تاریخ: ۰۲ بهمن ۱۴۰۱ ، ساعت ۱۱:۱۹
بازدید: ۱۹۰
کد خبر: ۲۸۹۳۷۷
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی

این دیار جهادی سزاوار ظلم ایمیدرو نیست

‌می‌متالز - فرزندان این خاک درحالی جهادگونه و دلسوزانه با دستان خالی پای کارِ جبران کمبود‌ها و کاستی‌ها هستند که از شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی خبر آوردند ایمیدرو پا روی حلقوم مردم کرمان گذاشته، پول استان را می‌برد و به مردمش بی‌اعتنایی می‌کند.

به گزارش می‌متالز به نقل از خبرگزاری فارس کرمان؛ آمنه شهریارپناه: کمتر از ۲۴ ساعت گذشته گزارشی در خبرگزاری فارس کرمان منتشر شد که در آن به موضوع کارتن خواب‌ها و گرم‌خانه‌های مردمی برای آن‌ها پرداخته بود، گروهی جهادی که خودجوش از دل مردم برخاسته بودند تا مسوولیت اجتماعی برعهده بگیرند و بالی برای پرواز و حرکت رو به جلوی استان باشند.

فرزندان این خاک زمانی که جهادگونه و دلسوزانه با دستان خالی پای کارِ جبران کمبود‌ها و کاستی‌ها بودند، از شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی خبر آوردند ایمیدرو پا روی حلقوم مردم کرمان گذاشته، پول استان را می‌برد و به مردمش بی‌اعتنایی می‌کند.

ظلم ایمیدرو به مردم کرمان را مسوولان عالی استان در محل استانداری کرمان در حالی فریاد زدند و به گوش همه رساندند، که پیشتر هم در همین جایگاه از گروگانگیری معادن استان توسط برخی خبر داده بودند.

معلوم نیست تا چه اندازه پیگیری می‌شود و تا کی به نتیجه می‌رسد. شواهد، اما نشان می‌دهد که معدن طی سالیان گذشته در میان بی‌تدبیری مسوولانِ امر چندان روی رفاه مردم کرمان تاثیری نداشته و قدرت استان حول محور نیروی انسانی‌اش می‌چرخد، همین تامین گرم‌خانه به عنوان یکی در هزاران را مثال می‌زنیم که از میان مردم و گروه‌های بسیجی و جهادی جوشید تا کارتن خواب‌ها و بی‌پناهان شهر شب‌های یخبندان را در جای امنی باشند و به غذای گرمی برسند.

موضوعی که می‌توانست مسوولیت اجتماعی همین شرکت‌ها و هلدینگ‌هایی باشد که سال‌ها سرمایه این استان را برده، شیره جانش را کشیده و به توسعه آن هیچ کمکی نکرده‌اند.

کمتر از ده روز دیگر و با جشن باستانی ایرانیان به اسم سده، زمین به سمت گرم شدن می‌رود و تاریخ دید که چه‌طور مردم کرمان در سرمای استخوان‌سوز دست در دست هم گذاشتند و به داد بی‌پناهان شهر رسیدند، زمستان رفت و روسیاهی‌اش برای زغال ماند.

ایمیدرو و مدیران آن شاید در طول این سال‌ها یک‌بار از کنار شخصی که دارایی‌اش را زیر سرش گذاشته و فرش ستاره‌نشان را روی تنش کشیده و به خواب عمیقی فرو رفته را ندیده باشند، یا از کنار دخترکی که ترازوی کوچکش را جلوی خودش گذاشته و در کنار برج‌های بالا بلند شهر خودش را از سرما بغل کرده نگذشته باشند و یا پسرکان فال‌فروش و گل‌فروش سر چهارراه را.

به‌واسطه شیشه‌های دودی و تاریک خودرو گرانقیمت‌شان و حتی نرسیدن قد آن‌ها به در‌های ماشین آقایان، ندیده باشند که این چنین بدون عذاب وجدان سرمایه مردم را می‌خورند و اضافه‌اش را بار می‌زنند و می‌برند.

اما ما مردم یاد گرفته‌ایم که باید خودمان به داد خودمان برسیم، دردهایمان را تسکین دهیم.

زخم‌های‌مان را ببندیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم، زمستان تمام می‌شود، اما سرما در کرمان همچنان هست و تا مغز استخوان مردم را می‌سوزاند.

منبع: خبرگزاری فارس

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده