یک صنعت میتواند آسیبی جدی به همه فعالان بازار بزند، چرا که قرار نیست سرمایهگذاران خودرویی تا ابد در این سهام بمانند. آنها تجربیات خود را به صنایع دیگر میبرند و دیگرانی هم که سهام خودرویی ندارند عاقبت خوشبینی آنها را میبینند.
در همین باره میتوان به رویدادهای روزهای اخیر بازار سهام که حول عرضه نشدن دو مدل از خودروهای «ایرانخودرو» شکل گرفت اشاره کرد. بررسی روند اخبار از تارنمای پایگاه خبری بازار سرمایه حاکی از آن است که «در روز یکشنبه و تنها ساعاتی پس از آنکه محمدرضا بهنامزاده مدیر پذیرش بورس کالا اعلام کرد در جلسه هیات پذیرش با حضور مدیران ایرانخودرو، ۲۰۷ و تارا برای عرضه در بورس پذیرش شدند، به یکباره گروه ایرانخودرو در اطلاعیهای کوتاه اعلام کرد عرضه این دو خودرو در بورس کالا تا اطلاع ثانوی امکانپذیر نیست.» این در حالی است که هیات پذیرش بورس کالا تنها یک روز قبل خبر از معامله این خودروها در تالار نقرهای داده بود.
با توجه به اینکه تجربیات قبلی عرضه خودرو در بورس کالا حکایت از کاهش رانت در بازار آزاد خودرو و بهبود شرایط به نفع مصرفکننده واقعی و تولیدکننده دارد، چنین امری بسیار عجیب به نظر میآمد. با این حال سخنان بهموقع رئیس سازمان بورس به منظور قطعی نشان دادن عرضه خودروها توانست از کجروی مسوولان ایرانخودرو در این زمینه جلوگیری کند. با این حال نکته مهم این است که دوپارگی تصمیمات در این خصوص نمیتواند مانع از به آرامش رسیدن بازار سهام شود. مجید عشقی در این خصوص گفته است راه بازار سرمایه برای عرضه خودروها در بورس کالا «بدون بازگشت» است. این امر میتواند به ترمیم اعتماد ازدسترفته در این خصوص کمک کند. بااینحال باید به این نکته نیز توجه داشت که خودروییها اثر روانی زیادی در سالهای اخیر بر بازار سرمایه داشتهاند و عدم ثبات در حکمرانی این شرکتها و گفتههای مسوولان آنها میتواند اثری جدی بر بازار داشته باشد.
اینطور که به نظر میرسد اگرچه عرضه خودرو در بازار سهام مسالهای حاکمیتی است و دیگر قطعی شده، با این حال همان نگاه دولتی حاکم بر اقتصاد که بنا بر تجربه جهانی منجر به افزایش مدیریت ناکارآمد میشود، این بار خود را در قالب بیتوجهی مدیران ارشد ایرانخودرو به مهمترین وظیفه ذکرشده برای مدیریت مالی شرکتها سوق داده است. آنها در حالی میل به عدم عرضه خودرو در بورس کالا دارند که اساسا باید حداکثر کردن ثروت سهامداران این شرکت را در دستور کار قرار دهند، نه اینکه با اصرار ورزیدن بر تصمیمات نسنجیده، به نفع تداوم توزیع رانت و تعمیق بحران زیان انباشته در صنعت مذکور گام بردارند.
منبع: دنیای اقتصاد