به گزارش می متالز، اردیبهشت سال ۱۳۹۱ بود که با آزمایش چاه شماره (یک) میدان سردار جنگل و جریان یافتن نفت از بخش مخزنی، برافروختن شعله در مشعلهای سکوی نیمه شناور امیر کبیر، امیدهای زیادی را زنده کرد که افزون بر جنوب کشور، قطب دیگری از انرژی، این بار در شمالیترین نقطه ایران، ایجاد خواهد شد.
پس از حفر دو حلقه چاه در میدان نفتی سردار جنگل، آزمایش انجام شده در این دو چاه تنها به مدت کوتاه ( حدود یک هفته) ادامه داشت که براساس استانداردهای متداول در آبهای عمیق، لازم است این دو چاه به مدت طولانی ۶ تا ۸ ماه مورد آزمایش و تولید قرار گیرند تا اطلاعات بیشتری از مخزن حاصل شده و برنامه تولید نهایی میدان، ریسکهای کمتری داشته باشد.
احمد شیرزادی - مدیر اکتشاف شرکت نفت خزر - در این باره اعلام کرد: کارگروهی متشکل از کارشناسان اداره های حفاری، مهندسی نفت و مهندسی و ساختمان، برای بررسی فنی و برنامه ریزی این موضوع تعیین شده اند که پس از جمع بندی، شرح کار انجام آزمایش طولانی مدت میدان نفتی سردار جنگل تدوین و برای اخذ اعتبار و تصویب خواهی، به مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران ارائه خواهد شد.
او الزامهای این فعالیت را وجود شناور ذخیره سازی و همچنین شناورهایی برای انتقال نفت به ساحل اعلام کرده و توضیح داد: البته الزام های فنی این عملیات، بسیار فراتر از این موضوعات است که لازم است طی مطالعه مقدماتی و با به کار گیری یک شرکت مشاور متخصص در آبهای عمیق، مورد تحلیل و طراحی قرار گیرد.
ضرورت دریافت مجوز شرکت ملی نفت
شیرزادی یادآوری می کند: با توجه به ضرورت استفاده از تجهیزات خاص با فناوری بالا برای آزمایش طولانی مدت و تولید در آب عمیق خزر، همزمان بررسی و امکان سنجی تامین تجهیزات مربوطه نیز از سوی کارشناسان شرکت نفت خزر در حال انجام است و در مجموع پس از تاییدیه هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران، وارد مراحل عملیاتی و اجرایی خواهیم شد.
تا نیمه اول قرن ۲۰، اهمیت خاص دریای خزر منحصر به عملیات صید، ماهیگیری، امور شیلاتی و نیز حمل و نقل دریایی و کشتیرانی بود که بتدریج با شناخته شدن حوضهها و پتانسیلهای هیدروکربنی دریای خزر و در پی آن اکتشاف و استخراج نفت، اهمیت اقتصادی و تجاری این دریا از لحاظ وجود ذخایر نفت و گاز زیر بستر دریا افزایش یافت.
دریای خزر بعد از منطقه خلیج فارس و سیبری، سومین منبع انرژی جهان است که بر اساس اعلام سازمان انرژی جهانی، مجموع ذخایر تایید شده نفتخام و گاز طبیعی دریای خزر بالغ بر ۱۰۰ میلیارد بشکه نفت و ۱۲ تریلیون متر مکعب گاز تخمین زده شده است؛ ارقامی که به وضوح نشان میدهد، دریای خزر علاوه بر موقعیت ژئوپلتیک، از لحاظ ذخایر نفت و گاز نیز اهمیت زیادی برای کشورهای حاشیه خزر دارد و سهم عمده این ذخایر به حوضه خزر جنوبی مربوط است که سهم ایران از این منابع را شامل می شود.
شرکت نفت خزر، به عنوان یکی از شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران، وظایف اکتشاف، توسعه و تولید منابع هیدروکربوری در حوضه خزر جنوبی و سه استان ساحلی گیلان، مازندران و گلستان را به عهده دارد که در ادامه گفتوگو با مدیر اکتشاف شرکت نفت خزر، به صفر تا ۱۰۰ اکتشافهای انجام شده در حوزه خزر، اعم از خشکی و دریا پرداختیم.
سابقه اکتشاف در خزر به ۶۰ سال قبل باز می گردد که شیرزادی درباره آن می گوید: با هدف دستیابی به منابع هیدروکربنی در مناطق شمال کشور که از منابع سرشار انرژی در جنوب کشور فاصله زیادی دارند و به منظور عدم وابستگی به جریان گاز کشور ترکمنستان، سعی شده در این مناطق با حفر چاههای مختلف اکتشاف نفت و گاز محقق شود. به همین منظور تاکنون ۱۷ حلقه چاه اکتشافی در منطقه دشت گرگان حفاری شده که با وجود مشاهده خصوصیات خوب سنگ مخزن و نیز هیدروکربن های سبک، هنوز هیچ کدام از این چاهها به عنوان یک منبع انرژی اقتصادی ارزیابی نشده اند.
بنا بر اعلام، در مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، از حدود ۳۰ سال پیش سه حلقه چاه به نام های مقداد، میثم و خزر در بخش کم عمق دریا حفاری شده است. حفاری این سه حلقه چاه با وجود فراهم آوردن اطلاعات ارزشمند زمین شناسی از سازند ها و لایه های عمیق زیر بستر دریا، با حصول هیدروکربن اقتصادی همراه نبود و متعاقب آن فعالیت در بخش شمالی برای مدتی به صورت معلق باقی ماند تا اینکه تحلیل کامل و جامعی انجام و مسیر اکتشاف و توسعه منابع محتمل در مناطق شمالی کشور به طور استراتژیک برنامه ریزی شد.
از این رو در سال ۱۳۷۹ کنسرسیومی از سه شرکت شناخته شده بین المللی و نیز کارشناسان ایرانی تشکیل شد. این کنسرسیوم با هدایت شرکت نفت خزر طی بیش از دو سال مطالعه سیستماتیک در محدوده مطالعاتی حوضه خزرجنوبی، ساختارهای ژئوفیزیکی و پتانسیلهای محتمل هیدروکربنی و نحوه توسعه آنها را مشخص و ارزیابی کردند.
شیرزادی در این باره با اشاره به اینکه این کنسرسیوم، نخست بانک اطلاعات جامعی از اطلاعات لرزه ای دو بعدی و نیز اطلاعات ۷۳ حلقه چاه حوضه خزر را از طریق کشور های ترکمنستان و آذربایجان فراهم آورده و با انجام لرزه نگاری دو بعدی تکمیلی، پوشش کاملی از اطلاعات لرزه ای منطقه مورد مطالعه به دست آورد، می گوید: انجام مطالعات ژئوفیزیک، زمین شناسی و مهندسی نفت و به موازات آن مطالعات تحلیل ریسک های مخزنی، منتج به مشخص شدن ۴۶ ساختار ژئوفیزیکی شد که از پتانسیل هیدروکربوری قابل ملاحظه ای در بخش دریایی برخوردار است.
مطالعات ژئوشیمی انجام گرفته روی نمونه رسوبات جمع آوری شده از بستر دریا و همچنین نمونه های تراوشات نفت روی سطح دریا، تحلیل خوبی از نوع هیدروکربن محتمل ارائه کرده است.
نتیجه این مطالعات نشان می دهد که بیشتر ساختارهای هیدروکربوری اولویت دار در بخش میانی حوضه خزر جنوبی و در قسمت های عمیق دریا (حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ متر ) قراردارند. ساختار ۶.۲ (که پس از حفاری موفق و رسیدن به نفت به میدان سردار جنگل نام گذاری شد)، ساختار N۱ ( چالوس)، ساختار ۸.۱، ساختار ۷.۱ و بلوک های ۲۶ و ۲۴ به عنوان پتانسیل های بالقوه و اولویت دار برای اقدام های توسعه ای نفت و گاز دریای خزر دسته بندی شده اند.
شیرزادی ادامه میدهد: در سال ۱۳۸۳، برای ترسیم دقیق و واضح تر هندسه ساختار های اولویت دار، لرزه نگاری ۳ بعدی بلوک های ۶، ۷، ۸ و ۲۹ انجام گرفت و طی بررسی های زمین شناسی و ژئوفیزیک، موقعیت های مناسب حفاری اکتشافی در آنها با تحلیل نقشه های تهیه شده از تفسیر اطلاعات ۳ بعدی و بررسی های زمین شناسی تعیین شد.
به گفته مدیر اکتشاف شرکت نفت خزر، با مشخص شدن این مطلب که ساختارهای اصلی بخش ایرانی خزر جنوبی در آب عمیق قرار دارند، فراهم آوردن تجهیزات خاص حفاری و اکتشاف در آب های عمیق اجتناب ناپذیر بوده است، از این رو ساخت سکوی نیمه شناور امیرکبیر و شناورهای پشتیبان با نام های کاسپین ۲،۱و۳ در سال ۱۳۸۱ در دستور کار قرار گرفت.
پس از پایان مراحل ساخت سکو در بهمن سال ۱۳۸۸، حفاری چاه شماره (یک) ساختار ۶.۲ آغاز شد که در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ این عملیات به ثمر نشست و اولین اکتشاف نفتی تاریخ در بخش عمیق حوضه خزر جنوبی به دست متخصصان توانمند ایرانی به وقوع پیوست و میدان سردار جنگل، به عنوان سردار ساختار های دریای خزر متولد شد.
از موارد خاصی که در رابطه با حفاری آب های عمیق، بویژه آب های عمیق خزر جنوبی باید مورد توجه قرار گیرد، ریسک ها و آسیب های خاص حفاری است. یکی از این موارد نواحی پر فشار در بخش کم عمق زیر بستر است که به عنوان SWF ( آب های پر فشار کم عمق ) شناخته می شود. این پدیده باعث عدم ایستایی دیواره چاه، هنگام حفاری می شود. از دیدگاه زمین شناسی، سرعت زیاد رسوب گذاری در حوضه خزر و برخی عوامل زمین شناسی خاص آب های عمیق، منجر به چنین پدیده ای شده است. قبل از حفر چاه اصلی در میدان سردار جنگل، چند چاه پایلوت ( چاه راهنما با قطر کم) برای مشخص کردن محل اینگونه پدیده های مشکل ساز زیر بستر حفر شد.
یکی دیگر از این پدیده ها، گِلفشان یا شیل های روان است. پدیده گِلفشان ها در کل سطح حوضه قابل مشاهده است و گزارش آنها در بسیاری از حفاری های کشورهای حاشیه خزر، بویژه آذربایجان ذکر شده است. این گِلفشان ها غیر قابل حفاری بوده و لازم است تا حد ممکن موقعیت آنها مشخص و در عملیات حفاری از آنها اجتناب شود که البته به دلیل نفوذ این شیل های روان در لایه های نفوذ پذیر و گسترش جانبی، اجتناب از آنها در بخش های عمیق زیر بستر بسیار پیچیده است؛ البته پدیده های دیگری مانند هیدرات های گازی، بسته های گازی و... هم هستند که با شدت یا ضعف در موقعیت های مختلف باعث مشکلات حفاری می شوند.
شیرزادی با اعلام جزییاتی ازاین فعالیت ها می گوید: عملیات حفاری چاه SRJ-X۱ در عمق ۷۰۰متری آب، با موفقیت همه جانبه همراه بود. نخست اینکه انتظار می رفت نوع هیدروکربن در این میدان، گاز باشد که خوشبختانه نفت سبک مرغوب در اولین لایه مخزنی کشف شد. عملیات نمودار گیری پتروفیزیکی، یک لایه مخزنی به ضخامت ۳۰ متر را در محل چاه نشان داد. تفسیر نمودارهای پتروفیزیکی درجه خلوص سنگ مخزن را ۸۷ درصد، با تخلخل متوسط ۲۷درصد و تراوایی متوسط ۵۰ میلی دارسی تخمین زده که خصوصیات بسیار خوبی برای یک مخزن است.
براساس این اطلاعات پتروفیزیکی، لایه مخزنی به منظور انجام آزمایش تمام حفره چاه مشبک کاری و سیستم های خاص آزمایش تمام حفره چاه برای یک تولید کوتاه مدت برپا شد تا اولا نفت مورد ادعا به عینه مشاهده و میزان آن مشخص شود، ثانیا اطلاعات فشار و دبی حاصل از این فعالیت برای تعیین مشخصات مخزن و قابلیت بهره وری آن مورد استفاده قرار گیرد که در این آزمایش مشخص شد، نفت استحصال شده از میدان سردار جنگل، نفت سبک با درجه مرغوبیت ۳۸ A.P.I است. از نگاه مهندسی مخزن نوع این مخزن، مخزن زیر اشباع است، به این معنی که فشار مخزن بسیار بالاتر از فشار نقطه حباب نفت موجود در مخزن است.
یکی از خصوصیات نفت میدان سردار جنگل، داشتن مولفه های واکس است که نیاز است در هنگام بهره برداری از میدان، تمهیدات مورد نیاز برای جلوگیری از تشکیل آن فراهم شود؛ البته باید توجه کرد که نفت استحصال شده بسیاری از میادین آب عمیق در جهان، دارای چنین خصوصیتی هستند.
مدیر اکتشاف شرکت نفت خزر در ادامه با اشاره به حفاری چاه دوم در میدان نفتی سردار جنگل می گوید: پس از عملیات حفاری چاه اول، با مطالعات ژئوفیزیکی و زمین شناسی، موقعیتی در ۱۴۰۰ متری غرب موقعیت چاه اول برای انجام حفاری دوم مشخص شد. علت حفاری چاه دوم، نخست ارزیابی میزان گسترش لایه مخزنی کشف شده در چاه اول، همچنین حفاری لایه های عمیق تر برای کشف زون های مخزنی اصلی در سری تولیدی سازند چلکن بوده است؛ چون براساس مطالعات کارگروه خزر، ۶ زون مخزنی (که با پدیده های ژئوفیزیکی مشخص شده اند) قابل ارزیابی است که در چاه نخست، ما یک زون مخزنی را کشف کردیم و برای رسیدن به زون های عمیق تر لازم است حفاری عمیق تر داشته باشیم.
عملیات حفاری چاه شماره ۲ نیز سال ۱۳۹۳ با موفقیت انجام و امتداد و گسترش لایه مخزنی در فاصله ۱۴۰۰ متری مشاهده شد. انجام عملیات نمودارگیری پتروفیزیکی و نیز عملیات آزمایش سازند و فشار سنجی نقطه ای با تجهیزات خاص ( تجهیزات MDT)، وجود نفت سبک در محل واقعی حضور نفت در مخزن را تایید کرد.
در این چاه نیز به دلیل مشکلات حفاری، حفر لایه های عمیق تر میسر نشد که علت آن نرسیدن به لایه های عمیق تر در چاه های میدان سردار جنگل، وجود گلفشان های گسترده در بخش های زیرین سازند تولیدی بوده است که کنترل ایستایی چاه و نیز ممانعت از نفوذ فشاری شیل های روان پرفشار را مشکل ساز کرده و مانع از تداوم حفاری شد.
آزمایش تمام حفره چاه SRJ-X۲ نیز بنا بر اعلام، بسیار موفقیت آمیز بوده و با تمهیداتی که برای جلوگیری از رسوب واکس پیش بینی شد، میزان دبی ۴۸۰۰ بشکه نفت در روز ثبت و در نهایت نمونه های نفت برای تجزیه و تحلیل و تشخیص نوع، به پژوهشگاه صنعت نفت و نیز یک آزمایشگاه معتبر خارجی ارسال شد.
شیرزادی در این باره اشاره می کند: با اثبات وجود نفت در میدان سردار جنگل با حفاری اولین و دومین چاه در آب های عمیق، یک اتفاق خوب، جهش و رشد اساسی در صنعت نفت ایران صورت گرفت. دانش حفاری آب های عمیق که در دست معدودی از شرکت های بین المللی بود، اکنون تا حد زیادی بومی شده است؛ البته باید توجه کرد که رشد دانش و تکنولوژی آب های عمیق در دنیا با سرعت در حال تغییر و تحول بوده و به این دانش و فناوری ها بسیار نیاز است.
مدیر اکتشاف نفت خزر معتقد است، در ادامه تلاش های اکتشاف و تولید در حوضه خزر جنوبی، دو مسیر اصلی برای فعالیت ها ترسیم شده است؛ توسعه و تولید میدان سردار جنگل که به حفر چاه های ارزیابی و توسعه ای و تمهید تجهیزات تولید از میدان نیاز دارد و مسیر دوم، ادامه فعالیت های اکتشاف ساختار های اولویت دار است. به عنوان مقدمه و پیش نیاز توسعه میدان سردار جنگل، برنامه ای برای آزمایش طولانی مدت چاه های این میدان در دست تدارک است. با بررسی روند توسعه میادین آب های عمیق در دنیا و با توجه به فعالیت های توسعه ای سایر کشور های حاشیه دریای خزر مواردی قابل تامل است.
وی با اشاره به این موارد اظهار کرد: به دلیل هزینه های سرمایه ای بسیار بالا، برای حفاری و توسعه میادین آب های عمیق، لازم است که برنامه های کلان به شکلی پایدار و همه جانبه دیده شود همچنین به دلایل ریسک های فنی و اقتصادی توسعه میادین آب های عمیق، تشکیل کنسرسیوم با شرکت های سرمایه گذار بین المللی ضروری است.
او افزود: وجود ۴۶ ساختار ژئوفیزیکی در حوضه خزر جنوبی، که در یک مورد آنها (میدان سردار جنگل) نفت کشف شده است، باید جدی گرفته شود؛ زیرا سایر کشور های حوضه خزر بیکار نخواهند نشست و در بهرهبرداری حداکثری از این حوضه، از تمامی توانمندی های بین المللی استفاده می کنند.
به گفته وی، ارتقای دانش آب های عمیق از طریق آموزش های موثر و مراودات بین المللی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شیرزادی در پایان اظهار امیدواری کرده که بهره برداری از منابع عظیم هیدروکربنی حوضه خزر جنوبی به منظور بهره مندی بیشتر اقتصادی ملت ایران، با یک برنامه ریزی منسجم و پایدار و نیز با بهتر شدن شرایط بین المللی حاصل شود و روزی شاهد باشیم که حوزه نفتی شمال کشور همپای جنوب، پیشرفت داشته است.