
به گزارش میمتالز، تصور غالب این است که اگر در محدودیت انرژی با یک بخش (مثل فولاد) برخورد شود، تبعات اجتماعی کمتری دارد، اما فولاد کشور به دلایل مختلف مستحق این برخورد نیست. فولاد پس از پتروشیمی بزرگترین صنعت کشور است و ۳۰ میلیارد دلار ارزش جایگزینی صنعت فولاد کشور است؛ در این شرایط جریانی علیه صنعت با تاکید بر ضعیف بودن فناوری و بالا بودن مصرف حاملهای انرژی در افکار عمومی علیه فولاد شکل گرفته و گفته میشود صنعت فولاد ایران نسبت به جهان پسرفت فناورانه دارد و یا اینکه مصارف آن بالاست، در صورتی که این طور نیست و بیشتر نوعی فرافکنی است.
کشور ما تا مرحله آهنسازی مزیت مطلق فناورانه دارد. ما بزرگترین تولیدکننده آهن اسفنجی جهان هستیم و بیش از ۷۰ درصد آهن تولیدی کشور از طریق آهن اسفنجی تامین میشود. این در حالی است که به ازای هر تن تولید فولاد از طریق آهن اسفنجی ۱.۲ تن دی اکسید کربن تولید میشود، اما تولید از طریق کوره بلند برای تولید هر تن فولاد ۲.۵ تن دی اکسید کربن تولید میشود؛ بنابراین صنعت فولاد ایران باید جایزه جهانی فولاد سبز بگیرد. به نظر من، این مسائل به خوبی به دولت و افکار عمومی منتقل نشد است.
صنعت فولاد حدود ۵ درصد مصرف برق و ۷ درصد مصرف گاز کشور را به خود اختصاص داده است؛ عددی که قابل توجه نیست، اما در مقابل، مزیتهای فراوانی برای کشور ایجاد میکند که باید به صورت شفاف تبیین شود. مزایای صنعتی، اجتماعی، تکنولوژیک، صادراتی و ارزآوری، اشتغالزایی و نقش پیشرانهای که صنعت فولاد در اقتصاد کشور ایفا میکند باید به خوبی به مردم و مسوولان ارائه شود. متاسفانه گاهی در جامعه این تصور وجود دارد که فولاد انرژی ارزان دریافت میکند یا آب کشور را هدر میدهد و از مزیت تکنولوژیکی برخوردار نیست؛ در حالی که حقیقت کاملاً برعکس است.
مصرف آب در صنعت فولاد در سطح جهانی تحت نظارت دقیق است و فولاد ایران حدود سهچهارم برق مصرفی خود را خودش تولید میکند. اگر این مزایا و تکنولوژیها نبود، ایران هرگز به دهمین تولیدکننده فولاد جهان نمیرسید.
همچنین باید توجه داشت که سهم فولاد در خاموشیها باید متناسب با مصرف واقعی آن باشد. در حالی که این صنعت تنها ۵ درصد برق کشور را مصرف میکند، بیش از ۵۰ درصد خاموشیها به آن اختصاص مییابد که ناعادلانه است.
منبع: چیلان