به گزارش میمتالز، در دهههای اخیر سیاست خارجی به مهمترین متغیر حکمرانی در ایران بدل شده است. سرنوشت اقتصاد سیاسی و بخش خصوصی کشور تا حد زیادی به سیاست خارجی گره خورده است. پروندههای سیاست خارجی ایران بهشدت پیچیده، چندگانه و درهم تنیده هستند. به لحاظ محیطی، ایران در خاورمیانه واقع شده که پر ریسکترین منطقه جهان است. در همین حال در متن رقابت راهبردی، چین و ایالات متحده از یکسو و روسیه با غرب از سوی دیگر قرارگرفتهاند. در چنین فضایی ریسکهای ژئوپلیتیک تا آیندهای قابل پیشبینی، نقشی کلیدی در شکلدهی به اقتصاد سیاسی ایران و فعالیت بخش خصوصی خواهند داشت. در دنیای کنونی فاصله ژئوپلیتیک یک نیروی مهم تعیین کننده در تجارت جهانی است و به بیانی دیگر عصر استراتژیهای سودمحور به سرآمده است.
از زمان جنگ تعرفهای بین ایالات متحده و چین و افزایش نگرانیهای ژئوپلیتیک در پی حمله روسیه به اوکراین، بحثهای زیادی درباره نیاز به حمایتگرایی، دوستیهای تجاری خاص، افزایش اقدامات محدودکننده تجارت و حتی ملی گرایی انجام گرفتهاست. افزایش تنشهای تجاری در بحبوحه ابهامات شدید، ادبیات روبهرشدی را درباره پیامدهای تقسیم تجارت در خطوط ژئوپلیتیک ایجادکردهاست. برآوردها نشان میدهد فاصله ژئوپلیتیک تنها از سال۲۰۱۸ به یک محرک مهم در جریان تجارت تبدیل شده و تاثیر آن در طول زمان به طور پیوسته افزایش یافته است. مرکز پژوهشهای اتاق ایران گزارشی را با عنوان «دولت جدید، بخش خصوصی و ریسکهای ژئوپلیتیک ایران» منتشر کرد. منظور از ریسک ژئوپلیتیک تهدیدات ناشی از اقدامات و تعاملات کشورها و بازیگران غیردولتی است که میتواند روابط بینالملل و نظامهای اقتصادی را مختل کند. در دنیای درهم تنیده امروز ریسکهای ژئوپلیتیک محدود به مرزهای ملی نیستند. این ریسکها پیامدهای بسیاری را برای تجارت در عرصه بین الملل، دیپلماسی و حکمرانی جهانی دارند. ریسک ژئوپلیتیک؛ مفهومی چندوجهی و پویا است که تعامل پیچیده عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در صحنه جهانی منعکس میکند. توانایی پیشبینی و پاسخ به ریسکهای ژئوپلیتیک برای حفظ ثبات جهانی و تقویت توسعه پایدار، حیاتی خواهد بود.
در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وفاق اجتماعی داخلی و صلح با محیط همسایگی و سایر کشورها در صحنه بینالمللی بهعنوان یکی از شعارهای اصلی دولت مسعود پزشکیان مورد توجه قرارگرفت. بر همین اساس نیز با روی کار آمدن پزشکیان در قامت رئیس دولت چهاردهم، امیدواری به کاهش نااطمینانی و افزایش ثبات در اقتصاد سیاسی ایران مورد توجه قرارگرفت. بااین وجود نگاه کلی به ریسکهای منطقه بهویژه در دور جدید جنگ اسرائیل و حماس و ترور اسماعیل هنیه؛ رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران تنها یک روز پس از مراسم تحلیف رئیسجمهور، بار دیگر ریسکهای ژئوپلیتیک را در ایران پررنگ کرد.
منظور از ریسک ژئوپلیتیک، عدمقطعیت و پیامدهای منفی احتمالی ناشی از پویاییهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلف است. این ریسک به طور قابلتوجهی میتواند بر ثبات جهانی و عملکرد اقتصادها اثر بگذارد. در عصر حاضر ریسک ژئوپلیتیک طیف گستردهای از عوامل ازجمله بیثباتی سیاسی، درگیریهای مسلحانه، تحریمهای اقتصادی، تروریسم و مانورهای استراتژیک دولتهای قدرتمند را دربر میگیرد.
مفهوم بندیهای مختلفی که درمورد موقعیت ایران در جهان، انجامگرفته این کشور را به طور تاریخی در کانون حوادث تصویر کردهاست. ایران همواره از تلاطمهای محیطی متاثر بوده است. در سالهای اخیر و در شرایطی که رقابت میان قدرتهای بزرگ منطقه تشدید شده و کلان روندها به سمت بیثباتی بیشتر پیشمیروند، طبیعتا ریسکهای ژئوپلیتیک ایران افزایش خواهد یافت، بهویژه آنکه ایران در خاورمیانه؛ بهعنوان بی ثباتترین منطقه جهان قرار دارد و در رقابت راهبردی با طیف وسیعی از بازیگران قرار گرفته است.
مهمترین ریسک ژئوپلیتیک که بر فعالیتهای بخش خصوصی و به طور کلی اقتصاد سیاسی ایران سایه انداخته، چشمانداز توافق هستهای است. توافقی که با خروج آمریکا از آن وضعیتی پیچیده یافته و سایه نااطمینانی بر سر آن گسترده شده است. با روی کار آمدن دولت جدید در ایران، امیدها به احیای این توافق یا یافتن راهکاری دیگر برای کاهش تحریمها پررنگ شده است. از دیگر سو کارنامه ۲۰ساله مذاکرات بر سر موضوع هستهای نشان از پیچیدگیهای بسیار زیاد این موضوع و دشواریهای حل وفصل آن دارد. این موضوع نه تنها در سیاستهای داخلی ایران و آمریکا تنیده شده، بلکه ابعاد فنی پیچیدهای نیز دارد و بازیگران ذینفع متعددی در صحنه بینالمللی در آن درگیرند. در دولت جدید نیز وجود راه حلهای ساده که بهسرعتعملیاتی شوند و به این بحران فیصله دهند نیز مورد تردید است.
ایران نه تنها با موضوعات پیچیده ژئوپلیتیک مواجه است بلکه در متن رقابت قدرتهای بزرگ نیز قرار گرفتهاست، از همینرو تحولات در روابط قدرتهای بزرگ میتواند اقتصاد ایران را تحتتاثیر شدید ریسکهای ژئوپلیتیک قرار دهد.
روابط چین و ایالات متحده یکی از ریسکهای ژئوپلیتیک کلیدی است که به صورتی فزاینده نه تنها بر اقتصاد سیاسی ایران بلکه بر اقتصاد طیف وسیعی از کشورها تاثیر میگذارد. از آنجاکه تحریمهای ایالات متحده، چین را بدل به مهمترین پنجره فرصت اقتصاد ایران کردهاست، تاثیرپذیری ایران از تنشهای چین و آمریکا در مقایسه با سایر کشورها مضاعف است. انتظار میرود رقابت مداوم میان چین و ایالات متحده تشدید شود. مسائلی همچون اختلافات تجاری، رقابت فناورانه و درگیریهای نظامی در مناطقی مانند دریای چین جنوبی میتواند بازارهای جهانی را بی ثبات کند. در حوزه فناوری، رقابت بر سر نیمه رساناها، هوشمصنوعی و شبکههای ۵ G شدید است. ایالات متحده دسترسی چین به فناوریهای پیشرفته را محدود کردهاست، امری که باعث سرمایهگذاری سنگین چین در صنعت نیمه رساناهای خود شده و احتمالا منجر به دوقطبیشدن استانداردهای فناوری جهانی خواهد شد. ایران یکی از کشورهایی است که بهشدت تحتتاثیر ریسک ژئوپلیتیک روابط چین و آمریکا قرار خواهد گرفت. کمااینکه در دوهه اخیر روابط اقتصادی میان ایران و چین بهشدت ژئوپلیتیک و امنیتی شده است؛ بدان معناکه متغیرهای سیاسی و امنیتی تاثیرات به مراتب بیشتری بر روابط ایران و چین نسبت به متغیرهای اقتصادی میگذارند. پیشبینی میشود در دولت جدید ریسک روابط ایران و آمریکا و همچنین ریسکهای ناشی از نوسان در روابط چین و آمریکا به روابط اقتصادی ایران با مهمترین شریک تجاری این کشور تسری خواهد یافت. فروش نفت ایران به چین، همکاری بانکی، همکاری مالی و سرمایهگذاری احتمالی چین در ایران همگی تحتتاثیر این ریسکهای ژئوپلیتیک خواهند بود. در اینمیان نکته کلیدی برای بخش خصوصی ایران این است که؛ مادامی که تحریمها ادامه داشتهباشد، حتی با وجود کوششهای دولت ایران، الگوی روابط با چین از وضعیت کنونی چندان فاصله نخواهد گرفت. وضعیتی که در آن روابط عمدتا بهفروش نفت بهصورت نوسانی از یکسو و واردات کالا از چین از سوی دیگر محدود میشود. در این میان طرفهای چینی تحتتاثیر متغیر کلیدی تحریم، قواعد روابط تجاری را تعیین میکنند.
حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، جهان جدیدی را حداقل در شرقاروپا ایجاد کرد. در همین حال بهتدریج دامنه تاثیرات این اقدام بهمثابه یک ریسک ژئوپلیتیک جهان گستر شده است. اثرات تهاجم روسیه به اوکراین به عوان ریسکی ژئوپلیتیک از همان ابتدا ایران را درگیر کرد و بهتدریج اثرات چندگانهای بر روابط تجاری و اقتصادی ایران و به طور کلی اقتصاد سیاسی کشور گذاشت. اثر فوری درگیری در اوکراین بر روند احیای برجام بود. با حمله روسیه به اوکراین گفتگوها بر سر احیای برجام که در آستانه موفقیت بود، متوقف شد، پس از آن ایران به حمایت ار روسیه متهم شد، اتهامی که اتحادیه اروپا و آمریکا همواره آن را تکرار کردهاند گرچه ایران این اتهام را رد کردهاست. البته جنگ اوکراین زمینه را برای نهادینه سازی بیشتر روابط ایران و روسیه در قالب عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز فراهم کرد. چنانکه شواهد نشان میدهد ایران بهشدت و شاید بیشتر از کشورهای دیگر از تبعات ریسکهای ژئوپلیتیک که در پیامد جنگ روسیه با اوکراین پدیدار شد، متاثر شده است.
ایران نه تنها در خاورمیانه بهعنوان پرریسکترین منطقه جهان واقعشده، بلکه عمیقا در تحولات این منطقه تنیده شده است، از همینرو تقریبا تمامی تحولات ژئوپلیتیک منطقه مستقیما بر اقتصاد و سیاست ایران تاثیرگذار است. درگیری جاری در غزه بهویژه اگر به جنگی طولانی مدت و تشدید شونده تبدیل شود، خطرات ژئوپلیتیک قابلتوجهی را بههمراه دارد که میتواند به طور عمیقی بر اقتصاد خاورمیانه و ایران تاثیر بگذارد. بازارهای انرژی منطقه که برای زنجیرههای تامین جهانی حیاتی هستند، بهویژه آسیب پذیرترند، زیرا تشدید تنشها ممکن است جریان نفت و گاز را مختل کند، بهویژه اگر بازیگران کلیدی مانند ایران یا حزب الله در این تنشها درگیر شوند. چنین اختلالاتی میتواند منجر به نوسانات شدید در قیمتهای انرژی شود، فشارهای تورمی را تشدید کند و رشد اقتصادی را، هم در سطح منطقهای و هم جهانی کاهش دهد. این درگیری میتواند سرمایهگذاری خارجی را کاهش دهد و تجارت منطقهای را مختل کند، زیرا ناپایداری در منطقه ممکن است سرمایهگذاران را دلسرد و مسیرهای تجاری را بهویژه از طریق گذرگاههای استراتژیکی مانند کانال سوئز پیچیدهتر کند. در مقیاسی گستردهتر خطرات ژئوپلیتیک مرتبط با درگیری غزه میتواند تمایل به ریسک درمیان سرمایهگذاران را کاهش دهد و منجر به فرار سرمایه از منطقه شود. این امر هزینههای دریافت وام را برای کشورهای خاورمیانه افزایش میدهد و دسترسی آنها به بازارهای سرمایه بینالمللی را محدود میکند.
از منظر منافع بخش خصوصی ایران، معمای امنیتی رو به تصاعد میان ایران و اسرائیل؛ مهمترین ریسک ژئوپلیتیک پیشروی اقتصاد سیاسی ایران در محیط منطقهای تا آیندهای قابل پیشبینی است. ریسکهای اقتصادی مرتبط با معمای امنیتی میان ایران و اسرائیل فراتر از اختلاف فوری است و شامل آسیبپذیریهای سیستماتیک عمیقتر میشود. این آسیبها را در چند دسته میتوان تقسیم کرد که عبارتند از: زنجیره تامین جهانی نفت و گلوگاههای استراتژیک؛ فرار سرمایه و انزوای اقتصادی بلندمدت؛ بیثباتی اقتصادی منطقهای و اختلالات در زنجیره تامین؛ فرار سرمایه انسانی، سفته بازی و بیثباتی بازارهای مالی.
منبع: دنیای اقتصاد