به گزارش می متالز، نیم ساعت به پایان دادوستدهای امروز 51 نماد بورسی صف فروش را تجربه میکنند و مجموع ارزش این صفوف فروش در حدود 96 میلیارد تومان است. نکته قابلتوجه آن که بیش از 63 میلیارد تومان از این عرضههای در محدوده کف قیمتی به نمادهای بانکی اختصاص دارد. روز گذشته نامهای منتسب به بانک مرکزی در گروههای تلگرامی دست به دست شد که محدودیتهایی برای تجدید ارزیابی دارایی بانکها به منظور افزایش سرمایه را اعمال میکرد. این بخشنامه عملا افزایش سرمایه بانکها را تنها از محل داراییهای ثابت بلامانع برشمرده بود.
در معاملات امروز قیمت سهام بانک تجارت بار دیگر به سطوح کمتر از قیمت بازگشایی این نماد در ابتدای سال جاری بازگشته است. نماد بانک صادرات نیز در محدوده نزدیک به کف مجاز قیمتی معامله میشود. نماد بانک ملت نیز از لمس کف مجاز قیمت مصون نمانده و هماکنون نیز در محدوده نزدیک به آن دادوستد میشود. حتی نماد بانک خاورمیانه نیز که هیچ گاه با افزایش سرمایه از چنین محلی پیوند نخورده بود فشارهای نسبی فروش را تجربه میکند. بانکهای تجارت و صادرات که اخیرا چنین افزایش سرمایهای را انجام دادهاند و بانک ملت نیز بارها تاکید کرده است که افزایش سرمایه این بانک از محل داراییهای ثابت خواهد بود. شاید مشخصترین نماد بانکی که با بخشنامه اخیر بانک مرکزی مرتبط میشود «دی» باشد که از ابتدای مهر ماه به علت عدم رعایت الزامات شرکتهای سهامی به حالت تعلیق درآمده است.
در چنین شرایطی رفتار سهامداران این گروه را به سختی میتوان مبتنی بر آرامش توصیف کرد. شاید همانگونه که در دیدهبان امروز بورس اشاره شد سهامداران در انتظار مساله یا خبری هستند که جهت مشخصتری برای عملگرایی در اختیار آنها قرار دهد.
مطابق الگوی اخیر، این بار جو منفی معاملات سهام بانکی به کل بازار سرایت کرد و به این ترتیب، موجی از عرضههای قوی عموم صنایع را در برگرفت. در این میان، سهمهایی که طی سه روز اخیر با استقبال معاملهگران، توانسته بودند بخشی از ریزش نیمه دوم مهرماه را جبران کنند هم به این جریان نزولی پیوستند. برای مثال میتوان به دو صنعت پر معامله خودرویی و دارویی اشاره کرد که امروز متاثر از فضای عمومی بازار زیر فشار عرضه قرار گرفتند. حتی سهمهای بزرگ کالایی نیز از این موج بینصیب نماندند و عمدتا افت قیمت را ثبت کردند. این در حالی است که اساسا متغیرهای اثرگذار بر این صنایع هیچ رابطه مستقیمی با مساله تجدید ارزیابی بانکها ندارد.
قاعدتا نمیتوان و نباید قیمتهای کنونی در سهام مختلف را به عنوان قیمت تعادلی و نقطه مرجع تحلیل تلقی کرد و افت امروز در صنایع کوچک و بزرگ را بر اساس آن مورد بررسی قرار داد. با وجود این، از واکنشهای دیروز و امروز معاملهگران به محدودسازی افزایش سرمایه بانکها میتوان چنین استنباط کرد که بخش زیادی از اهالی بازار اساسا به کیفیت پارامترهای اثرگذار بر قیمتها توجهی ندارد و بیشتر از روی شهودهای آنی و جریان پرسرعت اما کور اطلاعات در بین محافل و رسانههای بورسی تصمیمگیری میکند. رسوب این رویکرد در فضای عمومی معاملات به معنای دور شدن هر چه بیشتر از کارایی و تداوم عدم تعادلهای نابهجا در بازار است.
به جاست در چنین شرایطی دست کم ناشران مرتبط برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار در مورد چنین موجهای خبری شفافسازی کنند. مزیت چنین شفافسازیهایی این است که طول دوره عدم تعادل به حداقل میرسد و سهامداران با اطلاعات معتبرتری در خصوص سرمایه خود توان تصمیمگیری پیدا میکنند.