به گزارش می متالز، براساس آنچه در این گزارش ارائه شده، اصولی برای سیاستهای حمایت از تولید پیشنهاد شده است. در عین حال، شروط موفقیت سیاستگذاری صنعتی و محیط ایدهآل برای سرمایهگذاری و تولید در ایران نیز بخشی دیگر از این گزارش را به خود اختصاص میدهد. از سوی دیگر، در این گزارش آمده است که تحولات ساختاری لازم برای رونق اساسی و مستمر تولید شامل تحولات در ساختار تجاری، تحولات در ساختار خارجی، تحولات در نظام بانکی و تامین مالی، تحولات در نظام تحقیقات و کسب فناوری، تحولات در رویکرد حمایت از تولید و تحولات در نظام روابط کارگر و کارفرما است.
همچنین رونق مستمر تولید نیازمند تحولاتی در بینش و ذهنیت سیاستگذار نیز هست. بینشی که به اشتباه، سالها بر تولید سایه افکنده است. از اینرو مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش پیشرو که از سوی امیر سیاح ارایه شد، پیشنهادهای فوری برای حمایت از تولید را در سه بخش ارائه داده است. این سه بخش در حوزههای نظارت بر اجرای موثر قوانین، تشویق دولت بر اراده سیاسی اجرایی و قانونگذاری است.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به واقعیتهایی از تولید و سرمایهگذاری در ایران پرداخته شده که قابل مشاهده و ملموس است. میتوان در این باره به هفت مورد اشاره کرد:
این گزارش در پاسخ به این سوال، به عواملی اشاره دارد. فقدان راهبرد توسعه تولید یکی از عوامل کاهش اثربخشی حمایتهای فعلی از سرمایهگذاری و تولید است. درحالیکه این راهبرد، کسبوکارها و مناطق پیشران توسعه و تمرکز حمایتها بر آنها را تعیین میکند. فقدان هدف و سازوکار اصابت در توزیع حمایتها که رانت پاشی را موجب میشود، نیز در این عدم اثربخشی تاثیرگذار است.
در واقع توزیع بدون هدف و بدون نظارت رانت و عدم ارزیابی اثرسنجی آن و تاثیر آن در فساد، حمایتهای فعلی از سرمایهگذاری و تولید را کم اثر کرده است. امنیت سرمایهگذاری و محیط کسبوکار نامطلوب، وجود مسیرهای فعالیت نامولد رقیب تولید مانند سپرده بانکی، سوداگری مسکن، خودرو، طلا و ارز و ناکارآمدی بازارهای مالی و بانکها در تامین مالی تولید از دیگر موارد است.
در این گزارش تجربه حمایت از تولید در کشورهای موفق ژاپن، کره جنوبی، چین، ترکیه، آلمان، آمریکا و برزیل نیز مورد ارزیابی قرار گرفته که ماحصل آن در هفت مورد قابل تعریف است. بررسیها نشان میدهد در این کشورها، در فرآیند صنعتیشدن، دولتها نقش فعال داشتهاند و در هیچ یک از این کشورها حمایت از تولید به سازوکار بازار سپرده نشده است؛ همچنین، حمایتهای مالی، اعتباری، تعرفهای و... با سازوکار اصابت، شروط و زمان بندی بوده است. علاوه بر این، تقریبا همه این کشورها راهبرد توسعه صنعتی (با تعاریف حداقلی تا حداکثری) داشتهاند و به آن مقید بودهاند. دولت نیز در کشورهای نامبرده امنیت سرمایهگذاری را برقرار و حقوق مالکیت را تضمین کرده که این خود نقطه شروع رشد محسوب میشود.
در کشورهای موفق، رانت مولد (مشوق تولید و اشتغال) از رانت بد (ضد تولید و اشتغال) از سوی دولتها متمایز شده است. در واقع دولت رانت غیرمولد و رانتهای بد را با قوانین مالیاتی حذف و رانتهای خوب را در راستای راهبرد توسعه عملیاتی کرده است. از یکسو سازوکار تامین مالی و هدایت اعتباری (دستور دولت به بانکها برای پرداخت اعتبار به واحدهای تولیدی) در دوران جهش اقتصادی آلمان و شرق آسیا، وجود داشته است و از سوی دیگر دولت فرهنگ کاری، پسانداز و مصرف داخلی را تشویق کرده است.
براساس این گزارش، رانت مولد، رانت ارزشافزا و شتابدهنده رشد بلندمدت بوده که کلید توسعه صنعتی است. آنچه موفقیت توزیع رانت مولد را بدون مخاطرات رانت جویی و اتلاف منابع تضمین میکند، اجماع نخبگان، استقلال دولت از گروههای ذینفع و رانت جو و اعتماد و همکاری دولت و گروههای ذینفع در عین حفظ استقلال است.
اما توزیع رانتهای بیهدف در برخی از کشورها از جمله ایران، اگرچه به نام حمایت از تولید بوده اما در عمل، نتوانسته به هدف خود دست یابد و نتایجی را به دنبال داشته است. توزیع رانتهای بیهدف موجب هدر رفتن بخشی از منابع و کمکها شده است؛ کمکهایی که گرفته شده، ولی صرف تولید نشده است.
این گزارش میافزاید: زمینه فساد و رانتخواری برای دسترسی به منابع رانتی حمایت از تولید نیز از دیگر نتایج این شیوه عملکرد است. انحراف واحدهای تولیدی از ترکیب بهینه و بهره ور عوامل تولید، انحراف در کیفیت محصول تولیدی براثر استعمال غیربهینه کمکهای ارزان و رانتی، انحراف همت و دغدغه تولیدکننده ایرانی از حداکثرسازی بهرهوری به دریافت رانت و محدود کردن اعطای مجوز تاسیس به دلیل وجود تسهیلات حمایت از تولید نیز بهواسطه توزیع رانتهای بیهدف ایجاد شده است.
نباید فراموش کرد در بسیاری از موارد، به همراه مجوز، وام یا زمین ارزان هم توزیع میشده، صادرکننده مجوز، در برابر هجوم داوطلبان استفاده از این رانتها، صدور مجوز را عمدتا به دلخواه و سلیقه خود و به بهانه کمبود منابع حمایتی محدود میکرده و حتی به کارآفرینان واقعی که بدون حمایتهای رانتی هم قصد سرمایهگذاری داشتهاند، مجوز نمیداده است.
این گزارش اصولی را درخصوص سیاستهای حمایت از تولید پیشنهاد داده است. این پیشنهادها عبارتند از: «تدوین راهبرد توسعه تولید و توزیع حمایتها فقط براساس آن»، «وضع مالیات بر کسبوکارهای رقیب تولید با نرخهای منعطف و موثر و...)»، «بهبود محیط کسبوکار و امنیت سرمایهگذاری» و «تحریک کسبوکارهای پیشتاز با رانت مولد (حمایتهای مالی، تعرفهای و...)». اجرای این اصول نیازمند اصلاحات لازم در سیاستهای اقتصادی موجود است.
این اصلاحات شامل الزام بانکها به هدایت اعتبارات براساس دستور دولت در ازای دریافت «حق خلق اعتبار» از حکومت، سهل کردن صدور مجوزهای کسبوکار، منع دولت و سیاستگذاران از تغییر غافلگیرکننده قوانین و مقررات و سیاستها، شفاف کردن اطلاعات مورد نیاز فعالان اقتصادی، تضمین موثر حقوق مالکیت، تاسیس سامانههای نوین شفافساز و پیشگیری از فساد نظیر سوتزنی، تخصیص منابع بانکی و حمایتهای دولتی با استفاده از سامانههای شفافساز نظیر اعتبارسنجی، امکان تامین مالی واحدهای تولیدی متوسط و کوچک از بازار سرمایه و الزام دانشگاهها و مراکز پژوهشی به تامین نیازهای فناوری واحدهای تولیدی در ازای دریافت بودجه دولتی است.
اگرچه سیاستگذاری صنعتی لازمه هر کشور است اما شروطی برای موفقیت این سیاستگذاری وجود دارد که این گزارش، این شروط را منعکس کرده است. تمرکز بر رشد بهجای اهداف دیگری مثل خودکفایی، حمایت از گروههای اجتماعی، تامین اشتغال و مواردی از این دست یکی از این شروط است. برنامهای بودن مداخلات، مهار کسبوکارهای نامولد، گزینش صنایع پیشرو برای اصلاح نسبت اقتصاد داخلی با اقتصاد جهانی و پاسخگویی سیاستها به نتایج که لازمه آن وجود سازوکار بازخوردگیری و اصلاح است شروط دیگر موفقیت سیاستهای صنعتی است.
ویژگیهای محیط ایدهآل برای سرمایهگذاری و تولید در ایران چیست؟ گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در پاسخ به این سوال نیز به ۱۵ مورد اشاره دارد:
در این گزارش، به منظور رونق اساسی و مستمر در تولید به دو تحول اساسی اشاره شده است؛ یکی تحولات ساختاری و دیگری تحولات لازم در بینش و ذهنیت سیاستگذاران کشور. درخصوص تحولات ساختاری نیاز است که ساختارهای تجاری، سیاستهای خارجی، نظام بانکی و تامین مالی، نظام تحقیقات و کسب فناوری، رویکرد حمایت از تولید و نظام روابط کارگر و کارفرما متحول شود.
همچنین برخی از تحولات نیز باید در بینش و ذهنیت سیاستگذاران کشور ایجاد شود. اما این ذهنیت و بینش چیست که باید متحول شود؟ سیاستگذاران اعتقاد دارند راه حمایت از تولید، صرفا تخصیص بودجه و تزریق پول و رانت میان مدعیان کارآفرینی است. همچنین بر این باورند که مشکل اصل تولید در ایران، کمبود زیربناها نظیر جاده و نیروگاه و سد و فرودگاه و بندر و... است. از سویی اعتقاد آنها بر این است که بنگاههای تولیدی الزاما باید در سایزبزرگ متولد شوند و از سوی دیگر راه دستیابی به فناوری مورد نیاز تولید، انتقال فناوری از خارج است. آنچه در باور سیاستگذاران وجود دارد این است که «سودجویی» عمل و صفت زشتی است.
به همین دلیل نیز در بسیاری از موارد تخلف از این عبارت استفاده میکنند. آنها همچنین تصور میکنند منافع کارگر و کارفرما با هم تضاد دارد، هر شهروند برای شروع هر کسبوکاری باید از دولت اجازه بگیرد، با وجود تعداد کافی واحد تولیدی، آن فعالیت اشباع شده و نباید به داوطلبان جدید، مجوز فعالیت داد، مبارزه با فساد، باعث فرار سرمایهها میشود، بهبود محیط کسبوکار به معنی کاهش رتبه ایران در رتبهبندی جهانی انجام کسبوکار است، حکومت با قیمتگذاری و تعزیرات میتواند تورم را –حتی در کوتاهمدت- مهار کند و دستفروشی، شغلی کاذب، ضد تولیدی و ضدفرهنگی است و باید جلوی آن را گرفت. پژوهشگران عنوان میکنند که این باورها و ذهنیتها باید متحول شود تا ما شاهد رونق اساسی و مستمر در تولید باشیم.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سیاستهای فوری برای حمایت از تولید پیشنهاد شده است. این سیاستها در سه بخش نظارت بر اجرای موثر قوانین، تشویق دولت به اراده سیاسی اجرایی و قانونگذاری است. در حوزه نظارت بر اجرای موثر قوانین پیشنهاد میشود صدور مجوزهای کسبوکار سهل و آنی و با کارشکنی صاحبان امضاهای طلایی انحصارگر برخورد شود. همچنین تغییر مقررات، شفاف و با ثبات شده و هر نوع تغییرات منجر به محدودیت از یک بازه زمانی به بعد (با اطلاعرسانی قبلی) و تغییرات منجر به سهولت و رفع محدودیت بهصورت فوری اعمال شود.
علاوه بر این با صندوق مکانیزه فروش و کارتخوان در همه مراکز کسبوکار، شناسنامهدار کردن همه تراکنشهای بانکی و تلفیق بانکهای اطلاعاتی موجود، از درآمدهای پنهان و کسبوکارهای رقیب تولید مالیات دریافت شود. با تشکیل بازارچههای دائمی و اجارهای نیز برای واحدهای تولیدی کوچک و فروشندگان کمسرمایه کالای ایرانی، امکان فروش مهیا شود.
سامانه اسکان املاک ایرانیان هم اجرا و از خانههای خالی مالیات دریافت شود تا عرضه در بازارمسکن زیاد شده و جنبه سرمایهای مسکن کم شود. از یکسو نرخ حداقل دستمزد براساس محل و نوع شغل، منعطف شده و از سوی دیگر ماده۲۹ قانون برنامه ششم کامل و موثر اجرا شود تا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی ارتقا یابد.
در حوزه تشویق دولت به اراده سیاسی اجرایی نیز پیشنهاد میشود راهبرد توسعه تولید با اجماع خبرگان اقتصادی کشور تدوین و اجرا شود. تخصیص دلار ۴۲۰۰ حذف شود. در صورت ضرورت حمایت از مصرفکنندگان، ارز ارزانتر فقط درصورتی اختصاص یابد که سازوکار اصابت یارانه به مصرفکننده نهایی بهطور دقیق و شفاف وجود داشته باشد.
همچنین با بهکارگیری جایگزینهای سوئیفت، رمزارزها و دیگر روشهای نوین دور زدن تحریمها، مبادله پولی با شرکای اصلی تجاری سهل و تابآوری اقتصاد ایران در برابر تحریم افزایش یابد. علاوه بر این، نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی طوری تعیین شود تا برای کشاورزان فروش محصول به دولت به صرفه شود.
مقررات تامین مالی از بازار سرمایه شامل عرضه اولیه شرکتها و نیز فروش اوراق توسط واحدهای تولیدی حتی کوچک سهل شده تا نقدینگی به تدریج به سوی واحدهای تولیدی هدایت شود. از یکسو، اختیارات بورس کالا و شورای رقابت برای شفافسازی و مدیریت بازارها برگردانده شده و از سوی دیگر بهجای پیشفروش سکه، گواهی سکه قابل خرید و فروش عرضه شود و بازارسکه به این شیوه مدیریت شود.
در حوزه قانونگذاری نیز پیشنهاد میشود مصادیق تعارض منافع در سیاستگذاریهای حکومتی شناسایی و فورا همه آنها حذف شود. قانون مالیات بر عایدی سرمایه با نرخ موثر، تصویب و در بازارهای خودرو، مسکن و سکه طوری اجرا شود که تقاضای سوداگری از این بازارها خارج شود. از مسکن و خودروی لوکس، خودرو و مسکن دوم و سوم هر خانواده نیز مالیات بسیار سنگین دریافت شود تا عرضه در بازار مسکن و خودروی دست دوم زیاد شود و جنبه سرمایهای خودرو و مسکن ازبین برود.