به گزارش میمتالز، تامین انرژی برای تولیدکنندگان فعال در زنجیره فولاد ایران یک چالش است و نبود گاز و برق موردنیاز تولید در فصول اوج مصرف یک بحران به شمار میآید. در پی وقوع این بحران که فولادسازان ایرانی دو بار در سال آن را تجربه میکنند، فعالیت واحدهای فولادی یا متوقف میشود و یا به کمترین میزان کاهش پیدا میکند.
در ماههای گرم تیر و مرداد با اوجگیری مصرف برق و در ماههای سرد دی و بهمن با شدت گرفتن مصرف گاز، بیشتر ذخایر این دو منبع انرژی به تامین نیاز خانوار اختصاص پیدا میکند و بسیاری از صنایع از جمله صنعت فولاد از تولید بازمیمانند. این اتفاق، در سال ۱۴۰۲ نیز تکرار خواهد شد و چه بسا به دلیل عدم سرمایه گذاری مورد نیاز به ویژه در صنعت گاز، این چالش جدیتر از سال قبل هم باشد.
بحران انرژی در حالی گریبانگیر صنعت فولاد کشور شده که ایران پس از آمریکا و روسیه سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است و این وفور انرژی میتوانست امتیازی برای فولادسازان ایران محسوب شود و قدرت رقابت آنها را در بازارهای جهانی بالا ببرد، اما حالا تامین نشدن انرژی تبدیل به بحرانی شده که به نظر میرسد به این زودیها از بین نرود.
با وقوع جنگ روسیه و اوکراین و موضع تخاصمی که غرب در پی این اتفاق در برابر روسیه گرفت، این کشور در جایگاه پنجمین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان مشتریان خود در اروپای غربی را از دست داد و برای دستیابی به بازارهای جدید به مقاصد صادراتی در دیگر نقاط جهان حتی با قیمتهای پایین و غیرواقعی روی آورد.
این تغییر رویه برای فولادسازان ایرانی به معنای ظهور رقیبی جدید و احتمال تصاحب بازارهایی است که فولاد ایران در اختیار دارد. با این حال مقاصد صادراتی ایران تنها از سوی روسیه تهدید نمیشود. پاکستان در جنوب شرق ایران در حال توسعه طرحهای فولادی است. در جنوب هم امارات متحده عربی موفق شده با تامین گاز مورد نیاز، طرحهای فولادی تعریف کند. عمان و عربستان هم که طرحهای جدید فولادی در دستور کار دارد. همه اینها به معنای شکلگیری جریانی از رشد تولید فولاد در منطقه خاورمیانه است که میتواند تهدیدی برای صادرات فولاد ایران در سالهای پیش رو به شمار آید. به همین دلیل لازم است ترسیم استراتژیهای صنعت فولاد کشور برای عبور از این چالش در همین سال جاری آغاز گردد.
بخشنامههای ضدصادراتی به ویژه وضع عوارض صادراتی و قیمتگذاری دستوری محصولات زنجیره فولاد دو گروه از اصلیترین چالشهایی است که نهادهای دولتی برای فولادسازان کشور به بار میآورند. فولادسازان بر این باورند که دولت با اخذ عوارض صادرات میخواهد صرفاً شریک سود آنها باشد و زمانی که فولادسازان خواهان پشتیبانی نهادهای دولتی هستند، مانند روزهایی که با کمبود انرژی روبهرو میشوند و یا به منابع مالی نیاز دارند، حمایتی دریافت نمیکنند.
بخشنامههای ضدصادراتی در حالی سد راه صنعت فولاد کشور میشوند که در بازار داخل نیز تقاضا به دلایل گوناگونی امیدبخش نیست. افزون بر این، دولت در ازای انرژی یارانهای که به واحدهای فولادساز میدهد، آنها را با قیمتگذاری دستوری و تحمیل استخدام نیروهای انسانی با شماری بیش از ظرفیت موردنیاز در تنگنا میگذارد، اتفاقی که درازمدت به تاخیر در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان در برخی واحدهای فولادی و اعتراض آنان میانجامد و تصویری ناخوشایند از صنعت فولاد ایران در افکار عمومی ایجاد میکند.
مسئله دیگر دخالت نهادهای دولتی در تعیین قیمت انواع محصولات زنجیره فولاد و قیمتگذاری دستوری آنهاست. دولتیها در حالی قیمتهای دستوری را به فولادسازان تحمیل میکنند که ثابت شده اتخاذ این راهکار بستر مناسبی برای رانتزایی توسط واسطهگران ایجاد میکند.
یکی از عواملی که اسباب ترسیم چشمانداز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را در سال ۱۴۰۴ فراهم کرد، برخورداری کشور از ذخایر عظیم سنگ آهن بود، اما امروز فولادسازان دغدغه تامین مواد اولیه تولید را دارند تا جایی که خود به تکاپو افتادند تا معادنی را در اختیار بگیرند و به استخراج سنگ آهن نیز ورود کنند.
منبع: چیلان