به گزارش می متالز، با وجود این موفقیتهای چشمگیر و تلاش بیپایان جوانان همچنان پستهای کلیدی کشور چه در بخش دولتی و چه خصوصی (کابینه دولت، نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، استانداران، شهرداران، سازمانهای بزرگ دولتی و خصوصی، هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی و تعاون سراسر کشور، هیات رئیسه خانههای صنعت، معدن و تجارت، هیاترئیسه اتاقهای اصناف سراسر کشور و...) در اختیار افرادی با رده سنی بالای ۴۰ سال قرار دارد و بهندرت شاهد حضور جوانان نخبه و کارآمد در پستهای مدیریتی هستیم.
جوانان و زنان در طول چند دهه گذشته سهم بسزایی در انقلاب، جنگ تحمیلی و کارآفرینی در کشور داشتهاند اما هرگز هیچ نهاد دولتی و خصوصی باهدف استعدادیابی، جانشین پروری و واگذاری امور اجرایی به آنها راهاندازی نشده است. بدون تردید همانطور که جوانان در هشت سال دفاع بیشترین سهم جانبازی و شهادت را داشتهاند اکنون نیز اگر واژه کارآفرینی را بهدرستی تعریف کنیم؛ بالاترین میزان ایجاد کسبوکارهای نوین و توسعه کسبوکارهای قدیمی سهم جوانان خواهد بود.
وضعیت سنی مدیران شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای استارت آپی و کسبوکارهای مبتنی بر فناوریهای جدید که تا پیشازاین وجود خارجی نداشتهاند همگی گویای تأثیر شگفتانگیز جوانان در اقتصاد ایران است. باوجوداین موفقیتهای چشمگیر و تلاش بیپایان جوانان همچنان پستهای کلیدی کشور چه در بخش دولتی و چه خصوصی (کابینه دولت، نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، استانداران، شهرداران، سازمانهای بزرگ دولتی و خصوصی، هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی و تعاون سراسر کشور، هیاترئیسه خانههای صنعت، معدن و تجارت، هیاترئیسه اتاقهای اصناف سراسر کشور و...) در اختیار افرادی با رده سنی بالای ۴۰ سال قرار دارد و بهندرت شاهد حضور جوانان نخبه و کارآمد در پستهای مدیریتی هستیم.
در تمام این سالها بزرگترین نهادهای بخش خصوصی (اتاق بازرگانی، اتاق تعاون، اتاق اصناف و خانه صنعت، معدن و تجارت) نیز رویکرد بهتری نسبت به دولت درباره نقش مؤثر جوانان نداشتهاند. جوانان در دورههای حساس همانند انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و هیئت نمایندگان اتاق و خانهها با وعدههای فراوان دلخوش به بزرگان بخش دولتی و خصوصی بودهاند و پس از انتخابات نیز هیچ تلاش مؤثری برای بهکارگیری آنها صورت نگرفته است.
تشکل خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران با ۱۵ سال سابقه فعالیت و یا شورای عالی جوانان اتاق بازرگانی اصفهان با سه سال سابقه فعالیت نیز اگرچه بسترساز حمایت نهادهای خصوصی از جوانان بودهاند و تلاشهای صورت گرفته قابلتقدیر است اما این نهادها نیز میتوانستند برای جوانان فرصت استقلال بیشتری فراهم کنند.نمونه آن خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان استان اصفهان است که فارغ از عملکرد به دلیل تضاد فکری میان مدیریت استانی با مدیریت تازه شکلگرفته وقت خانه صنعت ایران بهراحتی هرچهتمامتر کل تشکل استانی از ساختار خانه حذف شد و پسازآن نیز بستر فعالیت را برای دیگر جوانان فراهم نکردند.
اینجانب اکنون عضو افتخاری شورای عالی جوانان اتاق بازرگانی اصفهان هستم. در این شورا نیز اعضا برمبنای فرصت رأیگیری و انتخابات آزاد بین جوانان دارای کارت بازرگانی در اتاق اصفهان برگزیده نشدهاند. به نظر میرسد با تشکیل انجمن جوانان در اتاق اصفهان هم فعالیت و پویایی بیشتری را با حضور گستردهتر جوانان مستعد شاهد خواهیم بود.
بهعنوان کسی که تجربه حضور در هر دو نهاد مرتبط با جوانان را در کارنامه خود داشتهام و نیز علاوه بر آن به عنوان صادرکننده ،کارآفرین برگزیده و عضو شورای جوانان کارآفرین کنفدراسیون اتاقهای بازرگانی آسیا-اقیانوسیه ، باید متذکر شوم نهادهای کنونی ساختار و فرآیندهای لازم برای استعدادیابی، جانشین پروری، کارآفرینی و حمایت بیمنت برای جوانان را نداشتهاند و بعد از این نیز اگر خانههای صنعت، معدن و تجارت جوانان و یا شورا یا کمیسیونهای جوانان اتاق با رویکردهای مشابه به فعالیت خود ادامه دهند هیچ منفعت جدیدی بهویژه در حوزه کارآفرینی برای جوانان نخواهند داشت.
ایده ایجاد اتاق بازرگانی جوانان نیز که به هر دلیل به انجمن جوانان کارآفرین تغییر نام داده است اگر با حمایت قاطع اتاق بازرگانی ایران و اعضای هیئت نمایندگان اتاقهای استانی و بدون اعمال نفوذ راهاندازی شود و برای عضویت در آن نیز شرایط و معیار کارآفرینی و برخورداری از کارت بازرگانی فعال و نه کارتها و یا شرکتهای بلااستفاده و یا پدری را رعایت کنند بدون تردید یک تشکل مستقل و کارآمد ویژه جوانان تشکیل خواهد شد که با همکاری بیشتر میتواند گام مؤثری برای توسعه فعالیتهای ارزشمند جوانان باشد. چه بهتر که یک انجمن با اعضا توانمند و نخبه تأسیس و با همین فرآیند و معیارها در استانهای دیگر نیز ایجاد و توسعه یابد.
اما خواهش من از بزرگان و اساتید ارزشمند بخش خصوصی و دولتی این است که با تدبیر و راهنمایی موجبات درخشش بیشتر جوانان باشند و اجازه ندهند تفکرات سیاسی یا جناحی و یا انتخاباتی در این انجمنها ایفای نقش کنند. همچنین کمک کنند تا این انجمنها محلی برای تولید فکر و ایدههای اقتصادی جوانان و ارائه پیشنهادات و راهکارهای علمی و راهگشا برای اقتصاد بحرانزده کشور باشند.
اما راه موفقیت این انجمن در حال تأسیس همدلی با همه تشکلهای موجود حوزه جوانان و شوق خدمت به اجتماع و اقتصاد کشور است. باید بهگونهای عمل کرد که جوانان تحصیلکرده و برخوردار از ایده و تخصص بدون تبعیض بتوانند از فرصت یکسان برای پیشرفت برخوردار باشند. باید نشان دهیم جوانان نه تنها به مانند برخی به دنبال پست و مقام و صندلی نیستند بلکه با هدف اشاعه فرهنگ استفاده از خرد جمعی آمیخته با دانش و تجربه بزرگان نویدبخش درخشش بیشتر اقتصادی جوانان به دور از هرگونه حرکات پوپولیستی و نمایشی و بهبود اکوسیستم کارآفرینی کشور باشند. با وجود این جمعیت فراوان جوان در کشور شاید این آخرین فرصت برای ایجاد یک نهاد خصوصی، مستقل و البته توانمند ویژه جوانان است و نباید بار دیگر گرفتار موازی کاری و دوبارهکاریهای پرهزینه و کم بازده شویم.