به گزارش میمتالز به نقل از خبرگزاری تسنیم، دست بردن در طبیعت و توسعه بیقید صنایع بدون ملاحظات زیستمحیطی باعث شده تا محیط زیست کشورمان، طی دهههای اخیر اوضاع بدی داشته باشد و به گفته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در شرایطی قرار بگیرد که "با کوچکترین تلنگری نابود شود! "
تخریب محیط زیست کشور چندین دهه است که در جریان است و طی سالیان اخیر، سرعت بیشتری به خود گرفته به طوری که حدود ۸۰ درصد تالابهای کشور خشک شدهاند، روزانه ۵۰۰ هکتار جنگل و مرتع در کشور ما از دست میرود و حدود ۷۰ درصد جمعیت گونههای جانوری ایران در طول نیم قرن گذشته از بین رفتهاند!
با وجود این شرایط، همچنان شاهد هستیم که محیط زیست جز اولویتهای اساسی دولتها نیست و حتی در تخصیص بودجه نیز در انتهای صف بودجه قرار دارد!
در ۴۴ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتهای مختلفی با شعار دولت محیط زیستی روی کار آمدند، اما تقریباً در تمام دولتها، نگاه دستچندمی به حوزه محیط زیست وجود داشته که منجر به آسیب بیشتر به محیط زیست کشور شده است.
برای بررسی چرایی وجود نگاه دسته چندمی دولتها به محیط زیست و و لطماتی که این مساله به محیط زیست کشورمان وارد کرده، میزبان دکتر حسن اکبری؛ معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست بودیم و راهکارهای تغییر تفکر شکل گرفته درخصوص محیط زیست و نگاه فانتزی به این مقوله مهم در میان سیاستگذاران را بررسی کردیم که بخش اول این گفتگو پیشتر با عنوان "حفاظت از محیط زیست کشور با "قانون شکار و صید" مصوب ۵۵ سال پیش! " منتشر شد.
در ادامه مشروح قسمت پایانی این گفتگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
همانطور که گفتید این موضوع در تمام دولتها وجود داشته است و در نظام برنامهریزی و اداری کشور سازمان حفاظت محیط زیست جایگاه قوی ندارد. یکی از دلایل آن هم این است که در مسوولان هیچ دولتی، درک درستی از محیط زیست وجود نداشته است.
ما مسوولیتی داریم که تحصیلات مربوط به بومشناسی و محیط زیست دارند، اما زمانی که به مقامی رسیدهاند، طوری تصمیم میگیرند که انگار هیچ ذهنیتی از محیط زیست ندارند. این دیدگاه علاوه بر کشور ما تقریباً در همه دولتهای دنیا نیز وجود دارد و کم و بیش همه دولتها توسعه و اقتصاد را اولویت میدانند.
یکی از راهکارها این است که موضوع ارتقای آگاهی و فرهنگسازی محیط زیست را در عامه مردم و در سطوح پایین شروع کنیم و مطالبهگری مردم در این خصوص باعث ایجاد حساسیت در مسوولان شود. در واقع ابزار کار ما در وهله اول فرهنگسازی درباره مردم است.
مردم قدرت زیادی دارند و در کشور پروژههایی بوده که همه مجوزها را گرفته است، اما زمانی که سازمان محیط زیست با احداث آن صنعت موافقت نکرده مردم جلوی آن ایستاده و جلوی آن را گرفتهاند.
در سالهای اخیر نیز این موضوع به مراتب پیشرفت داشته و مسائل محیط زیست و نوع نگاه به آن در میان عامه مردم بهتر شده است.
مورد دیگری که میتواند کمک کند، آگاهیبخشی میان کارکنان و مدیران میانی وزارتخانههاست. هر توسعهای که در کشور انجام میشود با یکی از ارگانهای وزارت جهاد، وزارت صمت یا وزارت راه در ارتباط است و اگر کارشناسان آنها تربیت محیط زیستی درست داشته باشند، به حفظ محیط زیست کمک میکنند و طوری کار میکردند که به محیط زیست آسیب نرساند.
رسانه نیز میتواند بازوی سازمان حفاظت محیط زیست باشد؛ انعکاس بحرانهای محیط زیست در رسانه باعث میشود که در نظام اداری کشور به این دغدغهها توجه بیشتری شود و مسئولان به این موضوع حساس شوند. اگر کارشناسان، فعالان و اساتید دانشگاه نیز کمک کنند، میتوان مفهوم محیط زیست و اهمیت آن را جا انداخت و نسبت به آن حساسیت بیشتری ایجاد کرد.
دیدگاه "محیط ایستی" بودن سازمان به هیچ وجه درست نیست و اگر ما درخصوص صدور مجوزها سختگیری میکنیم به این دلیل است که متولیان صنایع با ما صادق نبوده و در بیشتر موارد عدم شفافیت و صداقت لازم برای توسعه در کنار حفظ محیط زیست وجود داشته است.
در سالیان گذشته هرگاه که قرار بود صنعتی مانند کاشی، فولاد، مس و...، راهاندازی میشد، متولیان میگفتند که فناوریهای روز دنیا را استفاده میکنیم که آلودگی ندارند و کمترین آسیب را به محیط زیست وارد میکنند، اما غالباً زمانی که صنعت را مستقر میکردند، میدیدیم که همه این ادعاها دروغ بود!
همین عدم صداقت باعث شده تا کارشناسان محیط زیست نسبت به صنایع حساس شوند. ما تلاش میکنیم معیارهای سختگیرانهتری را برای استقرار و بهرهبرداری از صنایع لحاظ کنیم و از این طریق، جلوی آسیب بیشتر محیط زیست را بگیریم.
نکته عجیب این است که با وجود این همه توسعهِ بیش از حد ظرفیت، بازهم تقاضای توسعه از طرف دستگاهها با همان شدت قبل برقرار است و برای ما جای سؤال است که چرا هنوز مشکل اقتصاد و اشتغال حل نشده است.
هر بار که توسعهای بر خلاف ضوابط ما انجام میشود، گفته میشود که اول بگذارید صنعت مستقر شود و ما در آینده مشکلات محیط زیست را با فناوری حل میکنیم، اما در عمل هیچ وقت این اتفاق نمیافتد!
چنین مکانیسم و ظرفیتی در سازمان وجود ندارد که شغل ایجاد کند و سازمان با این عِده و عُده از پس آن برنمیآید. این کار باید از طریق دستگاهی انجام شود که قدرت سیاسی دارد؛ از نظر من استانداریها این قدرت را دارند و ایده راهاندازی کسب و کارهایی مانند اکوتوریسم میتواند توسط آنها مطرح شود.
ما در سازمان حفاظت محیط زیست، کمبود نیرو و مشکل کارشناس داریم که این موضوع یکی از دلایلی است که باعث شده تا نتوانیم در موضوع اشتغال ورود کنیم. به عنوان مثال ما برای کل پستانداران کشور که بیش از ۲۰۰ گونه هستند تنها ۴ کارشناس داریم! این درحالی است که گونهای مانند یوزپلنگ کارشناس مخصوص خود را میخواهد.
متولی برخورد با تخریب در کشور طبق ماده ۱۶ قانون حفاظت خاک، سازمان منابع طبیعی است. به این دلیل که عرصههای کشور در اختیار سازمان جنگلهاست؛ برخورد با تخریب نیز وظیفه همین سازمان است. این درحالی است که عمده تخریبهای محیط زیست و زیستگاههای ما توسط خود وزارت جهاد انجام میشود؛ این وزارتخانه بیشتر دشتهای کشور را تبدیل به دیمزار کرده و در برخی مناطق از جمله غرب کشور دیگر زیستگاهی باقی نمانده است.
برای من جای سؤال است که خروجی زیر دیم بردن این مساحت از اراضی در همه این سالها چه بوده است؟ بر اساس آمار، وزارت جهاد هر یک هکتار زمین، ۸۰۰ کیلو تا ۱۲۰۰ تن گندم میدهد، آیا این تأمین گندم به قیمت طغیان فرسایش خاک و در ازای تولید میلیونها هکتار کانون گرد و غبار درست است؟ از نظر من که نیست!
"میشمرغ" بزرگترین پرنده ما بود که به دلیل همین تخریبها و تبدیل زیستگاه آن به دیمزار به این روز افتاده و در حال حاضر تنها در دشتهای غرب کشور تنها ۱۷، ۱۸ عدد از آن مانده که حتی در آنجا هم در مزارع مردم میچرد و ما در همین مزارع از آن حفاظت میکنیم.
آهو نیز از دیگر گونههایی بود که بیشترین جمعیت را در کشور ما داشت و اغلب دشتهای کشور آهو یا جبیر داشتند. قبل از ۱۳۴۰ چند صد هزار رأس آهو و جبیر در کشور داشتیم، اما الان مجموعاً ۲۰ هزار رأس آهو داریم که نصف آن در اصفهان است. کل جبیر کشور نیز بیش از ۳ هزار رأس نمیشود. این کاهش آمار به خاطر نابودی دشتها و تبدیل آن به دیمزار است.
متأسفانه شکایت از تخریب محیط زیست وظیفه دستگاهی است که به نوعی مخرب محیط زیست است و به این خاطر که وزارت جهاد، خود از متهمان تخریب است، هرگز شکایت نمیکند. ما در خصوص تخریب بارها با منابع طبیعی مکاتبه کردیم و گفتیم که زیستگاههای ما در زاگرس تحت فشار شدید چرای دام هستند و در این مناطق به دلیل چرای بیش از ظرفیت، کانون گردو غبار تولید شده و بیماری PPR نیز حیات وحش را تهدید میکند.
آقایان در ابتدا که اصلاً جوابی به ما نمیدانند و پس از چند ماه، نهایتاً یک گزارش عملکرد به ما دادند که اصلاً هیچ ربطی به سؤال ما نداشت! این موضوع را حتی از طریق بازرسی نیز دنبال کردیم تا شاید جوابگو باشند.
آقای سلاجقه به همین دلیل پیشنهاد داد که ۲ دستگاه (سازمان محیط زیست و سازمان منابع طبیعی) ادغام شوند؛ بنده در ابتدا به دلیلی عرق دستگاهی که داشتم با این پیشنهاد مخالف بودم، اما الان متوجه میشوم که این موضوع تا چه اندازه ضرورت دارد.
در شرایط فعلی، ادغام این ۲ دستگاه ضروری است و متولی گزارش دادن تخریب باید مستقل باشد. تا زمانی که منابع طبیعی زیر نظر وزارت جهاد باشد، نمیتواند از سرزمین حفاظت کند.
باید از وزارت جهاد سؤال شود که خروجی این همه تسهیلاتی که برای کاهش مصرف آب و افزایش راندمان کشاورزی و جلوگیری از زیرکشت بردن زمینهای بیشتر داده است چه بوده؟ با وجود اینکه تسهیلات هزاران برابر بودجه سازمان حفاظت محیط زیست است، اما هیچ تغییری در زیرکشت بردن اراضی ایجاد نشده و در خصوص صرفهجویی در مصرف آب نیز اتفاقی نیفتاده است. همین موضوع باعث شده تا شرایط اسفناک آبخوانها و فرونشست دشتها در کشور ما رقم بخورد.
۳ سال پیش سند سازگاری با کمآبی در کشور تصویب شد، اما اگر بپرسیم که چقدر از مفاد آن اجرا شده است، سؤالمان بیجواب خواهد ماند!
وزارت نیرو نیز در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده و هیچکس هم از آنها سؤال نمیکند! هیچ کجای دنیا اصول مدیریت آب به این شکل نیست که منابع جدیدی تولید شود و در همه کشورها ابتدا مصرف را مدیریت میکنند، اما ما فقط به دنبال تولید و انتقال آب هستیم.
در این خصوص، صندوق ملی محیط زیست ورود میکند و هرگاه اسپانسری بخواهد در حوزه تنوع زیستی سرمایهگذاری کند موضوع را با ما مطرح میکند. ما در خصوص تألیف و نظارت پروژهها، صندوق وظیفه مدیریت مالی و شرکت خصوصی هم که در مورد سرمایهگذاری وظیفه دارد.
پولِ بخش خصوصی زودتر به دست ما میرسد و برکت بیشتری دارد. پولهای دولتی به سیکل سازمان برنامه بودجه میرود، در نتیجه دیر تخصیص داده میشود و از کیفیت کار میکاهد. در حوزه تنوع زیستی، زمان تخصیص بسیار مهم است؛ در حالت اسپانسرینگ، پول به صندوق محیط زیست میرود، ما برنامه میدهیم و صندوق برنامهها را بررسی کرده و پول را برای اجرای پروژهها تخصیص میدهد.
منبع: خبرگزاری تسنیم