به گزارش میمتالز، بانک مرکزی در روزهای اخیر، به منظور کنترل نوسانات و التهابات ارزی، شرایط جدیدی برای عرضه ارز اعلام کرد. بر همین اساس، برای تسهیل در تخصیص و عرضه ارز سهمیهای به متقاضیان حقیقی، اقداماتی، چون عرضه ارز در سامانه برخط بازار متشکل ارزی، انتشار گواهی سکه، تولید سکه از طلای آب شده با همکاری بخش خصوصی و فراهم شدن خرید ارز از بانکها را در دستور کار خود قرار داد.
علاوه بر این، بانک مرکزی بهمنظور تسهیل در عرضه ارز در اطلاعیهای اعلام کرد که متقاضیان ارز میتوانند علاوه بر مراجعه به صرافیها به شعب منتخب چهار بانک ملی ایران، صادرات، ملت و تجارت برای تأمین نیازهای خود مراجعه کنند. در حال حاضر ۴۰ شعبه منتخب از این بانکها اقدام به عرضه ارز با نرخ توافقی میکنند.
این تصمیمات البته انتقادات بسیاری را از سوی برخی رسانهها به دنبال داشت تا جایی که گزارشهایی با تیتر «ارزپاشی بانک مرکزی» منتشر شد، اما آیا تعبیر این اقدامات بانک مرکزی به پدیده مذمومی مانند ارزپاشی منطقی است؟
بر اساس تحلیل رسانههای مخالف، عرضه ارز بیش از نیاز بازار بوده و اقدام بانک مرکزی را میتوان «ارزپاشی» قلمداد کرد. از طرفی این رسانهها با استناد به سابقه اقدامات اینچنینی، ارزپاشی را راهحل مناسبی برای مقابله التهابات ارزی نمیبینند.
مساله دیگر مورد انتقاد به اقدام بانک مرکزی، زیر سوال بردن اصل مداخله دولت در بازار ارز است. این افراد با استناد به دیدگاه طرفداران اقتصاد آزاد، هرگونه اقدام بانک مرکزی در بازارهای پولی و مالی را مصداق دخالت دولت در اقتصاد و آن را مضر میدانند.
این رسانهها، با استناد به افزایش توزیع ارز مطابق روش جدید بانک مرکزی، مدعی هستند، مسئله مهم و اولویت بانک مرکزی، برچیده شدن صف خرید دلار از خیابان بوده و آن را به پشت درگاههای اینترنتی هدایت کرده است.
بر اساس یک تعریف کلی، واژه «ارزپاشی» معمولاً به تزریق پرحجم ارز در بازار با نرخی بسیار پایینتر از بازار آزاد اطلاق میشود، این درحالی است که در حال حاضر بر اساس سیاست بانک مرکزی، ارز سهمیهای با نرخ توافقی که اختلافی ناچیزی با بازار آزاد دارد، عرضه میشود.
از طرف دیگر، بعضی از رسانهها در مقام دفاع از اقدامات اخیر بانک مرکزی، ظاهر شده و اینگونه ادعا کردند که هرگونه دخالت بانک مرکزی در بازار ارز، با فرض ورود بانک مرکزی به بازار و تزریق ارز در قالب ارز سهمیهای و مسافرتی، باتوجه به نرخ نزدیک به بازار آزاد ارزهای سهمیهای، آثار ضد تورمی به دنبال خواهد داشت، چراکه این اقدام از یک سو باعث جمعشدن نقدینگی از بازار شده و مهمتر از آن باعث کاهش حجم پایه پولی از محل کاهش داراییهای خارجی بانک مرکزی میشود. اما در این بین واقعیت چیست و آیا اقدامات اخیر بانک مرکزی، قابل دفاع است؟
در همین رابطه یحیی لطفینیا کارشناس اقتصادی در مورد اقدام اخیر بانک مرکزی گفت: کلیت استدلالهای مطرح شده توسط بانک مرکزی در خصوص تفاوت بین ارزپاشی و مداخله، صحیح است؛ مداخله بانک مرکزی در بازار ارز بهمنظور جلوگیری از نوسانات شدید و ایجاد ثبات در بازار یک امر پذیرفته شده در ادبیات علم اقتصاد است، از طرفی تجربه جهانی نیز آن را تأیید میکند.
لطفینیا در مورد کاهش تورم بر اثر مدیریت نقدینگی با اقدام اخیر بانک مرکزی، توضیح داد: این موضوع در شرایطی مطرح میشود که اقتصاد در شرایط عادی و نرمال خودش باشد نه اقتصادی که در شرایط تحریم است و هر یک اسکناس ارزی و دلار اهمیت ویژهای برای اقتصاد کشور دارد؛ مطرحشدن این مسئله که به بهانه جمعکردن نقدینگی و آثار ضد تورمی، به بازار ارز تزریق شود، راهکار مناسبی نیست.
وی ادامه داد: ذخایر ارزی بانک مرکزی بهعنوان یک پشتوانه باید بهطورجدی موردتوجه قرار گیرد و اصلاً توصیه نمیشود ارز بهعنوان راهکار ضد تورمی در سطح بازار عرضه شود؛ چراکه در بلندمدت این موضوع تبعاتی دارد از جمله اینکه قدرت حاکمیتی و مدیریتی بانک مرکزی را کاهش خواهد داد.
این کارشناس اقتصادی در بخش پایانی اظهاراتش گفت: مهمترین نکته این است که تزریق ارز به بازار بهمنظور مدیریت کلهای پولی اقدام صحیحی نیست چراکه تبعات خالیشدن ذخایر ارزی بانک مرکزی در بلندمدت بیش از مدیریت کلهای پولی در کوتاهمدت است.
محمود بهمنی رئیسکل اسبق بانک مرکزی نیز در اظهاراتی در مورد مداخلهگری بانک مرکزی گفته بود: دلیل نوسانات در بازار ارز، به کیفیت عرضه و تقاضا بستگی دارد. اگر بتوانیم ارز موردنیاز واردکنندگان و سایر مصارف واقعی را تأمین کنیم، بازار ارز قابلکنترل خواهد بود و نرخ ارز کاهش مییابد. زیرا در این صورت، متقاضیان ارز کمتر به بازار آزاد برای تأمین ارز مورد نیازشان مراجعه خواهند کرد.
وی ادامه داد: فارغ از اتفاقات مقطعی سیاسی، بازار ارز قابلکنترل و هدایت است. بانک مرکزی با ایفای نقش خود میتواند، با اتخاذ سیاستهای منطقی و راهگشا، ارز موردنیاز تقاضای واقعی را شناسایی، تأمین و آرامش را به بازار برگرداند.
نکته دیگر، تأکید رسانههای منتقد اقدام بانک مرکزی بر مسئله اهمیت برچیدن صف خرید ارز برای بانک مرکزی بود. قطعاً اعمال سیاستهای پولی و ارزی کارآمد برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز و ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا، اولویت دارد. اما ایجاد صف خرید ارز مقابل صرافیها، عملاً سیگنال افزایش تقاضا و رشد نرخ ارز را به بازار ارسال میکند. در نتیجه اتخاذ سیاستی برای جلوگیری از ایجاد صف، درواقع مدیریت عوامل روانی اثرگذار بر نرخ ارز خواهد بود.
مداخله در بازار ارز برای تثبیت و ایجاد تعادل در راستای ثبات اقتصاد کلان از سوی کشورهای مختلف، انجام میشود. بررسی مقالات بانک تسویه بینالمللی از سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۳ و سایر مطالعات در مورد انگیزهها و بازارهای نوظهور، مداخله دولتها در بازار ارز را حول محورهای زیر توضیح میدهد.
ثبات نرخ ارز
مدیریت ذخایر ارزی
نرخ ارز بهعنوان ابزار سیاست پولی
ایجاد توازن در تراز پرداختها
مدیریت جریان ورود و خروج سرمایه
کنترل تورم
حفظ رقابت
ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا ارز
رویکرد عموم کشورها در مداخله ارزی، عدم تشریح و اطلاعرسانی برنامهها و تکنیکهای در مورد مداخله ارزی است. مداخله رسمی دولتها بهصورت غیرمستقیم در کانالهای توازن ارزی، سیگنالدهی و هماهنگی انجام میشود.
بر این اساس، علت ورود بانک مرکزی بهعنوان مداخلهگر بازار ارز با توجه به تجربیات جهانی کاملاً منطقی است. زیرا بانک مرکزی در حقیقت نماینده دولت در بازار ارز بوده و بهعنوان بیشترین عرضهکننده و متقاضی بازار ارز شناخته میشود. درنتیجه اصل دخالت این بازیگر قدرتمند در بازار برای ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای ارز انکارناپذیر است.
بر اساس آنچه که گفته شد نمیتوان، اقدام اخیر بانک مرکزی را ارزپاشی دانست؛ چراکه مداخله ارزی بانک مرکزی در بازار ارز، صرفاً محدود به ایران نبوده و بانکهای مرکزی کشورهای مختلف نیز بهعنوان نماینده دولت در این بازار مداخله میکنند. از طرف دیگر، اما تصور ضدتورمی بودن این اقدام دولت نیز نادرست است؛ زیرا از نظر کارشناسان اقتصادی، در شرایط فعلی، کاهش نقدینگی با افزایش عرضه ارز، راهکار مناسبی برای کنترل تورم محسوب نمیشود.
منبع: خبرگزاری مهر