به گزارش میمتالز، در حادثه معدن شازند، ۴ نفر شامل ۲ راننده کمپرسی و ۲ راننده بیل مکانیکی در محل حادثه مشغول فعالیت بودند و زیر آوار ریزش کوه حبس شدند. پیکر ۲ نفر در همان روز حادثه از زیر آوار ۵۰۰ تنی معدن، پیدا شد. پیکر سوم حدوداً یک ماه بعد از تاریخ ریزش و با تلاشهای فراوان تیمهای امداد، پیدا شد. تأسفبارترین بخش این تراژدی تلخ و ناگوار، چشمان منتظر خانواده چهارمین و آخرین جان باخته معدن است که امدادها برای یافتن جسد او همچنان بینتیجه است.
به گفته مدیران حوزه صمت، حدود ۵۰۰ تن سنگ در معدن شماره ۵ شازند ریزش کرده است. در این رابطه پیشبینی شده است، مشروط بر اینکه اگر کوه مجدداً ریزش نکند، ممکن است تلاشها برای پیدا کردن جسد آخرین جان باخته، تا ۳ ماه دیگر ادامه داشته باشد.
باید در نظر داشت که ایمنی، عمیقترین و مهمترین واژه در حوزه فعالیتی معادن است، معادنی که همچنان قربانی میگیرند. شاید در وهله نخست، نام ایمنی در اذهان و افکار، کلاه ایمنی یا لباس تلقی شود. البته که بخشی از ایمنی کار میتواند با این لوازم تأمین شود. اما در معادن آنچه که ایمنی کار معنا میشود، فعالیت امن در محیط معدن است. سئوال اساسی اینجاست که یک کارگر معدن تا چه اندازه امنیت جانی دارد؟! یا اینکه در صورت بروز حادثه، چند درصد از وقوع آن، حاصل اهمالکاری مهندس ایمنی است و یا اینکه چند درصد از علل بروز حادثه در معادن به دلیل عوامل طبیعی است؟!
هیچ مسوولی در استان، این را شفاف نکرد که صاحب معدن شماره ۵ شازند تا چه میزان، ایمنی معدن مذکور را رعایت کرده است و همچنان مبهم است که چرا با وجود وقوع چنین رخدادهایی، همچنان در معادن مشابه، مخاطراتی از قبیل ریزش و یا مسدود شدن مسیر تهویه معادن در کمین کارگران است و از ایمنی لازم برخوردار نیستند. انتقال خبر ریزش معدن شن و ماسه شماره ۵ شازند به ستاد مدیریت بحران استان، نخستین خبر ناگوار از معادن استان مرکزی نبوده و تلختر اینکه آخرین نیز نخواهد بود. چرا که تا مادامی که معادن فعال هستند، خطر در کمین کارگران است.
رئیس خانه معدن استان مرکزی در این رابطه گفت: حجم بالای آوار حاصل از ریزش معدن، اصلیترین علت عدم دستیابی به چهارمین و آخرین جان باخته معدن شازند است. شرایط معدن به گونهای است که به دلیل رعایت اصول ایمنی، فعالیت چندانی نمیتوان انجام داد و حتی نمیتوان سرعت کار را بالا برد. چرا که احتمال وقوع حادثهای جدید، ممکن است. سنگهایی با سایز بسیار بزرگ از معدن ریزش کرده و همین موضوع سبب شده است تا فرایند آواربرداری دشوار باشد. هر چند که دستورالعملهایی از سوی مسوولان فنی معدن، لحاظ میشود.
ابوالفضل اسماعیلی به علل احتمالی وقوع حادثه معدن شماره ۵ شازند اشاره داشته و افزود: در وقوع هر حادثهای، یک عامل، مسوولیت واقعه را بر عهده دارد. چندین عامل در وقوع حادثه معدن شماره ۵ شازند دخیل است، اما متأسفانه شکست گسل، سبب این واقعه تلخ شد. از سوی دیگر نمیتوان گفت بهرهبردار مقصر نیست، یا مسوول فنی معدن قصور نداشته است. اما میبایست، بررسیهای لازم به طور کامل، صورت گیرد.
وی با اشاره به این موضوع که در شرایط فعلی نمیتوان نظر قطعی در مورد علل حادثه ارائه کرد، ادامه داد: در بخش معدن در کشور، تجهیزات به روز وجود ندارد که بتوان علل اصلی وقوع حوادث اینچنینی را بررسی کرد و نظریهای محرز داد. حتی با حضور تیم کارشناسی نظام مهندسی ایران در محل حادثه، هنوز نمیتوان به طور قطعی عنوان کرد که این رخداد به دلیل عدم رعایت اصول ایمنی بوده یا کوتاهی مسوول فنی معدن، علت اصلی حادثه بوده است.
با این حال همچنان این افکار در اذهان خطور میکند که با گذشت بیش از ۳ ماه از یک حادثه در معدن شماره ۵ شازند، هنوز ابعاد اصلی حادثه برای اعلام نهایی و پاسخ به افکار عمومی و رسانهها، بررسی نشده است؟! شاید همین تأخیر در بررسیها، به معادن فرصت میدهد که همواره قربانی بگیرند.