به گزارش می متالز، راه عمده جبران درآمدهای نفتی از راه حذف یارانهها در کشور اتفاق خواهد افتاد و نه درآمدهای مالیاتی. بهتر است کمی با عدد و رقم صحبت کنیم تا بحث منطقیتر شود.
فرض کنید دولت بخواهد از سود سپردهها مالیات بگیرد، اگر نقدینگی بانکها همه در سپرده بلندمدت باشد، یعنی ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان و سود ۲۰ درصد به آن تعلق بگیرد. سود سالیانه ۴۰۰ هزار میلیارد تومان میشود، که دولت بخواهد ۲۰ درصد آن را مالیات بگیرد، این درآمد برای دولت ۸۰ هزار میلیارد تومان میشود.
حال برای بازار بورس اگر معاملات میانگین روزانه بورس و فرابورس را ۱۵۰۰ میلیارد تومان در نظر بگیریم، سالیانه ۴۵۰ هزار میلیارد تومان گردش داریم، از این مقدار اگر ۳۰ درصد نقدینگی خارج شود، و افراد روی سود صددرصد باشد که قطعا این شکل نیست، باید روی ۷۵ هزار میلیارد تومان عایدی سرمایه به دولت مالیات داده شود، که اگر مالیات ۲۰ درصدی در نظر بگیریم، چیزی حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان میشود (این درآمد برای سالهای خوب بورس و با مفروضات خوشبینانه است). با توجه به بزرگتر بودن حجم بازار پول از بازار سرمایه اعداد با یکدیگر تناسب دارند.
پس در بهترین حالت دولت از سپردهها ۸۰ هزار میلیارد تومان و بورس ۱۵ هزار میلیارد تومان میتواند مالیات بگیرد، که مجموعا زیر ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد شد.
درباره بررسی برخی یارانههای پرداختی دولت به انرژی، مصرف روزانه بنزین به طور میانگین در کشور ۱۰۰ میلیون لیتر است، که نرخ کشورهای همسایه بالای یک دلار است، در حدود کمی بیشتر ۱۱۰۰۰ تومان با دلار آزاد. در واقع دولت با نرخ دلار آزاد بالای ۳۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه میدهد و با دلار ۵۰۰۰ تومان در حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه میدهد. این رقم اختلاف فاحش بر ارقام مالیاتی بر نرخ سپرده و احیانا بورس را نشان میدهد.
میزان مصرف برق کشور در سال در حدود ۳۰۰ میلیارد کیلو وات ساعت است؛ که هر مگاوات ساعت را معادل ۱.۶ بشکه نفت میگیرند، یعنی در واقع با نفت بشکهای ۵۰ دلاری، که معادل ۲۴ میلیارد دلار میشود که با دلار ۱۰ هزار تومان ارزش ریالی ۲۴۰ هزار میلیارد تومان دارد. اما دولت از این بخش حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان میگیرد، یعنی ۲۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه برق است!
از سوی دیگر، حدود ۱۰~۱۴ میلیارد دلار اختصاص ارز ۴۲۰ تومانی به کالاهای اساسی داریم که اختلافش با ارز آزاد حدود ۷۰~۱۰۰ هزار میلیارد تومان میشود.
مجموع یارانههای اختصاصی به بنزین، برق و ارز ۴۲۰۰ چیزی حدود ۴۵۰~۶۰۰ هزار میلیارد تومان بوده، که به هیچ وجه قابل قیاس با اخذ مالیات از سود بانکی یا بورس نیست.
نتیجهگیری: احتمال وضع مالیات بر بورس نزدیک به صفر و برای سود بانکی بسیار بسیار پایین است. راههای دیگری برای پول در آوردن دولت از بورس وجود دارد، که اخذ مالیات بر عایدی سرمایه در مقابلش عددی نمیشود. همچنین دولت برای نرخ سپرده نیز نیازی به اخذ مالیات ندارد، زیرا عمده بانکها دولتی هستند و بهترین کار کاهش نرخ سپرده است. تا اینکه از سود موهوم بخواهد برای خودش بردارد و نارضایتی عدهای را فراهم کند، و باعث فرار پول از بانکها به بازارهای مخرب شود.