به گزارش می متالز، این دومین افت متوالی دلار بود؛ ولی سیگنال کاهشی یا افزایشی خاصی برای بازار نداشت. دلار از تاریخ ۳۰ آذر اغلب در بازه محدود ۱۳ تا ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومان تغییرات خود را به ثبت رسانده و از همان تاریخ طی یک روز تغییر بالای ۵۰ تومان را نیز تجربه نکرده است.
این آمارها نشان میدهند از ابتدای دی ماه، نقش نوسانگیران و دلالان در بازار به حداقل رسیده است و سفتهبازان نیز از بازار خارج شدهاند؛ در واقع، بهنظر میرسد مدیریت بازار بهطور نسبی در دستان بازارساز قرار گرفته است. یکی از بازیگران باتجربه بازار میگوید زمانی که قیمت در دامنه محدودی تغییرات رفت و برگشتی را تجربه میکند، بدون اینکه کف و سقف دامنه بهصورت معناداری شکسته شود، به آن معناست که بازارساز در حال مدیریت بازار است.
در چنین شرایطی، نوسانگیران و سفتهبازان نیز سعی نمیکنند مخالف ساز بازارساز حرکت کنند و سعی میکنند در نقاط حمایتی و مقاومتی خرید و فروشهای خود را صورت دهند. اما سوال مهم این است، چه زمانی این الگو شکسته خواهد شد؟ از صحبتهای فعالان بهنظر میرسد سه اتفاق میتواند روند بازار را تغییر دهد و موجب شکست زندان دلار شود.
در درجه اول در صورتی که تقاضای بنیادی به بازاروارد شود یا اتفاق سیاسی رخ دهد که بتواند انتظار معاملهگران و سفتهبازان ارزی را تغییر دهد. این نوع تقاضاها حداقل در شرایط فعلی در بازار حضور ندارند. بازار از تقاضای دوران نزدیک به پایان سال میلادی عبور کرده است و تقاضای احتیاطی که تحتتاثیر گران شدن بنزین و اتفاقات پیرامون آن، در بازار ایجاد شده بود، اکنون به میزان کمتری رسیده است. تا این لحظه حاشیههای پیرامون بودجه و کسری آن نیز نتوانسته است جو خاصی را در بازار ایجاد کند و معاملهگران به خبرهای مربوط به FATF حساسیت بیشتری داشتهاند.
عامل دیگری که میتواند قیمت دلار را از زندان فعلی خارج کند، خواست بازارساز است. در واقع بازارساز تلاش میکند تا جایی که میتواند قیمت را در یک دامنه نگه دارد و زمانی که احساس کرد نوسانگیران خسته شدند و توجهات از بازار منحرف شده است، به تدریج قیمتهای بازار را به سطوح پایینتری میبرد. این روش معمولا بهترین شیوه برای کاهش قیمتها در کنار حفظ منابع ارزی و پیشگیری از نوسانات آینده است.
در این میان، یک اتفاق دیگر نیز میتواند منجر به شکست زندان دلار شود و آن تحرکات غافلگیرانه نوسانگیران و افزایش فروش آنهاست. در واقع همیشه چنین تصوری وجود دارد که دلالان و نوسانگیران به دنبال افزایش قیمتها هستند، ولی در تاکتیک دیگری، آنها میتوانند با کاهش شدید قیمتها هیجان را به بازار برگردانند و حتی خود سود کنند. نوسانگیری که دلار را ۱۳ هزار و ۱۰۰ تومان به فروش میرساند، اگر بتواند در قیمت ۱۲ هزار و ۸۰۰ تومان خرید کند، در صورت بازگشت قیمتها سود مناسبی را کسب میکند. در واقع گاهی اوقات نوسانگیرانی که از محدود شدن تغییرات دلار ناامید میشوند، سعی میکنند با ریسک افزایش فروشها برای خود امکان خرید در قیمتهای پایینتر را فراهم آورند. برای یک نوسانگیر، سطح قیمتی اهمیت ندارد، بلکه او دلباخته میزان تغییرات قیمتی است؛ خواه این تغییرات به سمت پایین باشد و خواه به سمت بالا.
تغییرات محدود در بازار ارز موجب شده است که سکه تمام بهار آزادی نیز در روزهای اخیر تمایل زیادی برای افزایش یا کاهش قیمت نداشته باشد. البته سکه در مقاطعی از هفته گذشته به واسطه افزایش بهای طلای جهانی و ورود آن به کانال هزار و ۵۰۰ دلار، توانسته بود نسبت به دلار کمی رشد بیشتری را تجربه کند. با این حال، روز دوشنبه طلای جهانی نیز نوسان خاصی نداشت تا قیمت سکه در بازار داخلی هم تکان قابلتوجهی را تجربه نکند. دیروز فلز گرانبهای داخلی ۱۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۴میلیون و ۵۸۵ هزار تومان رسید.