به گزارش میمتالز، مقصد اصلی صادراتی متانول ایران، کشور چین است. صنعت متانول در ایران با سهریسک مهم مواجه است: اولین ریسک به قطعی گاز در ماههای سرد سال مربوط میشود؛ دومین ریسک مرتبط با شرکتهای متانولساز، افزایش نرخ گاز خوراک و گاز سوخت است؛ سومین ریسک مهم این صنعت هم نوسانات نرخ جهانی متانول است.
سیاستهای مرتبط با کووید-۱۹ در چین از جمله عواملی بود که در سال گذشته بر کاهش تقاضای متانول و کاهش قیمت آن اثرگذار بود. اخیرا آمریکا هم به جمع صادرکنندگان متانول اضافه شده است و هدف این کشور این است که ۱۰ میلیون تن مازاد تولید متانول خود را روانه بازار کشورهای شرق آسیا کند.
طبق گزارش موسسه MMSA، ظرفیت اسمی تولید متانول دنیا در سال ۲۰۲۱ حدود ۱۶۲ میلیون تن و مصرف متانول دنیا در این سال حدود ۱۰۷ میلیون تن بوده است. طبق برآورد این موسسه، ظرفیت اسمی و مصرف متانول دنیا در سال ۲۰۲۲ به ترتیب ۱۶۷ میلیون و ۱۰۶ میلیون تن بوده است. تجارت جهانی متانول در سال ۲۰۲۲ حدود ۳۱ میلیون تن بوده است. چین بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده متانول در دنیا محسوب میشود و تولید این کشور ۳۶ میلیون تن و مصرف آن ۴۸ میلیون تن است. ظرفیت اسمی تولید متانول ایران، حدود ۱۳ میلیون تن است. با فرض اقتصادی بودن تکمیل طرحهای توسعه در دست اجرا، این ظرفیت تا ۳۰ میلیون تن امکان افزایش دارد. پتروشیمی زاگرس با ظرفیت اسمی سالانه ۳ میلیون و ۳۰۰هزار تن، بزرگترین شرکت متانولساز کشور محسوب میشود. شرکتهای پتروشیمی فنآوران، پتروشیمی خارک و پتروشیمی شیراز به ترتیب با ظرفیت اسمی یکمیلیون تن، ۶۶۰هزار تن و ۸۴هزار تن سایر شرکتهای متانولساز بازار سرمایه محسوب میشوند. بیشترین موارد مصرف متانول در دنیا به ترتیب به تولید الفین، تولید فرمالدهید، اختلاط با بنزین و MTBE اختصاص دارد.
یکی از مهمترین چالشهای صنعت متانول در سالهای اخیر قطعی گاز بوده است. واحد دوم تولید متانول شرکت پتروشیمی زاگرس به دلیل محدودیت گاز از اواخر آذر تا اواخر اسفند ۱۴۰۱ به مدت سهماه از سرویس خارج شد. شرکت پتروشیمی فناوران هم از این قاعده مستثنی نبود و واحد متانول این شرکت، به دلیل افت افشار به مدت یکماه در دی و بهمن ۱۴۰۱ از مدار تولید خارج شد. پتروشیمی خارک در سال ۱۴۰۱ با قطعی گاز مواجه نشد و توانست بیش از ظرفیت اسمی خود متانول تولید کند. شرکت پتروشیمی شیراز هم بهرغم اینکه در زمستان به مدت یکماه و نیم با محدودیت مصرف گاز مواجه بود، توانست کمی بیش از ظرفیت اسمی خود تولید کند. قطعی گاز در مجموع منجر به کاهش ۲۰ درصدی تولید متانول شرکتهای اورهساز بازار سرمایه در سال ۱۴۰۱ شد و یکی از چالشهای اصلی پیشروی این صنعت محسوب میشود.
عمدهفروش متانول کشور ما صادراتی است و علاوه بر این، نرخهای فروش داخلی هم بر مبنای نرخهای جهانی تعیین میشوند؛ بنابراین افزایش نرخ دلار به افزایش نرخ فروش و درآمد شرکتهای متانولساز منجر میشود. از طرفی هزینه حمل شرکتهای متانولساز به صورت CFR و حدود ۵۰ دلار در هر تن برای صادرات به کشور چین است. افزایش نرخ دلار میتواند باعث افزایش ریالی نرخ حمل متانول و در نتیجه کاهش سودآوری این صنعت شود. پتروشیمی زاگرس به دلیل تکمحصول بودن، نسبت به سایر متانولسازها حساسیت بیشتری به دلار دارد. «شفن» علاوه بر متانول، استیک اسید هم تولید میکند و علاوه بر این بخشی از درآمد آن به شرکتهای سرمایهپذیر مانند بانک ملت مربوط میشود. «شخارک» علاوه بر متانول، LPG هم تولید میکند. با فرض نرخ متانول ۳۰۵ دلار و ثبات نرخ گاز خوراک و گاز سوخت، افزایش قیمت دلار نیما تا ۶۰هزار تومان باعث کاهش نسبت قیمت به سود آیندهنگر پتروشیمی زاگرس تا ۳ واحد میشود.
افزایش نرخ گاز خوراک یکی از ریسکهای مهم صنعت متانول محسوب میشود؛ به گونهای که با افزایش نرخ گاز در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و کاهش نرخهای جهانی، شرکت پتروشیمی زاگرس برای نخستین بار زیانده شد. «زاگرس» به دلیل تکمحصول بودن ریسک بیشتری را از ناحیه افزایش نرخ گاز متوجه خود میبیند. میانگین نرخ گاز خوراک پتروشیمی زاگرس در زمستان ۱۴۰۰ به بیش از ۸۰۰۰هزار تومان در هر مترمکعب افزایش پیدا کرد. نرخ خوراک گاز پتروشیمیها براساس ۵۰درصد قیمت گاز داخلی، صادراتی و وارداتی ایران به اضافه ۵۰درصد میانگین قیمت گاز چهار هاب بینالمللی تعیین میشود. در بودجه سال ۱۴۰۱ سقف ۵ هزار تومانی برای گاز خوراک پتروشیمیها در نظر گرفته شد و نرخ گاز سوخت معادل ۴۰درصد این قیمت یعنی ۲ هزار تومان تعیین شد. ضریب مصرف گاز خوراک برای تولید هر تن متانول زاگرس حدود ۹۰۰ مترمکعب است. با نرخ گاز سوخت ۲ هزار تومان و فرض ثبات در نرخ جهانی متانول و با میانگین نرخ دلار نیمایی ۴۰هزار تومان در سال ۱۴۰۲، پتروشیمی زاگرس در نرخ گاز خوراک ۸۲۰۰ تومان زیانده خواهد شد.
در مقطع کنونی صنعت متانول در میان صنایع بورسی بیشترین حساسیت را نسبت به افزایش نرخ دلار دارد؛ به گونهای که افزایش نرخ دلار نیمایی از ۳۰ تا ۶۰هزار تومان میتواند به کاهش بیش از ۱۰ برابری نسبت قیمت به سود آیندهنگر این صنعت منجر شود. در میان سایر صنایع مورد بررسی بیشترین حساسیت به ترتیب مربوط به صنعت کانیهای فلزی و صنعت اوره است. با دلار ۶۰هزار تومانی نسبت قیمت به سود آیندهنگر شرکتهای فولادی و فرآوردههای نفتی مورد بررسی به کمتر از ۳ واحد خواهد رسید.
میزان گاز خوراک مصرفی برای تولید هر تن متانول تقریبا دوبرابر میزان گاز خوراک مصرفی برای تولید هر تن اوره است. با افزایش نرخ گاز خوراک در بازه ۲ هزار و ۵۰۰ تا ۸ هزار تومان بیشترین ریسک متوجه صنعت متانول است. شرکتهای اورهساز در رتبه بعدی ریسکپذیر بودن نسبت به افزایش نرخ گاز خوراک قرار میگیرند. با فرض نرخ دلار نیمایی ۴۰هزار تومان و ثبات نرخهای فعلی اوره (۲۹۵ دلار) و متانول (۳۰۵ دلار) و نرخ گاز سوخت ۲ هزار تومان، حساسیت این دو صنعت نسبت به افزایش نرخ گاز خوراک با یکدیگر مقایسه شده است. در نرخ گاز خوراک ۸ هزار تومان نسبت قیمت به سود آیندهنگر صنعت متانول بیش از دوبرابر صنعت اوره خواهد بود.
ضریب مصرف گاز سوخت برای تولید هر تن اوره «کرماشا» بیش از ۳۰۰ مترمکعب است، در حالی که برای تولید هر تن متانول زاگرس حدود ۶۰ مترمکعب گاز مصرف میشود. در صنعت فولاد عمده گاز مصرفی مربوط به کوره احیای مستقیم است و با توجه جایگاه شرکت در زنجیره تولید، میزان گاز سوخت مصرفی آن متفاوت خواهد بود. با فرض نرخ دلار ۴۰هزار تومان و ثبات در تمامی مفروضات فعلی صنایع و افزایش نرخ گاز سوخت در بازه ۲ تا ۵ هزار تومان بیشترین ریسک متوجه صنعت اوره است. با افزایش نرخ گاز سوخت، نسبت قیمت به سود آیندهنگر شرکتهای مورد بررسی صنعت اوره ۵/ ۲ واحد افزایش پیدا میکند و صنعت متانول با افزایش یکواحدی در رتبه بعد قرار میگیرد. صنعت فولاد افزایش کمتر از یکواحدی خواهد داشت و اثر افزایش نرخ گاز سوخت بر صنعت فرآوردههای نفتی ناچیز خواهد بود.
منبع: دنیای اقتصاد