این در حالی است که به گفته کارشناسان بخش معدن یکی از نواحی امیدبخش عناصر نادر خاکی در ایران در منطقه سنگان قرار دارد و برنامهها برای افزایش تولید عناصر نادر خاکی در کشور در دست اقدام است. به نظر میرسد با افزایش میزان تولید عناصر نادر، ارزش افزوده قابل توجهی برای کشور بهدست آید. گفتنی است چین به عنوان تولیدکننده اصلی این عناصر در جهان نقش قابل قبولی در سبد ارزش افزوده حاصل از فروش محصولات معدنی کشور خواهد داشت. براساس آمار و اطلاعات موجود پیشبینی میشود ارزش مبادله این مواد معدنی با توجه به کاربردهای فراوان و بازار مصرفی روبهرشد آن در سالهای آینده به ۱۱ میلیارد دلار برسد.
منابع زیرزمینی معدنی در اقتصاد ایران بهعنوان اولویتهای درجه دوم در استخراج و فرآوری شناخته میشوند و همچنان تمرکز دولت به سمت منابع زیرزمینی فسیلی برای درآمدزایی بوده؛ این درحالی است که بسیاری از کشورهای صنعتی به سمت استخراج و بهرهوری از منابع زیرزمینی استراتژیک جدید رفتهاند و این فلزات در توسعه صنایع پیشرفته بهکار میروند. فلزاتی همچون نئودیمیم، دیسپروزیم و تربیوم در چند قرن گذشته ناشناخته بودند اما امروزه وجود این فلزات برای تولید گوشیهای هوشمند، توربینهای بادی و خودروهای هیبریدی بسیار حیاتی است. در عین حال این فلزات استراتژیک تنها در مقادیر محدود در دسترس هستند و تاکنون هیچ جایگزین مناسبی برای آنها یافت نشده که این موضوع یکی از علل نگرانی رو به رشد در میان قدرتهای بزرگ جهانی به شمار میرود. اصطلاح عنصر یا فلز خاکی کمیاب، اشاره به مجموعهای از ۱۷ عنصر شیمیایی با ویژگیهای منحصربهفرد است، اما استخراج این فلزات، خطرناک و پرهزینه است، زیرا ذخایر بسیار کمی با بهرهبرداری بلندمدت و صرفه اقتصادی توجیه شده در سراسر جهان وجود دارد.بر پایه این گزارش، چین تولید بیش از ۹۰ درصد از فلزات استراتژیک جهان را در اختیار گرفته تا صنعت فناوری مدرن، فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین بخش انرژی پایدار برای تامین عناصر خاکی کمیاب همگی وابسته به چین باشند زیرا یک منبع ضروری و غیرقابل جایگزین است.
علاوه بر این، دولت چین نسبت به موقعیت برتر خود در قبال این فلزات در بازارهای جهانی آگاه بوده و محدود کردن صادرات را به عنوان راهی برای افزایش نرخ و رشد صنعت داخلی خود بهکار گرفته است. البته امریکا، ژاپن و اتحادیه اروپا به خوبی از ارزش استراتژیک عناصر خاکی کمیاب آگاه بوده و آشکارا نگرانی عمیق خود را در زمینه کاهش منابع و عرضه به بازار و در نهایت انفجار قیمتها ابراز میکنند. از طرفی دیگر، در نگاه داخلی به این فلزات باید گفته شود برخی فعالیتها در بخش معدن و صنایع معدنی به دلیل اهمیت و ویژگیشان، از سایر امور تفکیک میشوند. برای نمونه معادن نفت و گاز به قدری دارای اهمیت هستند که خود را در بسیاری فعالیتها از سایر بخشهای معدن جدا کردهاند و این حوزه نیز بهعنوان معادن پرتوزا در زیرمجموعه وزارتخانههای توسعهای مشغول به اکتشاف و استخراج است. بر همین اساس، فلزات استراتژیک باید بهعنوان عناصر نادر خاکی به بخش معادن اضافه شوند تا نگاه ویژهای به بخش معادن کشور شود اما بسیاری از مردم و حتی برخی از تصمیمگیران عناصر نادر و عناصر استراتژیک را در یک گروه قرار داده و حتی برای آن یک نسخه واحد میپیچند.
سرمایهگذاری در عناصر استراتژیک بهویژه فلزات استراتژیک هنوز به ظرفیت خود نرسیده اما جذب سرمایهگذار در این مقوله از جذابیت بالایی برخوردار خواهد بود زیرا فلزات استراتژیک در آینده نقش بسیار مهمی در صنعت ایفا خواهند کرد. رشد سرمایهگذاریها در حوزه فلزات پر ارزش اما کمتر شناخته شده باعث شد ارزش مبادلات «عناصر نادر خاکی» در سال ۲۰۱۴میلادی به ۵میلیارد دلار و براساس پیشبینی کارشناسان تا سال ۲۰۲۰ میلادی به ۱۱میلیارد دلار برسد و در هر سال رشدی ۲برابری داشته باشد. یکی از عواملی که یک ماده معدنی را استراتژیک میکند عوامل سیاسی آن است زیرا این عامل تاثیر زیادی بر اقتصاد خواهد داشت و یکی از موارد حاد این دستهبندی قلمداد میشود. برای نمونه آنتیموان یک فلز استراتژیک است و آگاهان بازار آنتیموان میدانند چگونه کشور چین توانست با یک تصمیم سیاسی، بازار غرب را تنها ۲ روز ملتهب و بحرانی کند زیرا چین تصمیم گرفت صادرات آنتیموان را ممنوع اعلام کند و همین تصمیم، بازار غرب را برای آنتیموان دچار بحران کرد و فروشندگان به نرخ دلخواه این ماده را فروختند؛ اکنون ۸۰درصد تولید شمش منیزیم در دست چین است و ۲۰ درصد بقیه در اوکراین و آلمان تولید میشود. البته ایران نیز بهزودی به جمع تولیدکنندگان شمش منیزیم خواهد پیوست که بسیار سودمند خواهد بود.
بر همین اساس، امروزه صنایع بزرگ جهانی از قبیل شرکتهای با فناوری مدرن و هایتک، انرژیهای سبز و فناوری اطلاعات و ارتباطات جدید ICT، به این فلزات گرانبها و استراتژیک وابستگی شدیدی پیدا کردهاند که میزان سوددهی و بهرهوری آن را برای سرمایهگذاران بیش از پیش ارزشمند کرده است. از سوی دیگر انرژیهای تجدیدپذیر به شدت متکی به عناصر کمیاب خاکی هستند. بنابراین افزایش تقاضا در زمینه فلزات استراتژیک اصلا تعجبآور نیست زیرا قدرتهای بزرگ دیگر بدون فلزات استراتژیک که وجود آنها در بخشهای صنعتی بسیار ضروری است، قادر به فعالیت نخواهند بود. بنابراین با کمیابتر شدن این فلزات با توجه به مشکلات و هزینههای بالای استخراج، در حالی که هنوز تقاضا برای این فلزات رو به افزایش است، هیچ جایگزینی برای آنها تا امروز یافت نشده است. این موضوع را میتوان با بررسی سیر تحول افزایش نرخ عناصر خاکی کمیاب ملاحظه کرد: پس از یک دوره کاهش نرخ طولانی در دهه ۹۰، نرخ این فلزات به همراه نرخ سایر کالاهای دیگر از سال ۲۰۰۰م افزایش یافت.
بر پایه این گزارش و با توجه به آمار USGS (سازمان زمینشناسی ایالات متحده امریکا)، سهم جهانی از عناصر خاکی کمیاب در حدود ۹۹ Mt معادل اکسید است که ۳۷ درصد آن در چین، ۱۹ درصد در روسیه و جمهوریهای شوروی سابق، ۱۳درصد در امریکا، ۶ درصد در استرالیا و ۳ درصد در هند قرار دارد. با این حال، فرآیند جداسازی به همان مقدار که هزینهبردار است، پیچیده بوده و در شرایط محیطی دشوار (به جز در مناطق ویژهای از چین) فرآیند استخراج بسیار پیچیده و هزینه بهرهبرداری از آنها در هر جایی خارج از چین بسیار زیاد است. به همین دلیل از دهه ۹۰، چین نخستین تولیدکننده عناصر خاکی کمیاب است تا ۹۷ درصد تولید جهانی را تامین کند زیرا بازار این نوع فلزات در انحصار این کشور است. دلیل اصلی توسعه عناصر استراتژیک بهویژه فلزات استراتژیک، توسعه فناوری در آینده است تا نیاز بشر به این مواد را روز به روز افزایش دهد. برای نمونه در صنایعی از قبیل «صنایع خودروسازی و هوافضا»، «فناوری اطلاعات و ارتباطات، فناوریهاینوین، میکرو فناوریها»، «انرژی برق و انتقال نیرو»، «مهندسی پزشکی»، «مهندسی مواد» و دهها صنعت دیگر، عناصر استراتژیک و بهویژه فلزات استراتژیک نقش کلیدی بازی خواهند کرد.