به گزارش می متالز، بازار سهام سرانجام پس از رالی پرشتاب ۲۵ درصدی خود در سال جاری (تا پایان روز شنبه) به موج سنگین عرضهها برخورد کرد و با شناسایی سود توسط معاملهگران کوتاه مدت و عقب نشینی تقاضا در نهایت افت چهار درصدی را در مقیاس هفتگی ثبت کرد. به این ترتیب، مطابق پیشبینی گروهی از کارشناسان، رونق پردامنه بورس با وقفه مواجه و بازار به فاز استراحت وارد شد.
از دیدگاه تکنیکی نیز محدوده ۲۲۳ هزار واحدی شاخص بهزعم گروهی از تحلیلگران نموداری، مقارن با مقاومت مهمی در روند صعودی بود که در نهایت مانع از رشد بیشتر بازار در این مقطع شد. در این میان، هر چند رشدها و افتهای دستهجمعی اخیر سهام نشانههای مشخصی از روند هیجانی و کمرنگ شدن منطق در رفتار سرمایهگذاران را در بر دارد، اما در نهایت، بنا بر اصول حاکم بر رفتار بلندمدت بازارهای مالی، سهام قویتر راه خود را جدا میکنند و براساس پتانسیلهای سودآوری خود ارزشگذاری خواهند شد.
از این رو، بهزعم احتمال افزایش نوسانات در کوتاهمدت، به دلیل تداوم عوامل مثبت موثر بر سودآوری بخش مهمی از شرکتها نظیر نرخ ارز، مسیر میان مدت بورس تهران تا پایان سال کماکان مثبت ارزیابی میشود هرچند از میزان بازدهی مورد انتظار با توجه به رالی گسترده اخیر کاسته شده است.
پیشبینی نوسانات کوتاه مدت بازارهای مالی اگر نگوییم ناممکن، یکی از دشوارترین اقداماتی است که میتوان به آن مبادرت کرد. در روندهای متلاطم این اقدام حتی دشوارتر است چرا که با سیطره عواطف انسانی نظیر طمع و ترس در فرآیند معاملات، امکان پیشبینیپذیری نوسانات به سمت محال میل میکند. در این وضع، تنها مبنای گمانهزنی (و نه پیشبینی) میتواند اتکا بر شواهد تاریخی باشد؛ یعنی با تطابق شرایط روز با نمونههای مشابه در گذشته یک شبیهسازی انجام شود که بیانگر نوع رفتار بازار در صورت تبعیت از الگوی تاریخی خواهد بود.
در چنین شرایطی البته میزان تکرار اتفاقات در گذشته میتواند بر قوت گمانه زنی بیفزاید. مطالعه روند شاخص بورس تهران از این منظر از ابتدای دهه ۹۰ نشان میدهد که لااقل در سه مورد در سالهای ۹۱، ۹۴ و ۹۷ بازار سهام با شرایط رونق ناگهانی و پردامنه مواجه شده است. ویژگی مشترک این دورهها آن است که طی یک مدتکوتاه چند ماهه شاخص بورس رشد پرشتاب بیش از ۳۰ درصدی را به ثبت رسانده و هر بار با تشکیل یک قله در شاخص وارد فاز اصلاحی شده است.
به عبارت دیگر، در انتهای این دورههای رونق، شاخص هیچگاه بهصورت تثبیت و حتی خنثی رفتار نکرده بلکه یک دوره نوسان فرسایشی (بهطور میانگین ۴ ماه) را از سر گذرانده است. ابعاد اصلاح مزبور هم در حد یک چهارم رشد شاخص در فاز رونق، پیش از برخورد به سقف بوده است.
بنابراین اگر بخواهیم گمانهای بر اساس تکرار روند گذشته در نظر بگیریم اولا با توجه به رالی ۴۴درصدی از کف آغاز اسفند ماه، محدوده حمایتی شاخص در محدوده ۲۰۰ هزار واحد خواهد بود و ثانیا به لحاظ زمانی، دوره اصلاحی حداقل دو ماه (وبا استناد به میانگین، چهار ماه) به طول خواهد انجامید. بدیهی است این گمانه زنیها صرفا بر اساس احتمال تکرار الگوی تاریخی قابل طرح است و فاقد مبنای بنیادی و اقتصادی مستقل است؛ ضمن آنکه رفتار متفاوت متغیرهای موثر بر سودآوری شرکتها از جمله نرخ ارز میتواند در این پیشبینی تغییر ایجاد کند.
رصد تحولات در سامانه نیما به سبب تعیین نرخ ارز صادراتی و بورس کالا به دلیل مشخص کردن قیمتهای فروش محصولات بخش مهمی از شرکتهای بورسی برای سهامداران حائز اهمیت است. مطالعه متغیرها در هر دو حوزه از شرایط مطلوب موثر بر سودآوری شرکتهای کالایی حکایت میکند. در همین راستا، نرخ ارز مبنای معاملات کالاهای پتروشیمی در بورس کالا به بالاترین میزان تاریخی (۹۵۰۰تومان) رسیده که بیش از ۱۵ درصد از کف بهمن ماه گذشته بالاتر است.
درخصوص نرخ دلار صادراتی شرکتهای پتروشیمی در سامانه نیما نیز در مجمع هفته جاری پتروشیمی زاگرس مطرح شد که مظنه قیمت به ۹۹۰۰ تومان به ازای هر دلار رسیده که باز هم نسبت به نرخ ۸ هزار تومانی چند ماه قبل افزایش مطلوبی را نشان میدهد.
در محصولات فلزی نظیر فولاد و مس اما انعطاف بیشتر بوده ومحاسبه قیمتهای اخیر محصولات در بورس کالا نشان میدهد که نرخ معادل ارز به محدوده ۱۲ هزار تومان به ازای هر دلار نزدیک شده است. بررسی نرخهای مبادلاتی در سامانه نیما نیز حکایت از آن دارد که برای صادرکنندگان غیرپتروشیمی مبادلات با نرخهای نزدیکتر به بازار آزاد میسر شده و مبادلاتی بر این اساس صورت گرفته است.
علاوه بر اینها، آغاز به کار بازار متشکل ارزی نیز این امید را ایجاد کرده تا نرخ ارز مبادلاتی صادرکنندگان (بهجز پتروشیمی ها) طی سازو کاری به بازار آزاد نزدیکتر شود. مجموع این تحولات گویای آن است که از محل درآمد فروش، شرکتهای بزرگ کالا محور و صادرکننده بورس تهران با تحریک عوامل مساعد مواجهند و این مساله بهرغم آثار تحریمها، در مجموع میتواند سیگنال مثبتی از چشم انداز بهبود سودآوری در صنایع مرتبط صادر کند.
روش نامتعارف رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا مبنی بر اعلام نظرات و دیدگاههای خود از دریچه شبکه اجتماعی توییتر برای بسیاری مخاطبان از جمله فعالان بازارهای مالی به یک عادت تبدیل شده است. نکته جالب این است که وی هر بار با ارسال یک پیغام کوتاه در این شبکه اجتماعی نوساناتی بزرگ را در سطح بازارهای بینالمللی موجب میشود که اغلب غیرمترقبه و ناگهانی هستند.
اتفاقات هفته جاری هم از این قاعده مستثنی نبود. در صبح نخستین روز کاری هفته (دوشنبه)، ترامپ بر خلاف انتظارات قبلی مبنی بر پیشرفت مذاکرات تجاری با چین، اعلام کرد که آماده است تا از روز جمعه تعرفههای واردات بر ۲۰۰ میلیارد دلار کالای چینیها را از ۱۰ به ۲۵ درصد افزایش دهد و بر بقیه کالاها هم تعرفه وضع کند. این اقدام از سوی بسیاری از ناظران بهعنوان پیامی در جهت تهدید طرف مقابل و بروز مشکل در مذاکرات جاری تعبیرشد.
در واکنش، بازارهای چین با سقوط بیش از ۵ درصدی، بدترین روز خود در سه سال گذشته را تجربه کردند و بازارهای غربی نیز عمدتا روند منفی را تجربه میکنند. اهمیت این اتفاق برای فعالان بورس تهران از آن جهت است که این نوسانات در دورهای اتفاق میافتد که برخی نشانههای مهم از احتمال در پیش بودن رکود یا کند شدن رشد اقتصادی در هر دو اقتصاد نخست دنیا (ایالات متحده و چین) پدیدار شده است؛ وضعیتی که اتفاقاتی از جنس این هفته نه تنها آنها را بهبود نمیبخشد بلکه احتمال تعمیق و تسریع نشانههای رکود و تاثیر منفی بر نرخ فلزات، نفت و سایر محصولات پتروشیمی و کالایی را در بردارد.