به گزارش می متالز، یکی از مهمترین مسیرها برای دستیابی به این امر، تعامل سازنده دانشگاه و صنعت است. دانشگاه بهعنوان خط مقدم و پیشرو در کشف مرزهای علمی و صنعت بهعنوان بازوی محرک و محل استفاده از تحقیقات علمی، تنها در صورت ارتباط موثر و همافزا میتوانند زمینههای پیشرفت اقتصاد کشور را فراهم کنند. اکوسیستم نوآوری در کشور نیازمند یک بازنگری برای بهبود فرآیندهای توسعه است. اکوسیستمی بهعنوان همافزایی پیچیده بین طیف متنوعی از تلاشهای همکارانه شرکتهای کوچک و بزرگ، دانشگاهها، موسسات و آزمایشگاههای تحقیقاتی و شرکتهای سرمایهگذار جسور است که بتواند نوآوری را به بازار برساند. مسلما هدف اصلی بسیاری از تحقیقات شرکتها نیز بررسی تقاضاهای اصلی بازار و یافتن راهکاری برای تامین این نیازها است.
مسلما در شرایط کنونی برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور باید به اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی بهطور همهجانبه توجه شود. اگر تکتک بازیگران و اجزای این اکوسیستم بتوانند بهخوبی عمل کنند میتوان انتظار کارآیی و بهرهوری بیشتر از اقتصاد کشور داشت. واحدهای تحقیق و توسعه نیز از اجزای مهم اکوسیستم یادشده هستند که میتوانند حلقه بسیار مهمی در زنجیره ارتباط صنعت و دانشگاه باشند. شناسایی مشکلات درون هر بنگاه و تلاش در راستای رفع آنها با کمک دانش روز و استفاده از توان علمی مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی یکی از وظایف مهم بخش تحقیق و توسعه است. از سوی دیگر، این بخش میتواند وظیفه ارتقای کیفیت و رقابتپذیری بنگاه را نیز برعهده داشته باشد. متاسفانه در بخش دولتی بهدلیل مشکلات مختلف کمتر به این موضوع توجه میشود و بخش خصوصی نیز با توجه به محدودیت منابع مالی و شرایط بسیار متغیر بازار، نمیتواند ریسکهای موجود را پوشش دهد، در نتیجه تا کنون کمتر در این حوزه سرمایهگذاری شده است. امید میرود در آینده شرایط بهتری در این زمینه بهوجود آید و شرکتها بتوانند ارتباطات مناسبتر و موثرتری را در حوزههای تحقیق و توسعه برقرار و بستر توسعه کشور را بیش از پیش فراهم کنند.
سیستم نوآوری در کشورهای توسعهیافته ناشی از تعامل صحیح بخشهای مختلف صنعتی و نیز واحدهای تحقیق و توسعه در درون یا بیرون از آنهاست. آنچه در سراسر جهان باعث ارتباط واقعی بین این بخشها شده، ضرورت توجه به دو عامل مهم یعنی رقابت و حفظ کیفیت است. متاسفانه ما هم در دانشگاه و هم در صنعت کشور دارای ایرادات جدی و مشکلات فراوانی برای تحقیق و توسعه واقعی هستیم. در حال حاضر فعالیتهای بخش صنعت بیشتر متکی بر واردات به موقع محصولات مورد نیاز است و ایجاد بازارهای ویژه و انحصاری برای حمایت از تولید داخل بهعنوان یک الزام مطرح میشود. این موضوع به معنای نیاز به توجه بیش از پیش برای بهبود وضعیت موجود است.
متاسفانه دانشگاههای کشور با تکیه بر بودجه دولت، پذیرش دانشجویان را بدون ارتباط با نیازهای کشور حمایت کرده و نتوانستهاند از بار مشکلات صنایع کم کنند و به نوعی میتوان گفت در این زمینه ناکام ماندهاند. بر این اساس تقریبا این دو حوزه (صنعت و دانشگاه)، کمتر ضرورتی بر مشارکت و همافزایی بین خود دیدهاند. در نتیجه باید شرایط حاکم بر این دو بخش را قدری تغییر داد تا مجبور شوند با همافزایی، زمینه رقابتپذیری تولیدات داخل و هدفمند شدن تحقیقات دانشگاهی را فراهم آورند. مراکز دانشگاهی باید بتوانند نقش مشخصی در توسعه و آبادانی کشور ایفا کنند.