به گزارش می متالز، البته برای بازار تیرآهن شاید مرور زمان بتواند به افزایش عرضهها منجر شود در شرایطی که رشد افسارگسیخته قیمت، غالبا پشتوانه قدرتمندی برای تداوم ندارد. البته این مطلب به معنی عدم رشد مقطعی قیمتها هم نیست آن هم در شرایطی که جذابیت سفته بازی برای این کالا وجود دارد. به عبارتی باید گفت بازار فولاد با گذشته خود تفاوت چندانی نداشته و همین ثبات قیمت میلگرد در هفتههای اخیر خود دادههای بسیاری برای ارائه دارد. با این حال رفتار اهالی بازار اگر تغییر نکرده باشد یا انتظارات پیشین پابرجا باشد، به مرور تغییر خواهد کرد. در گزارشهای پیشین به دلایل ثبات نرخ در این بازار پرداخته بودیم که مرور زمان باز هم دادههای واقعی در بازار را ترسیم میکند.
البته ثبات نسبی قیمتها در بازار داخلی در شرایطی خودنمایی میکند که بهای شمش در بورس کالا در ۶ هفته اخیر از یک روند افزایشی ملایم حکایت دارد. بهعنوان مثال در نمودار همراه که به نسبت زمان تحویل شمش مرتب شده و زمان تحویل آن از اواخر شهریور ماه تا اواخر آبان ماه است؛ شاهد هستیم که بهصورت کلی یک روند صعودی شکل گرفته یعنی شمش تحویلی بهصورت نسبی از یک رشد قیمت تمام شده برخوردار است. این سیگنال را میتوان با دادههای موجود در بازار و جرقههای رشد قیمت شمش مورد ارزیابی قرار داد که احتمال صحت اثرگذاری این نمودار بر بازار داخلی را یادآوری میکند.
بهصورت دقیقتر جرقههای رشد قیمت شمش از دادههای نامشهود بورس کالا حکایت دارد که خروجی آن میتواند رشد قیمت تمام شده میلگرد را هشدار دهد آن هم در شرایطی که بازار میلگرد در این بازه زمانی رشد قیمت چندانی نداشته است. این در حالی است که واحدهای تولیدی هماکنون نیز سود اقتصادی کافی ندارند و ضعف تقاضا را در این حوزه باید جدی گرفت. بستهشدن مرز عراق هم مزید بر علت خواهد شد ولی با آغاز به کار مجدد تجارت فولاد بین ایران و عراق، به آرامی شاهد ورود تقاضای جدیدی خواهیم بود که میتواند محرکی برای بازار فولاد باشد. البته رشد قیمت شمش تحویل شده چندان برجسته نیست، ولی جرقههای رشد قیمتها در بازار میلگرد آنهم بعد از دورهای که یک بار تکانه رشد نرخ را در هفتههای اخیر تجربه کرده، میتواند برای اهالی بازار یادآور برخی خوشبینیها باشد که پتانسیلی برای ورود مقطعی سفتهبازی به این بازار به شمار رود.
در هر حال پتانسیل رشد قیمت بزرگ در بازار فولاد دیده نمیشود ولی جرقههای مقطعی نرخ میتواند بخشی از رخوت موجود در این بازار را متعادل ساخته و اگر شاهد ورود تقاضای صادراتی گسترده از سوی عراق از روزهای آینده باشیم، اوضاع تغییر خواهد کرد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که رشد متوسط قیمت شمش در بورس کالا رقم برجستهای نیست و بازار هم در این فاصله زمانی رشد محدودی داشته بنابراین در صورت اثرگذاری این سیگنال هم رشد قیمتها چندان بزرگ نخواهد بود اگرچه برای این بازار حتی تکانههای محدود رشد نرخ هم جذاب ارزیابی میشود. البته دقیقا عکس این سیگنال را باید در بازارهای جهانی جستوجو کرد آنهم در شرایطی که جریان کاهشی جدیدی در بازار فولاد بینالمللی آغاز شده است اگرچه هنوز در مورد دورنمای آن نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت.
بهای ورق در بازارهای جهانی کاهشی است. فولادهای ساختمانی عرضهشده به بازارهای بینالمللی با محوریت میلگرد هم کاهش نرخ دارند. بازار شمش جهانی هم به جز رشد مقطعی بهای صادراتی کشورهای مشترکالمنافع موسوم به CIS هم در مسیر افت قرار دارد. بهای قراضه پیچیدگی اوضاع را افزایش داده است آن هم در شرایطی که قیمتهای جهانی مخصوصا در ترکیه رشد جدی دارند که با واقعیتهای بازار فولاد بینالمللی همخوانی ندارد. شاخص قیمت سنگ آهن مخابرهشده توسط متالبولتن نیز وارد یک فاز نزولی شده است اگرچه بسیاری از انواع و عیارهای مختلف از این ماده معدنی رشد نرخ دارند.
مهمترین دلیل این پیچیدگیها را باید در افزایش تعرفه واردات فولاد ترکیه به آمریکا جستوجو کرد که یک فاز منفی جدید را برای بازارهای جهانی به همراه داشت. دلیل افت قیمتها در بازار ترکیه مشخص است ولی اینکه سایر بازارهای جهانی فولاد از این سیگنال تاثیر گرفتهاند را باید ارزیابی کرد. این وضعیت نشان میدهد که بازارهای جهانی توانمندی بالایی برای مقابله با تکانههای احتمالی ندارند و در اوایل پاییز، با یک نسیم هم سردشان میشود. این در حالی است که تعرفه اعمالی آمریکا به نوعی خود به معنی کاهش انتقال قراضه به ترکیه به دلایل مختلف است که دقیقا همین داده را شاهد هستیم. حال که ترکیه یک واردکننده برجسته قراضه در جهان است؛ این رفتار تجاری موجب خواهد شد که قیمت تمام شده فولاد ترکیه افزایش یافته و این کشور تلاش کند تا بازارهای جدیدی را جایگزین کرده که به معنی محدودشدن بازارهای سنتی سایر تولیدکنندگان به شمار خواهد رفت.
از سوی دیگر برخی از محصولات فولادی در ترکیه با نرخهای فعلی قراضه در این کشور از جذابیت تولید کمتری برخوردار خواهند شد و شاید تولید شمش در این کشور برجسته فولادی در جهان، از قدرت قبلی برخوردار نباشد. همین ذهنیت را میتوان در نوسان قیمت صادراتی شمش کشورهای CIS جستوجو کرد که یک رشد محدود را نشان میدهد ولی به معنی تغییر فاز این بازار نیست. در کل بازارهای جهانی فولاد حال و روز خوبی ندارد و نرخهای فعلی به نسبت پایین ارزیابی شده و اگر این روند نزولی ادامه یابد، نگرانیهای جدیدی را به همراه خواهد داشت.
سادهترین احتمال برای دورنمای بازارهای منطقهای بعد از رخدادهای ترکیه، تلاش این کشور برای کشف بازارهای جدید و اعمال تخفیف بیشتر است. بازار عراق شاید سهلالوصولترین بازار برای صادرات ترکیه باشد ولی در شرایطی که بهای قراضه در ترکیه رشد کرده، این کشور نمیتواند از لحاظ قیمتی خود را در رقابت با سایر تولیدکنندگان منطقهای و جهانی موفق ببیند. دقیقا عکس این ادعا نیز صادق است آن هم در شرایطی که با کاهش ارزش لیر، جذابیت صادرات به سایر کشورها افزایش یافته و از این فرصت، ترکیه حداکثر استفاده را خواهد برد. بعد از پایان مراسم اربعین تقاضای تنزل یافته در عراق باز هم خودنمایی خواهد کرد که به رقابت جدیدی برای صادرات به این کشور منجر خواهد شد. البته کاهش ارزش لیر ترکیه را باید با رشد قیمت قراضه در یک مسیر ارزیابی کرد؛ یعنی تلاقی این دو داده تنها به معنی کاهش محدود قیمت تمامشده محصولات صادراتی ترکیه خواهد بود و چندان قدرتمند نیست.
حال در شرایطی که بهای مصنوعات فولادی در جهان کاهشی است، ارزش لیر هم افت کرده و قیمت قراضه افزایش مییابد، تنها میتوان گفت که روزهای سختی پیشروی تولید فولاد در ترکیه است و صنایع فولادی این کشور در گام اول تلاش خواهند کرد تا حداکثر فروش را حتی با قیمتهای کمتر داشته باشند ولی در صورتی که این تعرفهها تداوم یابد، صنعت فولاد ترکیه در روزهای سخت فعلی پیش روی خود، چیزی از یک تهدید برجسته کم ندارد. روزهای سختی را باید برای فولاد ترکیه ترسیم کرد و ممکن است توانمندی تولیدی در این کشور در رقابت با ایران و کشورهای CIS آسیبپذیر ارزیابی شود.
اثرگذاری این رخداد بر بازار ایران بیشتر از مسیر نوسان قیمتهای جهانی عبور میکند. در شرایطی که ایران یکی از ارزانترین و شاید ارزانترین فولاد صادراتی در جهان را در اختیار دارد، این تهدید از مسیر نوسان قیمتها چندان هم برای کشورمان اثرگذار نیست ولی یک سرعتگیر جدی در برابر رشد قیمتهای داخلی بهشمار خواهد رفت. با توجه به رقابت موجود بین صنعت فولاد ایران و ترکیه، اگر بخواهیم رخدادهای اقتصادی در صنعت فولاد ترکیه را با بزرگنمایی مورد بررسی قرار دهیم، میتوان گفت یکی از بزرگترین تهدیدات صنعتی بعد از رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، هماکنون برای صنعت فولاد این کشور در حال شکلگیری است. کشوری که قراضه وارد کرده و فولاد صادر میکند. هماکنون قراضه گران شده و فولاد این کشور ارزان شده و ارزش لیر هم تهدید میشود. البته متالبولتن گزارش داد که کارخانههای فولاد رشد قیمتهای قراضه را نپذیرفتهاند و به همین دلیل بهرغم رشد قیمتهای وارداتی به ترکیه، نرخهای داخلی تغییر نکرده است. نمیتوان گفت که دورنمای این مقاومت چه خواهد بود ولی ترکیه به واردات قراضه وابستگی شدیدی در حد اعتیاد دارد و نمیتواند بدون قراضه وارداتی به فعالیتهای مرسوم خود همچون گذشته ادامه دهد. شاید از این پس ترکیه استفاده از قراضه وارداتی از سایر کشورها مثل عراق را با شدت بیشتری تعقیب کند تا بخشی از نیاز خود را به قراضه ارزانتر تامین کند.
این در حالی است که قیمت تمامشده تولید فولاد در ترکیه هم در مقایسه با رقبای جهانی چندان تفاوت معنیداری ندارد و با توجه به هزینه حمل زمینی و دریایی، آینده روشنی برای صنعت فولاد این کشور متصور نیست. البته این ادعا که صنعت فولاد ترکیه همچون بسیاری از کارخانههای قدیمی در چین یا شرق اروپا یا حتی در خود آمریکا وارد فاز فروپاشی شده هم چیزی از یک رویاپردازی کم ندارد. در هر حال ترکیه یک قطب مهم تولید فولاد در منطقه است و هرقدر صنعت فولاد این کشور تضعیف شود، برای تولیدات ایران که قطعا از قیمت تمامشده پایینتری برخوردار هستند بهتر خواهد بود ولی نباید این رخداد را بزرگنمایی کرد زیرا برای کوتاهمدت چندان بزرگ نیست ولی تداوم این شرایط و اعمال واقعی تحریمها بر اقتصاد ترکیه، مطلب دیگری است که کل اقتصاد این کشور را به ناکجاآباد خواهد برد و بسیار بزرگتر از صنعت فولاد ترکیه است.