به گزارش میمتالز، محدودیتهایی که به دنبال حفظ "امنیت و منافع ملی" پکن هستند، یادآور این است که غرب باید تلاشهای خود را در تقلای جهانی برای تامین امنیت فلزات و مواد معدنی که برای گذار سبز و فناوریهای جدید حیاتی هستند، تقویت کند. انتظار میرود که تقاضا برای منابع حیاتی مانند لیتیوم، مس، کبالت و نیکل تا سال ۲۰۳۰ بیش از دو برابر شود، زیرا جهان برای ساخت وسایل نقلیه الکتریکی، توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی عجله دارد.
بر اساس گزارش این هفته آژانس بین المللی انرژی، سرمایه گذاری در توسعه این مواد خام در سال گذشته ۳۰ درصد افزایش یافت و به بیش از ۴۰ میلیارد دلار رسید. از آنجایی که تحقق پروژههای معدنی بین هفت تا ۲۰ سال طول میکشد، تسریع در استخراج بسیار مهم است. اگر همه پروژههای اعلامشده به موقع تحویل داده شوند، آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند تا سال ۲۰۳۰، میزان عرضه برای حفظ آبوهوای ملی تا سال ۲۰۳۰ کافی باشد.
اما سه حقیقت ناخوشایند را که غرب باید به سرعت با آنها دست و پنجه نرم کند، نباید نادیده گرفت. اول اینکه، چین بر استخراج و پالایش مواد معدنی حیاتی تا حد شگفت انگیزی تسلط دارد. سال گذشته، شرکتهای آن هزینههای سرمایهگذاری خود را دو برابر کردند. چین همچنین حدود ۶۰ درصد از پردازش لیتیوم در جهان را به خود اختصاص داده است. با افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی، پتانسیل چین برای کنترل منابع خود، همانطور که روسیه انجام داده است، اقتصادهای غربی را در معرض خطر قرار میدهد.
دوم، بخش معدن غرب به تنهایی نمیتواند کمبودهای اساسی مواد معدنی را حل کند. نوسانات قیمت، استخراج را مخاطره آمیز میکند. برخی از مواد خام کمیاب نیز از شفافیت قیمت ضعیف با توجه به تجارت عمومی محدود رنج میبرند. مزیت حرکت اول چین در برخی کشورها و همچنین حمایت دولتی به این معنی است که حتی زمانی که قیمتها کاهش مییابد، این کشور رقابتی است. نرخ بهره بالا نیز کمکی نمیکند. فشار دولتها در زمینههایی مانند بیمه قیمت و مشارکت عمومی-خصوصی، مانند صندوق سرمایه گذاری ۲ میلیارد یورویی فرانسه که اخیراً اعلام شده است، میتواند به کاهش ریسک پروژهها کمک کند. ارتباط دیپلماتیک نیز به همان اندازه مهم است. غرب برای ایجاد روابط با کشورهای استخراجکننده در جهان در حال توسعه، تنها با وعدههای استخراج معادن به شیوهای مسئولانهتر زیستمحیطی و اجتماعی مبارزه خواهد کرد.
کانادا و استرالیا دارای مواد معدنی فراوانی هستند. حتی منطقه بی ادعای کورنیش بریتانیا دارای مقادیر قابل توجهی لیتیوم است که اکنون در حال توسعه است. با این حال، فرآیندهای صدور مجوز کند هستند و غلبه بر اصطلاح "Nimbys" آسان نیست.
در نهایت، در حالی که ابتکارات ملی در حال ظهور است، هماهنگی بین شرکای غربی کلیدی است. تلاشهای مالی مشترک میتواند به افزایش مقیاس پروژهها کمک کند. اکتشاف بستر دریا، که تا حد زیادی دست نخورده است، همچنین زمینه بزرگی برای ذخایر فلزات کمیاب جدید فراهم میکند، اما استانداردهای زیست محیطی هنوز مورد توافق قرار نگرفته است. مشارکتهای تحقیقاتی نیز امیدوار کننده هستند. به عنوان مثال، اخیراً مشخص شد که سدیم، که از لیتیوم فراوانتر است، در باتریهای ذخیره انرژی مؤثر است. در طول دهه گذشته، غرب با تهدید تغییرات آب و هوایی بیدار شده است. اکنون باید به ضرورت ایمن سازی موادی که انتقال سبز را نیرو میدهند بیدار شود.
منبع: ایفنا