به گزارش می متالز، اقتصاد برزیل نه تنها رشد سریع درآمد ملی را تجربه کرد بلکه در تلاش برای تقلید ساختار صنعتی اقتصادهای پیشرفته نیز به طور چشمگیر موفق بود. در پایان این چرخه، ساختار مولد برزیل به میزان بالایی از تنوع و پیچیدگی رسید و برزیل را به چرخه صنعتی شدن امریکای لاتین وارد کرد.
این مسیر توسعه طولانی، اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۹ خورشیدی) ناگهان قطع شد؛ زمانی که بحران بدهی به دلیل ترکیب نرخ بالای نفت و شوک نرخ بهره ایالات متحده اتفاق افتاد. چارچوب اقتصاد کلان ناخوشایند، با تورم زیاد مزمن، محدودیت در پرداخت متعادل، بیکاری بالا و رکود، در این ایده خلاصه میشود که دهه ۱۹۸۰میلادی به عنوان دهه از دست رفته معروف است.
در پاسخ به این بحران، اقتصاد برزیل و همچنین سایر کشورهای در حال توسعه، در دهه ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹خورشیدی) یکسری اصلاحات را که پس از توافق واشنگتن بهدست آمده بود، تجربه کرد. این اصلاحات بر این باور بود که آزادسازی تجارت و خصوصیسازی همراه با افزایش سرمایهگذاری خارجی به ساختار مولد برزیل منجر خواهد شد تا به تخصیص منابع و رقابت بیشتر در اقتصاد جهانی تبدیل شود. این اصلاحات بازارگرا همزمان با تلاش برای تثبیت تورم بالا با استفاده از سیاستهای مهار نرخ ارز انجام شد.
با اصلاحات ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی، سهم صنعت از ۳۲ درصد به ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی میرسد و با اجرای طرح واقعی در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ میلادی، سهم صنعت از ۲۵ درصد به ۱۹ درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید. در نهایت از سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۹ خورشیدی) سهم صنعت معدن در درآمد ملی افزایش پیدا میکند.
با صعود رئیسجمهوری لولا در سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ خورشیدی) دوره سیاستهای اقتصادی که بهوسیله کنفرانس واشنگتن هدایت شد، به پایان رسید. با این حال، تعهد به حفظ ثبات اقتصاد کلان و کاهش تورم هنوز حفظ شده بود. در این محیط، با وجود بازگشت ابتکارات سیاستهای صنعتی در دستور کار دولت، نتایج هنوز ضعیف بودند.
در نتیجه بهبود شرایط تجارت و چشمانداز برزیل برای تبدیل شدن به یک بازیگر بزرگ در بازار جهانی نفت با کشف ذخایر بزرگ، بسیاری از اقتصاددانان درباره بیماری هلندی در برزیل هشدار دادند. سیاست اصلی این است که مالیات را برای صادرات کالا یا کالایی که از آن منشا میگیرد، تحمیل کند.
صنعت برزیل بر استخراج منابع طبیعی تمرکز داشته است. این مسیر از قرن گذشته میلادی شروع شد و تاکنون شدت یافته که با کاهش تمرکز بر صنایع واسطه قبلی و افزایش تمرکز بر استخراج مواد معدنی، سبب توانمندی صنعت برزیل شده است. در برزیل، مسیر منفی رشد اقتصادی ناشی از انحصار صنعتی در دهه ۸۰ متوقف شد و اصلاحات دهه ۹۰ به وجود آمد. در نتیجه این روند، حرکت کاهشی در بخش صنایع واسطه به سمت روند صعودی و پایدار در تمرکز بر بخشهای با نیاز فناوری پایین و مبتنی بر منابع معدنی بود. برزیل، نقش مهمی در بازار فولاد و مواد خام آن دارد. این کشور دارای یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سنگ آهن جهان است و بزرگترین تولیدکننده فولاد در امریکای لاتین نیز به شمار میرود.