به گزارش می متالز، بازار خارج از بورس یا OTC بازاری غیرمتمرکز است که در آن، مشارکتکنندگان از طریق تلفن، ایمیل یا سیستمهای معاملات الکترونیکی اختصاصی به معامله میپردازند. این بورس به همراه بازار سهام، دو راه اصلی ساماندهی بازارهای مالی به شمار میروند. در بازار OTC معاملهگران با دادن مظنه قیمت برای خرید یا فروش سهام، ارز یا هر محصول مالی دیگر در مقام بازارگردان به ایفای نقش میپردازند. معامله در این بازار ممکن است بین دو مشارکتکننده به گونهای رخ دهد که دیگران از قیمت نهایی معامله آگاهی پیدا نکنند. البته این نوع معامله صرفا بین واسطهها (Interdealer) رخ میدهد. به طور کلی، این بازار در مقایسه با بورسهای اصلی از شفافیت کمتر و مقررات محدودتری برخوردار است. البته این بدان معنا نیست که فاقد قوانین و مقررات باشد.
در آمریکا، مجموعه قوانین و مقررات ناظر بر معاملات بازار OTC از سوی دو نهاد، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و نهاد ناظر بر صنعت مالی (FINRA) مصوب و ابلاغ میشود. استانداردها و اصول معامله، مقابله با دستکاری قیمت و تقلب، ثبت و انتشار آمار معاملات و مظنه قیمتها، عادلانه بودن مظنه قیمت، تعریف بازارگردان، الزامات ثبت سهام و... از جمله مواردی هستند که مورد توجه قرار گرفتهاند.
بازارهای خارج از بورس جایگاهی برای خرید و فروش سهام شرکتهایی که در بورسهای اصلی حضور ندارند (پذیرفته نشدهاند)، به شمار میروند. این بازارها عموما به دو بازار مشتری (جایی که معاملهگران با افراد، شرکتها و موسسات معامله میکنند) و بازار بین واسطهها (جایی که معاملهگران بین خود معامله میکنند) تقسیم میشود. دسترسی به بازار بین واسطهها فقط برای بانکها و موسسات مالی امکانپذیر است. در واقع، معاملات در بازارهای OTC در شبکهای متشکل از معاملهگران صورت میگیرد.
از ویژگیهای مهم بازارهای OTC میتوان به حضور نسبتا آسان شرکتهای کوچک و متوسط و نیز استارتآپها در آنها جهت تامین مالی اشاره کرد. در سال 2006 چینیها بازار جدیدی به نام بازار سوم راهاندازی کردند که همان بازار OTC بود و توانست تعداد زیادی شرکتهای استارتآپی را جذب کند. این بازار به سرعت مورد توجه معاملهگران و سرمایهگذاران قرار گرفت. حضور در بازارهای OTC با ریسکهایی نیز همراه است که از مقررات غیرسختگیرانه و شفافیت اندک ناشی میشود.
اگرچه در دورههای عادی، این بازارها عملکرد خوبی دارند اما «ریسک همتا یا طرف مقابل» همیشه آن را تهدید میکند. در چنین شرایطی، یکی از طرفین معامله از نهایی کردن آن خودداری میکند. کمبود شفافیت هم از مواردی است که در دورههای فشار مالی میتواند آسیبزا باشد و نمونه آن را در بحران اعتباری سالهای 2007 و 2008 شاهد بودیم. همچنین کمبود اطلاعات معتبر و قابل اطمینان از دیگر ریسکهایی است که معاملهگران این بازارها را تهدید میکند. برای حل این مشکلات، مقامهای ناظر به طور دائم تمهیداتی اندیشیده و مقررات جدیدی وضع میکنند. به همین دلیل است که با وجود ریسکهای موجود، حضور در بازارهای OTC برای سرمایهگذاران و معاملهگران هنوز هم به عنوان فرصتی خاص برای سرمایهگذاریهای کوچک و سودبری از معاملات از اهمیت زیادی برخوردار است.