به گزارش میمتالز به نقل از دنیای اقتصاد، انتقال انرژی الکتریکی و سیگنالهای راه دور نیاز شدید جوامع را به صنعت کابل و سیم نشان میدهد، به حدی که در بیشتر نقاط جهان کابلهای انتقال برق و سیمهای مخابراتی به صورت انبوه مورد استفاده قرار میگیرند. از این رو صنعت کابل و سیم جایگاه ویژهای در اقتصاد امروز دارد. البته در این میان چالشهایی مانند پیشرفت دنیای دیجیتال و تولید دستگاههای بی سیم در این صنعت هم وجود دارد، از طرفی مس نیز که به عنوان ماده اصلی در تولید کابل به کار میرود، به دلیل بالا بودن هزینههای آن، در حال جا به جایی با فلز ارزان تری به نام آلومینیوم است؛ بنابراین در این گزارش به جایگاه صنعت کابل و وضعیت این صنعت در سالهای اخیر و مشکلات موجود در این صنعت پرداخته شده است.
مدیرعامل شرکت کابل سازان یزد اظهار کرد: کارخانههای تولیدی سیم و کابل در شرایط سختی به سر میبرند و باتوجه به چالشهایی که بر سر راه تولید قرار دارد این واحدهای تولیدی هر روز به تعطیلی نزدیکتر میشوند. یکی از چالشها حرکت معکوس روند قیمتی در بورسکالا و بورس فلزات لندن است، به طوری که وقتی قیمت جهانی مس روند نزولی به خود گرفته بود ما شاهد افزایش قیمت داخلی مس در بورسکالا بودیم. از روزی که قیمت جهانی کاهشی شده بورسکالا کمر به افزایش قیمت فلز سرخ بسته است و این عدمهماهنگی شرایط تامین مواد اولیه و فروش محصول نهایی به طور کلی وضعیت تولید را با مشکلات جدی مواجه میکند، این در حالی است که تعداد زیادی از کارخانههای تولیدکننده انواع سیم و کابل در همین شرایط نیز تعطیل شده و قادر به رقابت با بازیهای بورسکالا و شرکت ملی مس نبوده اند.
محمدباقر امامی در خصوص شرایط بازار عنوان کرد: پیشتر یک کامیون مس بهعنوان ماده اولیه برای تولید سیم و کابل را با قیمت حدودی ۴میلیارد تومان خریداری میکردیم و این در حالی است که اکنون همان میزان مس را با قیمت ۹ میلیارد تومان میخریم، به عبارت بهتر سرمایه در گردش یک تولیدکننده به دوبرابر افزایش یافته است. تولیدکننده نمیتواند پا به پای افزایش قیمتها حرکت کند و از این رو از گوی مسابقات افزایش قیمت مواد اولیه جا میماند. از طرفی با افزایش قیمتها قدرت خرید مردم نیز کاهش مییابد و تولیدکننده به ازای فروش محصول نهایی خود قادر به دریافت پول از مشتریان نیست و از این رو ادامه این روند موجب کاهش سرمایه در گردش تولیدکننده میشود.
به عنوان مثال قیمت یک حلقه سیم هفته گذشته حدود ۹۰۰هزار تومان بود که همان حلقه سیم امروز یکمیلیون و ۷۰۰هزار تومان به فروش میرسد و با وجود این جهشهای قیمتی در تمام بخشهای تولید عملا نمیتوان به فعالیت ادامه داد و تولیدکننده قادر به تامین هزینههای تولید، دستمزد کارگر و هزینههای مواد اولیه نیست. وی عنوان کرد: پیشتر برخی مواد اولیه از طریق واردات تامین میشد که طی چند سال گذشته واردات به طور کلی توسط دولت ممنوع اعلام شد و تولیدکننده به اجبار از اقلام داخلی با هر نوع سطح کیفیتی استفاده میکند. تا زمانی که امکان خرید مس از بازار آزاد فراهم بود با ثبات قیمتی مواجه بودیم و شرایط تولید در حالت مطلوبی به سر میبرد، اما از زمانی که معاملات مس در بورسکالا انجام شد قیمتها با جهشهای عجیبی مواجه شدند و عملا روند تولید مختل شد و به نوعی چوب لای چرخ تولید قرار گرفت. گران بودن مس در بورسکالا یک طرف ماجرا بوده و مشکل اصلی زمان تحویل مس است، چراکه پول مواد اولیه را از تولیدکننده دریافت میکنند، اما مس را یکماه بعد تحویل صنعتگر میدهند. سوال اینجاست که تولیدکننده در آن یک ماه باید با چه مواد اولیهای تولید کند؟
مدیرعامل شرکت کابل سازان یزد در ادامه گفت: شرایط فعلی به نفع تولیدکننده نیست و صنعتگر در یک گوشه رینگ به دام افتاده است و تمام شرکتها و سازمانهای طرف حساب یک تولیدکننده شرایط را به نفع خود پیش میبرند. مهمترین معضل تمام واحدهای تولیدی تامین مواد اولیه و جهش قیمتهاست که در این راستا هیچ ارگان و سازمانی پاسخگو نیست. صنایع الکتریکی از مهمترین مصرفکنندهها و مشتریان سیم و کابل به حساب میآیند و در شرایط کنونی به دلیل کاهش قدرت خرید مردم فروش داخلی نیز با معضلاتی مواجه شده است.
امامی یادآور شد: پیشتر محصولات خود را از طریق واسطه و به صورت غیرمستقیم صادر میکردیم و مشتریان عراقی نیز استقبال خوبی از محصولات ایرانی میکردند، اما اکنون به دلیل عدمتامین مواد اولیه و جهش نرخ ارز صادرات مقرون به صرفه نیست. با مشتریان خارجی خود قراردادی بر اساس قیمت مس به ازای هر کیلوگرم ۲۹۸هزار تومان منعقد کردیم که هفته بعد قیمت مس به ۴۰۰هزار تومان جهش یافت و قطعا طرف قرارداد ما به هیچ عنوان این بی ثباتی قیمت را پذیرا نیست و از تولیدکننده و کشور دیگر محصول موردنیاز خود را خریداری میکند. در چنین شرایطی تولید کننده عطای تولید را به لقایش بخشیده و کرکره تولید را پایین میکشد. همه این مشکلات را در جلسههای مختلف و از تریبونهای متفاوتی به گوش مسوولان رسانده ایم، اما گوش شنوایی برای شنیدن حرف حق وجود ندارد.
وی در ادامه گفت: تحریم نیز یکی دیگر از چالشها به حساب میآید و صنعتگر به قطعه و ماشین آلات نیاز دارد که با وجود اعمال تحریمها عملا تهیه نمونههای خارجی غیرممکن است؛ بنابراین تولیدکننده به نمونههای داخلی پناه میآورد، اما سطح کیفیت و عمر مفید محصول ساخت داخل نسبت به نمونههای خارجی در ردههای خیلی پایین قرار دارند و هزینه ساخت و تامین قطعه و ماشین آلات را نیز باید به مجموعه مشکلات تولیدکننده اضافه کرد. با این رویه صنعت سیم و کابل همچون سایر صنایع روبه نابودی حرکت میکند و چیزی به فروپاشی کامل این صنعت باقی نمانده است.
این تولیدکننده سیم و کابل خاطرنشان کرد: با توجه به مشکلات ذکرشده ورود سیم و کابلهای بی کیفیت به بازار افزایش یافته است. تولیدکننده برای تامین هزینههای تولید مجبور میشود تعداد رشتهها و سطح مقطع سیم را کاهش دهد یا از سایر فلزاتی همچون آلومینیوم که به نسبت مس قیمت ارزان تری دارد استفاده کند که این نوع سیم و کابل استانداردهای لازم را ندارد و مشتری که اطلاعات فنی کافی ندارد از این محصول استفاده میکند و قطعا آسیبهای جبران ناپذیری خواهد دید. قیمت سیم و کابلهای نامرغوب و غیراستاندارد نسبت به نمونههای استاندارد کمتر است و مشتری گول قیمت ارزان آن را میخورد و سازمان استاندارد نیز قادر به کنترل تولیدکنندههای زیرزمینی و زیرپلهای نیست.
امامی در پایان عنوان کرد: منابع انسانی و حفظ نیروی کار یکی دیگر از چالشهای این صنعت به حساب میآید، چراکه هزینههای زندگی بسیار سنگین شده و با این میزان ساعت کاری و حقوقهای پایه، کارگر تمایلی به کار در واحدهای تولیدی ندارد، بنابراین هر چندماه یک بار باید به دنبال نیروی کار بگردیم. شرایط تولید نیز به گونهای سود ده نیست که بتوان با افزایش حقوق و دستمزد نیروی انسانی را حفظ کرد. در حال حاضر با کمتر از یک دهم ظرفیت و یک شیفت مشغول به کار هستیم، چراکه برای افزایش شیفت کاری و میزان ظرفیت تولید سرمایه در گردش نداریم و با ادامه این روند در کمتر از یک سال کارخانه را تعطیل خواهیم کرد. در چنین شرایطی دولت باید برای نظارت بورسکالا ورود کند که چرا قیمت مس ۵/ ۲ برابر افزایش یافته است و تا جایی که امکان دارد شرایط را برای تولید تعدیل کند، شرکتی همچون شرکت ملی مس ابتدا باید بازار داخل را به طور کامل پوشش دهد، سپس اقدام به صادرات کند که متاسفانه بدون توجه به نیاز داخلی صادرات را در پیش گرفته است و تولیدکننده داخلی نیز هر روز به خطر تعطیلی نزدیکتر میشود.
منبع: دنیای اقتصاد