به گزارش می متالز، برخی کارشناسان از احتمال نوسان شدید قیمت کامودیتیها و سهام در بورس های دنیا خبر میدهند. عدهای هم نگران کاهش رشد اقتصادی جهان، افزایش بیکاری، افت حجم تجارت بینالمللی و نابودی زیرساختها هستند. به گفته کارشناسان، تنشهای سیاسی و تجاری (که همیشه ارتباط مستقیمی بین آنها وجود داشته است) عامل اصلی تحولات امروز هستند.
برخی کارشناسان از احتمال نوسان شدید قیمت کامودیتیها و سهام در بورس های دنیا خبر میدهند. عدهای هم نگران کاهش رشد اقتصادی جهان، افزایش بیکاری، افت حجم تجارت بینالمللی و نابودی زیرساختها هستند. به گفته کارشناسان، تنشهای سیاسی و تجاری (که همیشه ارتباط مستقیمی بین آنها وجود داشته است) عامل اصلی تحولات امروز هستند. جنگ در سوریه و یمن به مرحله فرسایشی رسیده است، اقدامات تروریستی در افغانستان، پاکستان و عراق هنوز ادامه دارد، چند نفتکش در خلیج فارس دچار آتشسوزی شدند که آن را نتیجه اقدام تروریستی میدانند هرچند هنوز کسی مسئولیتش را به عهده نگرفته است. به اینها اضافه کنید، افزایش حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس. در بعد تجاری نیز جنگ تعرفهها بین آمریکا و چین، همچنین بین آمریکا و اروپا و چند کشور دیگر، تجارت و اقتصاد جهان را به خطر انداخته است. کارشناسان اقتصادی، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران بازارهای مختلف معتقدند، در حال حاضر جنگ تجاری چین و آمریکا بزرگترین تهدید برای اقتصاد جهان به شمار میرود.
برخی از تاثیرات این تنشهای سیاسی و تجاری بر اقتصاد جهان در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در ماه می، افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه (جایی که یک سوم نفت خام جهان تولید میشود) موجب بالا رفتن قیمت نفت در بازارهای جهانی شد. اما نگرانی درباره تاثیر جنگ تجاری چین و آمریکا بر رشد اقتصادی جهان و میزان تقاضای نفت، این روند صعودی را معکوس کرد. در حال حاضر هر تحول یا اظهارنظری که در زمینه تنشهای سیاسی و تجاری رخ میدهد یا اعلام میشود، بر سطح قیمت نفت خام تاثیر میگذارد. پیش از این، ارزیابی کارشناسان از نوسان قیمت نفت خام در محدوده ۷۰ تا ۸۵ دلار طی سال ۲۰۱۹ حکایت میکرد اما امروز این رقم اندکی کاهش یافته است. هرچند عدهای معتقدند تا پایان امسال اتفاق خاصی رخ نخواهد داد چرا که بازار از انعطافپذیری لازم برخوردار است.
معمولا نفت ارزانتر برای واردکنندگان بزرگ که تولیدکننده کالاهای مصرفی هستند، یک نعمت به شمار میرود و نفت گرانتر برای تولیدکنندگان این ماده به معنای افزایش درآمدها است. اما وقتی تعادل در بازار از بین میرود و نوسان قیمتها تحت تاثیر تنشهای سیاسی یا تجاری رخ میدهد، پیامدی جز زیان همه طرفها ندارد. به بیان دیگر، گرچه در کوتاهمدت، نفت ارزانتر برای واردکنندگان به معنای هزینه کمتر است اما در میانمدت به دلیل افت درآمد تولیدکنندگان، آنها قادر به سرمایهگذاری کافی برای حفظ سطح تولید نخواهند بود و با کاهش تولید و عرضه، قیمتها دوباره صعودی خواهند شد. از سویی، نفت گرانتر هم فقط در کوتاهمدت برای تولیدکنندگان به معنای درآمد بیشتر است و با افزایش هزینههای واردات مصرفکنندگان، به تدریج میزان مصرف و در نتیجه، تقاضای آنها کاهش خواهد یافت که افت قیمتها را به دنبال دارد. چنین وضعیتی، بازار رقابت سالم بین تولیدکنندگان را نیز تخریب خواهد کرد.
به دلیل بالا گرفتن تنشهای تجاری بین چین و آمریکا، آژانس بینالمللی انرژی در تازهترین گزارش خود، پیشبینی قبلی درباره میزان رشد تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۱۹ را کاهش داد اما در عین حال، نسبت به تاثیر منفی تحریمهای آمریکا علیه ایران ابراز نگرانی کرد. آژانس اعلام کرد: کاهش مصرف سوخت در چین، ژاپن و برزیل به این معناست که سال ۲۰۱۹ با یک دوره سخت شروع شده است. به دلیل کاهش مصرف، میزان ذخایر نفت جهان در سه ماه نخست امسال با رشد عجیبی روبهرو شدند. با این حال، با تشدید تحریمهای آمریکا که به افت تولید و عرضه نفت خام ایران انجامیده است، انتظار میرود که در سه ماه دوم شاهد کاهش ذخایر نفت جهانی باشیم. پیشبینی میشود که کاهش تقاضا اتفاقی موقت باشد و تا پایان سال با افزایش تقاضا روبهرو شویم.
آژانس بینالمللی انرژی که در زمینه سیاست انرژی به اقتصادهای بزرگ مشاوره میدهد، تقاضای جهانی نفت خام در سه ماه نخست امسال را به میزان ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داد اما اعلام کرد، میزان رشد تقاضای نفت خام جهان در سال ۲۰۱۹ معادل ۱.۳ میلیون بشکه در روز خواهد بود. این رقم نسبت به پیشبینی قبلی ۹۰ هزار بشکه کاهش نشان میدهد. با وجود کاهش تولید نفت اوپک و برخی کشورهای تولیدکننده برای ایجاد تعادل در بازار، به دلیل افت غیرمنتظره تقاضا، میزان ذخایر نفت خام جهان در سه ماه نخست امسال روزانه ۷۰۰ هزار بشکه افزایش یافت. با این حال چنین به نظر میرسد که با افزایش دوباره تقاضا و کاهش عرضه نفت ایران، میزان ذخایر نفت کاهش پیدا کند. بر اساس آمارهای موجود، در ماه مارس، ذخایر نفت خام کشورهای توسعهیافته حدود ۲۸.۵ میلیون بشکه کاهش یافت.
در حال حاضر قیمت نفت خام برنت در بازار لندن بالای ۷۰ دلار در هر بشکه است و معاملهگران منتظر نتیجه کامل تحریمهای آمریکا علیه ایران و واکنش اعضای اوپک (به ویژه عربستان) برای افزایش تولید هستند. این در حالی است که پس از اعلام ریاض مبنی بر حمله به دو تانکر و برخی تاسیسات نفتی عربستان، تنشها در خاورمیانه بالا گرفته است.
کارشناسان هنوز معتقدند که حذف نفت ایران از بازار غیرممکن است ولی آمریکا همچنان تلاش میکند تا این اتفاق رخ دهد. در ماه آوریل میزان تولید نفت خام ایران به ۲.۶ میلیون بشکه رسید. همزمان اعلام شد که عربستان، عراق و کویت برای افزایش میزان تولید، تعداد چاههای نفت فعال خود را افزایش دادهاند. این در حالی است که تعداد چاههای نفت آمریکا طی ماه گذشته با کاهش روبهرو شد. با وجود افت تولید ایران، دیگر اعضای اوپک در ماه آوریل ۳۰.۲ میلیون بشکه در روز نفت خام تولید کردند. برای تعیین سیاستهای عرضه نفت خام در نیمه دوم ۲۰۱۹، برخی تولیدکنندگان اوپک به همراه روسیه و قزاقستان در جده عربستان گردهم خواهند آمد. گفته میشود، نتیجه این نشست برای معاملهگران نفت از اهمیت زیادی برخوردار است.
در همین حال، وبسایت oilprice در گزارشی به نقل از موسسه ریستاد انرژی (موسسه تحقیقات بازار نفت) از احتمال افزایش شدید قیمت در پی کاهش عرضه خبر داد. در حال حاضر به دلیل کاهش تولید ایران و ونزوئلا، همچنین سیاست کاهش تولید اوپک در کنار افت تولید روسیه، اجرای برنامه تعمیر و نگهداری در قزاقستان و برنامه تعمیرات در دریای شمال طی ماههای تابستان، عرضه نفت خام با کاهش روبهرو شده است. در گزارش این موسسه آمده است: تنش در منطقه حساس خلیج فارس موجب وقفه در عرضه نفت طی هفتههای آتی خواهد شد. بر این اساس، هرگونه برخورد بین ایران و آمریکا، به دلیل اهمیت تنگه هرمز تاثیر منفی بر روند عرضه نفت خام به بازارهای جهانی خواهد داشت. ایران در شمال این تنگه و امارات و عمان در جنوب آن قرار دارند. حدود ۴۰ درصد نفت خام معامله شده در جهان از این تنگه منتقل میشود. آمارها از اهمیت زیاد این تنگه حکایت میکنند: حدود ۹۰ درصد نفت تولیدی عربستان و ۷۵ درصد نفت عراق و کل نفت خام صادراتی ایران، کویت، قطر و بحرین از طریق این تنگه انجام میشود. در صورت بسته شدن تنگه هرمز یا محدود شدن روند انتقال نفت از طریق آن، بازارهای نفت جهان به سرعت واکنش نشان خواهند داد و قیمتها افزایش خواهند یافت چون هیچ جایگزین مناسبی برای تنگه هرمز وجود ندارد.
در صورت تشدید تنشهای سیاسی، احتمالا طلا یکی از برندگان اصلی بازار خواهد بود. این فلز گرانبها برای سرمایهگذاران حکم یک کالای امن را دارد به ویژه آن که بازارهای سهام حال و روز چندان خوبی ندارند. وبسایت کیتکو در گزارشی اعلام کرد که در شرایط کنونی، ریسکهای افزاینده قیمت فعالتر از ریسکهای کاهنده هستند. در حال حاضر طلا در محدوده ۱۳۰۰ دلار در هر اونس قرار دارد و تحلیلگران معتقدند، در صورت تشدید تنشها در خلیج فارس، احتمال افزایش تقاضا برای این فلز وجود دارد. در این میان، مایک مکگلون تحلیلگر ارشد کامودیتی در بلومبرگ اینتلیجنس میگوید: قیمت طلا به دلیل تاثیر یک عامل مهم یعنی دلار، افزایش خواهد یافت. فیل استریبل، تحلیلگر ارشد بازار نیز معتقد است: تنش تجاری بین آمریکا و چین به افزایش قیمت طلا کمک میکند. اگر افت بازارهای سهام ادامه پیدا کند و رشد اقتصادی جهان نیز کندتر شود، آنگاه فدرال رزرو مجبور به کاهش نرخهای بهره خواهد شد که افت ارزش دلار را در پی خواهد داشت. این اتفاق جان تازهای به بازار طلا خواهد داد و قیمتها افزایش خواهند یافت.
پس از اعمال تعرفههای تنبیهی آمریکا بر کالاهای چینی، پکن نیز در اقدامی مشابه تعرفههایی را بر واردات از آمریکا اعمال کرد. به دلیل این جنگ تجاری، از ابتدای سال ۲۰۱۹ تاکنون آلومینیوم و سرب با بیشترین افت قیمت مواجه شدهاند که افت ارزش سهام شرکتهای معدنی آمریکایی را به دنبال داشته است. البته دو طرف اعلام کردهاند که در پی رسیدن به یک توافق عادلانه هستند اما نشستهای قبلی مقامهای آمریکایی و چینی نه تنها ثمری نداشته بلکه بر میزان اختلافات نیز افزوده است. این در حالی است که انتظار میرفت، با توافق بین چین و آمریکا قیمت فلزات اساسی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش پیدا کند. نگرانی از کاهش تقاضای چین و کاهش ارزش دلار، دو عامل اصلی و تعیینکننده قیمتها به شمار میروند. در حال حاضر همه چیز به نتیجه نشست بعدی دو طرف بستگی دارد.
بانک آمریکا در تحلیلی نوشته است: در صورت تشدید تنشهای تجاری بین چین و آمریکا، شاخص اساندپی ۵۰۰ تا ۵ درصد کاهش خواهد یافت. و در صورتی که دو طرف به اعمال تعرفههای بیشتر ادامه دهند، این شاخص ممکن است تا ۱۰ درصد سقوط را تجربه کند. این احتمال برای بازارهای سهام اروپا (به ویژه آلمان) و بازارهای هنگکنگ و شانگهای نیز وجود دارد.
قدرتهای بزرگ همواره از هر ابزار مالی و تجاری برای تحت فشار قرار دادن رقبا استفاده میکنند. بهترین نمونه، استفاده روسها از گاز طبیعی صادراتی برای تحت فشار قرار دادن اروپاییها است. به همین دلیل، حجم زیاد اوراق قرضه خزانهداری آمریکا که نزد چین است، همیشه یکی از نگرانیهای رهبران سیاسی و اقتصادی آمریکا بوده است. آنها معتقدند، این اوراق یک شکنندگی راهبردی را به آمریکا تحمیل میکند و چین میتواند با فروش آنها ضربه سختی به واشنگتن وارد کند. اما نشریه گلوبال تایمز با انتشار گزارشی نوشته است: بحث در این باره به هیچ وجه عجیب نیست. اما اگر متخصصان چینی صادق باشند، باید به رهبران این کشور بگویند که فروش اوراق قرضه آمریکا نه تنها به اقتصاد این کشور لطمه خواهد زد بلکه به نفع ترامپ هم خواهد بود. این اقدام موجب تضعیف دلار و کاهش کسری تجاری آمریکا با چین خواهد شد. تاثیر دیگر این اقدام، کاهش قیمت و افزایش نرخ بهره اوراق قرضه آمریکا است. با این اتفاق، بانکهای آمریکایی شروع به خرید این اوراق خواهند کرد و این چیزی است که ترامپ میخواهد: آزاد شدن ۱.۴ تریلیون دلار ذخایر بانکهای آمریکایی برای گردش در اقتصاد این کشور. البته بدون شک این اقدام به زیان مصرفکنندگان آمریکایی خواهد بود اما در میانمدت تاثیر منفی آن خنثی خواهد شد.