من به اقتضای حرفهام از حدود ۲۰۰ معدن در امریکا بازدید کرده و مشاهده کردهام که در زمینه توسعه فناوری و امکان استفاده از آنها برای معدنچیان شرایط مطلوبی فراهم شده است.
به عنوان نمونه، هر معدنچی در معادن زیرزمینی زغال سنگ امریکا یک دستگاه تشخیص گاز به همراه دارد که نشت احتمالی متان را تشخیص میدهد. موضوع دیگر به قوانین و کیفیت اجرای آنها برمیگردد.
به طور کلی در امریکا قوانین سفت و سختی بر شرکتهای معدنی حاکم است که به یکباره تدوین نشدهاند و از پیش از سال ۱۹۰۰ میلادی (۱۲۷۹ خورشیدی) همچنان به روز میشوند، البته قانونگذاران همواره برای روزآمد کردن قوانین با مقاومتهایی از سوی معدنداران روبهرو هستند چون در این کشور هیچگاه معادن در اختیار بخش دولتی نبودهاند، بنابراین صاحبان شرکتهای خصوصی استخراجکننده در برابر قوانینی که عرصه را بر آنها تنگ میکند، واکنش نشان میدهند.
موضوع سوم به فرهنگ حاکم بر جامعه برمیگردد؛ من در جایگاه فردی که ۱۴ سال پیوسته در آنجا زندگی میکنم اینگونه برداشت کردهام که در فرهنگ امریکایی، اجرای قانون با قدرت بسیار انجام میشود که میتواند، هم برآمده از آموزشهای نظام آموزشی و هم برآمده از این باشد که هزینه تخلف از قانون بسیار بالاست و گریبانگیر تخلفات در بخش ایمنی معادن نیز میشود.
موضوع چهارم هم این است که در این جامعه از دست رفتن یا معلولیت یک انسان برابر با تحمیل باری بر اقتصاد جامعه است. هر فرد شاغل در معدن چه زن و چه مرد خانوادهای دارد که در صورت آسیب یا از بین رفتنش هزینه مالی و معنوی خانواده بر جامعه تحمیل و برای آن جامعه گران تمام میشود.
مجموع اینها در گذر زمان، جامعه معدندار امریکا را به این نتیجه نهایی رسانده که به اجرای قانون تن دهند و در کنار اینها به هر حال ارزشهای انسانی نیز جایگاه خود را دارد.
یاسر اکبرزاده / کارشناس معدن