به گزارش میمتالز، اعضای این اتاق از کسبوکارهای کوچک و اتاقهای بازرگانی در سراسر این کشور تا انجمنهای صنعتی برجسته و شرکتهای چند ملیتی بزرگ را شامل میشود. این نهاد، در گسترش میزان و تنوع بازرگانی بزرگترین اقتصاد جهان، نقش مهمی ایفا میکند و به نمایندگی از اعضای خود در مجامع بازرگانی میپردازد. اتاق بازرگانی آمریکا یک میانجی معتبر و یک شبکه ارزشمند است که به بهبود روابط بازرگانی در داخل و خارج این کشور کمک میکند.
اقتصاد ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان بهشمار میآید. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال۲۰۲۲ میلادی و به قیمتهای فعلی، بیش از ۲۵تریلیون دلار بودهاست. این رقم، آمریکا را بالاتر از کشور چین، در صدر فهرست بزرگترین اقتصادهای جهان قرار میدهد. تولید ناخالص داخلی سرانه بیش از ۷۵هزار دلاری نیز این کشور را در زمره اقتصادهای موفق در حوزه رشد و رفاه اقتصادی قرار دادهاست. بزرگترین اقتصاد جهان، دارای یک سیستم اقتصادی باز و خصوصی است که بر پایه اصول آزادی تجارت، سرمایهگذاری و رقابت، ساختاردهی شدهاست. ایالاتمتحده با داشتن تنوع بسیار در صنایع مختلف از کشاورزی تا فناوری اطلاعات، انرژی، خدمات مالی و بهداشت و درمان، بهعنوان یکی از مراکز جهانی تولید و خدمات شناخته میشود. این تنوع به اقتصاد آمریکا انعطاف بالایی میدهد و آن را در مقابله با چالشهای مختلف اقتصادی توانمند میسازد. عمده تولیدات این کشور را محصولات الکترونیکی، حملونقل، سوخت و مواد شیمیایی، پلاستیک، چوب، سنگ، شیشه و فلزات تشکیل میدهد. همچنین این تنوع محصولات بههمراه اندازه بزرگ اقتصاد، باعث شدهاست اقتصاد ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد جهانی بهشمار آید.
آمریکا بهعنوان دروازهای به بازار جهانی شناخته میشود و تجارت در این کشور بهعنوان موتور اصلی رشد و توسعه اقتصادی بهشمار میرود. آمریکا با جمعیت بیش از ۳۳۰میلیون نفر و درآمد ملی بالا یکی از بزرگترین بازارهای جهان است. این بازار برای کشورها و شرکتهای مختلف بسیار مهم است و آمریکا بهعنوان یکی از بزرگترین کشورهای واردکننده دنیا شناخته میشود. از سوی دیگر آمریکا در تولید محصولات مختلف از کشاورزی تا فناوری پیشرفته بسیار تنوع دارد. این تنوع تولید، امکان تجارت در بسیاری از صنایع و بخشهای اقتصادی را تسهیل میکند. همچنین تنوع تولید و قدرت نوآوری اقتصادی ایالاتمتحده، این کشور را به یکی از بزرگترین صادرکنندگان دنیا نیز تبدیلکرده است. تراز تجاری این کشور درسال ۲۰۲۲ میلادی برابر با منفی ۹۴۵میلیارد دلار بودهاست که همین اندازه تراز تجاری از تولید ناخالص داخلی بخش قابلتوجهی از کشورهای جهان بزرگتر است. حجم واردات و صادرات این کشور در سال۲۰۲۰ میلادی به ترتیب بیش از ۹/ ۲تریلیون دلار و ۷۵/ ۱تریلیون دلار بوده که با تجارت بیش از ۴۵۰۰ نوع کالا و با همکاری بیش از ۲۲۰ شریک تجاری انجام گرفتهاست. میانگین وزنی تعرفه گمرکی در این کشور ۴۷/ ۱درصد بودهاست که بیش ۸/ ۱تریلیون دلار از واردات این کشور در سال۲۰۲۰، معاف از پرداخت آن بودهاست. عمده این واردات در سالمذکور را نفت و مشتقات آن، قطعات رادیویی، خودرو و داروهای شیمیایی تشکیل دادهاست و اغلب صادرات این کشور در همان سالنیز شامل نفت و روغنهای نفتی، مدار، قطعات رادیویی، تولیدات آزمایشگاهی و سموم میشود.
گستردگی شرکای تجاری ایالاتمتحده آمریکا یکی از ویژگیهای مهم در روابط بازرگانی این کشور است. آمریکا روابط تجاری گستردهای با کشورهای توسعه یافته و درحالتوسعه در تمامی قارهها دارد و این تنوع جغرافیایی نشان از تلاش آمریکا برای تعامل با اقتصادهای مختلف دنیا دارد. این کشور همچنین در تجارتهای دوجانبه و چندجانبه نقش دارد و در تشکیل توافقنامههای تجاری با کشورهای مختلف سهیم است. این توافقنامههای تجاری که با کمک اتاق بازرگانی این کشور و با توجه به سیاستهای بازرگانی ایالاتمتحده شکلگرفته یا گسترش یافتهاست، بسیار حائزاهمیت است. برای مثال، توافقنامه تجارت آمریکا، مکزیک و کانادا (USMCA) که پیشتر نفتا نامیده میشد، باعثشده بزرگترین شرکای تجاری آمریکا در سال۲۰۲۰ میلادی همین دو همسایه جنوبی و شمالی ایالاتمتحده باشند. ۱۷درصد صادرات آمریکا به کانادا، ۱۵درصد به مکزیک بوده و این کشورها به ترتیب ۱۲ و ۱۳درصد سهم بازار آمریکا را در اختیار دارند، پس از این کشورها چین با واردکردن ۸درصد کالاهای آمریکایی و در اختیار داشتن ۱۸درصد بازار این کشور سومین شریک تجاری آمریکا قلمداد میشود. ژاپن، آلمان و کره نیز در ردههای بعدی همکاران بازرگانی ایالاتمتحده بهشمار میروند.
ایده ایجاد یک نهاد ملی برای نمایندگی از منافع یکپارچه کسبوکارهای آمریکایی نخستینبار وقتی شکلگرفت که رئیس جمهور ویلیام هاوارد تفت، در یک پیام به کنگره در تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۱۱، از نیاز به یک سازمان مرکزی که در تماس با انجمنها و اتاقهای بازرگانی سراسر کشور باشد و قادر به تامین منافع آمریکاییها در تمام جنبههای امور تجاری باشد، صحبت کرد. چهار ماه بعد، در تاریخ ۲۲ آوریل ۱۹۱۲، تصویری که رویای رئیس جمهور تفت بود، به واقعیت تبدیل شد و یک گروه ۷۰۰ نفری از نمایندگان انجمنها و سازمانهای تجاری مختلف گردهم آمدند تا یک مجموعه متحد را ایجاد کنند که امروزه به اتاق بازرگانی ایالاتمتحده (US Chamber of Commerce) مشهور است، پس از بیش از ۱۰۰سال، اتاق بازرگانی ایالاتمتحده اکنون بزرگترین اتحادیه تجاری جهان است که منافع بیش از ۳میلیون کسبوکار از همه اندازه ها، بخشها و مناطق و همچنین اتاقهای بازرگانی ایالتی، محلی و انجمنهای صنعتی را نمایندگی میکند.
یکی از عوامل مهم در ایجاد اتاق بازرگانی ایالاتمتحده دو رویداد تجاری قبلی بین ایالاتمتحده و ژاپن بود. در سال۱۹۰۸، اییچی شیبوساوا، صنعتگر ژاپنی، اولین هیات نمایندگی تجاری رسمی ایالاتمتحده در دوران مدرن را به ژاپن دعوت کرد. این اعزام هیات تجاری تحت رهبری بانکدار و اقتصاددان معروف فرانک
آ. واندرلیپ صورتگرفت و شصت نماینده تجاری از ایالتهای ساحلغربی کالیفرنیا، اورگان و واشینگتن وی را همراهی میکردند. هدف این اعزام، توسعه روابط میان دو کشور و ترویج تجارت و بازرگانی بیشتر بود. در سال۱۹۰۹، به منظور قدردانی از مهمان نوازی ژاپنیها در سال۱۹۰۸، دعوتی برای رهبران تجاری ژاپن ارسال شد تا یک تور به ایالاتمتحده داشته باشند. این دعوت از سوی اتاق بازرگانی مشترک ایالات ساحلی اقیانوس آرام، ارسال شد که عضویت آن شامل هشت شهر اصلی از ایالات ساحل غربی کالیفرنیا، اورگان و واشنگتن بود. دعوت این اتاق توسط مقامات ژاپنی پذیرفته شد و در سال۱۹۰۹، شیبوساوا همراه با تیم تجاری خود که شامل بیش از پنجاه نفر از مشهورترین رهبران و شخصیتهای تجاری ژاپن بودند، سه ماه را صرف بازدید از ۵۳شهر در سراسر ایالاتمتحده کردند. در سفر خود، آنها به دیدار اتاقهای بازرگانی مختلف پرداختند و از کارخانه ها، بنادر، معادن، مزارع، مدارس، دانشگاه ها، کتابخانهها و بیمارستانها بازدید کردند. هدف اصلی آنها توسعه دوستی و آشنایی بین دو ملت و در عینحال تشویق به تجارت و بازرگانی دوجانبه بود. یک اثر مهم بازدید آنها این بود که اتاقهای بازرگانی در سراسر ایالاتمتحده را به یکدیگر متصل کرد و احتمالا آنها را ترغیب کرد تا به منظور شناختهشدن بهعنوان یک سازمان ملی، به منافع این تشکل پی ببرند.
مدل فعالیت اتاق بازرگانی در کشور آمریکا مبتنی بر مدل آنگلوساکسون است. مدل آنگلوساکسون، مدلی مبتنی بر عضویت داوطلبانه و بدون قانون برای اتاق بازرگانی است. در این شیوه، وظیفه عمومی برای اتاق بازرگانی تعریف نشدهاست و هیچ حکم قانونی نیز مبنیبر پرداخت اجباری دولت برای حمایت از آن وجود ندارد. درواقع اتاق بهعنوان شخص حقوقی و برابر با دیگر انجمنها و اتحادیه ها، ثبت میشود، لذا میتوان اتاق با مدل آنگلوساکسون را، یک سازمان غیرانتفاعی تحت قوانین خصوصی دانست که بهدنبال حفاظت از منافع کارآفرینان، بر اساس عضویت داوطلبانه است. این مدل تحتعناوین مدل آنگلوساکسون، انگلیسی- آمریکایی یا قوانین خصوصی شناخته میشود و ابتدا در مستعمرات انگلیس در سراسر جهان شکلگرفت. شیوه فعالیت آنگلوساکسون، نخستینبار توسط کارآفرینان مهاجر به آمریکایشمالی مورداستفاده قرارگرفت و اولین اتاق از این نوع در آمریکایشمالی، در سال۱۷۹۸ و در شهر نیویورک راهاندازی شد. امروزه این مدل در بیشتر کشورهای انگلیسیزبان مانند ایالاتمتحده، بریتانیا و استرالیا دیده میشود. محدودیت درآمدهای ناشی از حقعضویت و نیاز به جستوجو برای ارائه خدمات جدید به منظور بهبود وضعیت مالی به دلیل استقلال مالی اتاقها، از معضلات این شیوه عملکرد است. لازم به ذکر است که گرچه این اتاقها تحت قوانین و قواعد بخشخصوصی اداره میشوند، اما نباید با قوانین فدرال و ایالتی تناقض داشته باشند. تنها محدودیتی که کارفرمایان در مدل آنگلوساکسون دارند این است که در زمان مشخص مالیات خود را پرداخت کنند.
یکی از مهمترین فاکتورهای شکل گیری سیستم آنگلوساکسون، عضویت اختیاری است. در USCC، چهار نوع عضویت اعم از همکار، اتاق بازرگانی، شرکت و کسبوکار کوچک وجود دارد. با توجه به امکاناتی که اتاق بازرگانی آمریکا در اختیار اتاقهای زیرمجموعه خود قرار میدهد، عضویت این اتاقها خود دارای سه سطح عضویت امضایی، مزیت دار و نخبگانی است که حقعضویت آنها متفاوت است. حقعضویت اتاقهای بازرگانی در USCC، برای هریک از سطوح ذکرشده به ترتیب، ۳۰۰، ۷۵۰ و ۲۵۰۰ دلار است. اتاق در حوزه بودجه بیشتر به همین حقعضویتها و همچنین وجوهی که از اسپانسرها دریافت میکند، متکی است که موجب استقلال مالی آن از دولت میشود. این استقلال مالی و تعریف نشدن وظایف عمومی در قانون این اتاقها، موجب آزادی در انتخاب موضوع و محدوده ارضی فعالیت آنها میشود.
بر اساس قوانین بخش خصوصی، کسبوکارها میتوانند سازمان خود را ایجادکرده و سپس مقررات مرتبط را پذیرفته، هیاترئیسه را انتخاب، هزینههای عضویت را ایجاد و برنامههای داخلی خود را اجرا کنند، لذا تفاوتی میان قانون ایجاد اتاق بازرگانی و سایر سازمانهای غیرانتفاعی وجود ندارد و اتاق بازرگانی نیز مانند سایر سازمانها شکلگرفته و به فعالیت میپردازد. هیاتمدیره، مهمترین نهاد تصمیمگیری و اجرایی اتاق بازرگانی ایالاتمتحده است. اعضای این هیات از تنوعی که در جامعه کسبوکار این کشور وجود دارد، بهرهمند هستند و از مدیران شرکتها، سازمانهای غیرانتفاعی و کسبوکارهای کوچک در تمام بخشها و از تمام نقاط کشور تشکیل شدهاند. اعضای هیاتمدیره سیاستهای اتاق بازرگانی ایالاتمتحده مسائل کسبوکار را تعیینکرده و اتاق بازرگانی را در مورد استراتژیهای مناسب جهت پیگیری آن راهنمایی میکنند. از طریق مشارکت در جلسات و فعالیتهای برگزارشده در سراسر کشور، اعضای هیاتمدیره به اجرا و ترویج سیاستهای بازرگانی و اهداف اتاق بازرگانی ایالاتمتحده کمک میکنند. از لحاظ سیاسی، اتاق بازرگانی ایالاتمتحده بهعنوان یک نهاد دست راست شناخته میشود، اما در گذشته مشاهده شدهاست که گاهی مواضعی را اتخاذ میکند که بسیاری از جمهوریخواهان، بهویژه جمهوریخواهان پوپولیست، آنها را پشتیبانی نمیکنند. اتاق بازرگانی ایالاتمتحده معمولا به ائتلاف جناح بنیانگذار حزب جمهوریخواه ارتباط داده میشود.
در مدل آنگلوساکسون سلسلهمراتبی بین اتاقها وجود ندارد، یعنی یک کسبوکار محلی عموما عضو اتاق ایالتی یا ملی نیست چراکه عضویت در اتاقهای بزرگتر نیازمند درخواست مجدد است. از سوی دیگر نبود سلسلهمراتب در اتاقها موجب میشود امکاناتی که در اختیار اتاقهای محلی یا ایالتی قرار میگیرد، الزاما کمتر از اتاق ملی نباشد و همین انگیزه برای عضویت همه اعضا در اتاق ملی را کاهش میدهد. گرچه در مدل آنگلوساکسون، حفاظت از نام اتاق توسط دولت انجام نمیگیرد و قانون به هرشخصی اجازه ایجاد انجمن یا اتاق بازرگانی را میدهد، اما اتاق بازرگانی ملی در ایالاتمتحده یکتاست. اتاق کالیفرنیا با در برداشتن ۶۰۲ اتاق محلی، بزرگترین اتاق ایالتی USCC است و پس از آن اتاقهای ایالتی تگزاس با ۶۰۰، ایلینویز با ۳۵۳، نیویورک با ۳۲۰ و اوهایو با ۳۱۲ اتاق، در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
از زمان تاسیس، اتاق بازرگانی ایالاتمتحده سیاستهایی را ترویج کردهاست که به کسبوکارها در ایجاد شغل و رشد اقتصاد کمک میکند. با تکیه بر سابقه موفقیت و اعتماد کارآفرینان، اتاق به کسبوکارهای امروزی کمک میکند تا در محیط پیچیده بازرگانی که بهطور مداوم در حال تغییر است، شروع کنند، رشد کنند و موفق شوند. USCC اعضای خود را با تجزیه و تحلیل سیاستها و مشاورههای حقوقی آگاه میسازد و آنها را از طریق رویدادهای جهانی و جلسات به دولت متصل میکند و اعضای خود را با ابزارها و منابعی که به آنها کمک میکند، تجهیز میکند. علاوهبر این، اتاق بازرگانی ایالاتمتحده در سازمانهای قانونی، دادگاه ها، دولت فدرال و ایالتی و در بازارهای سراسر جهان بهعنوان محافظ اعضای خود عمل میکند. اتاق بازرگانی ایالاتمتحده سیاستها را در سطح ایالتی، فدرال و بینالمللی تدوین میکند تا بهترین فرصتها برای شروع و رشد کسبوکارها فراهم شود. کارکنان و اعضای اتاق در هر مرحله از این فرآیند اعم از انتخاب رهبران، ترویج قوانین و مقررات بهتر و در صورت لزوم، رفتن به دادگاه برای متوقفکردن سیاستهای نادرست قبل از اینکه به اقتصاد آسیب بزند، مشارکت دارند.
همچنین تیم امور سیاسی، فرآیند مصاحبه و توصیه برای حمایت از نامزدهای انتخابات فدرال را به نیابت از کسبوکارها تحت سیاستهای عمومی آزادانه رهبری میکند. علاوهبر این، مدیریت کمیته مبارزات سیاسی اتاق بازرگانی نیز برعهده تیم امور سیاسی است. کمیته مبارزات سیاسی، یک نهاد حاکم از رهبران کسبوکار، مدیران اجرایی اتاقهای تجاری ایالتی و روسای ادارات امور دولتی است که به تدوین برنامه سیاسی کلی اتاق بازرگانی کمک میکنند. تیم امور سیاسی از برنامه تبلیغاتی استراتژیک اتاق بازرگانی برای تاثیرگذاری بر سیاستهای عمومی که بر جامعه کسبوکار، کارآفرینان و نیروی کار تاثیر میگذارد، حمایت میکند. این بخش با ترکیب نوآوری، علم داده و تاکتیکهای نوین به اتاق بازرگانی و جامعه کسبوکار کمک میکند تا پیام اعضای اتاق را درمیان نبردهای سیاسی سخت ایالاتمتحده بهطور موثر منتقل کنند.
سوزان کلارک، بهعنوان رئیس و مدیرعامل اتاق بازرگانی ایالاتمتحده فعالیت میکند. او همچنین عضو هیاتمدیره دو شرکت تجاری دیگر و دارای تجربهکارآفرینی در زمینه کسبوکارهای خصوصی است. کلارک مدرک کارشناسی خود را با درجه عالی و مدرک کارشناسیارشد خود را از دانشگاه جورج تاون دریافت کردهاست. تجربه بینالمللی و تعهد قوی او به سیاست بازار آزاد و تجربه او در بخشخصوصی عملکرد وی را بهعنوان رهبر اتاق بازرگانی ایالاتمتحده تحت تاثیر قرار دادهاست. پیش از بازگشت به اتاق بازرگانی ایالاتمتحده در سال۲۰۱۴، او یک شرکت مشهور اطلاعات مالی بهنام Potomac Research Group را خریداری کرد و به مدیریت آن پرداخت. پیش از آن، کلارک رئیس گروه مجله ملی (NJG)، یک ارائه دهنده برجسته اطلاعات، اخبار و تجزیه و تحلیل برای جوامع سیاستگذاری واشنگتن بود. تا سال۲۰۱۰، کلارک NJG را از طریق روشهای نوین دیجیتال رهبری کرد که منجر به رکوردهای جدید سوددهی و دریافت چندین جایزه رسانهای شد. کلارک در طول دوران حرفه ای اش، در پستهای مدیریتی مختلفی در اتاق بازرگانی ایالاتمتحده از جمله بهعنوان مدیرعامل اجرایی و بهعنوان رئیس دفتر در یک انجمن حملونقل بزرگ خدمت کرد. کلارک در هیاتمدیره شرکت AGCO، یک شرکت بزرگ جهانی در طراحی، تولید و توزیع تجهیزات کشاورزی و TransUnion، یک ارائه دهنده اطلاعات جهانی ریسک و اعتبار نیز حضور دارد. وی همچنین در هیاتمدیره انجمن اقتصادی واشنگتندی. سی نیز فعالیت دارد.
جوایز و تقدیرنامههای کلارک شامل جایزه SOME (۲۰۱۹)، Directorship ۱۰۰ انجمن مدیران شرکتهای عمومی (۲۰۲۰)، جایزه بنیاد بالدریج برای عملکرد برجسته در رهبری (۲۰۲۱)، برگزیده قدرتمندترین زنان واشنگتن توسط مجله واشنگتنپست (۲۰۱۹ و ۲۰۲۱)، حضور در فهرست تاثیرگذارترین افراد مجله واشنگتنپست (۲۰۲۱)، جایزه Forbes ۵۰ Over ۵۰ (۲۰۲۱) و جایزه رهبری کسبوکار بنیاد مطالعات آمریکا (۲۰۲۱) است. کلارک انگیزه خود برای کسبوکار و کارآفرینی را به کلاس درس نیز انتقال دادهاست و در سال۲۰۲۱ بهعنوان یک همکار و استاد در موسسه علوم سیاست و سیاستگذاری دانشگاه آمریکایی سین فعالیت کرد.
منبع: دنیای اقتصاد