به گزارش می متالز، نزدیک شدن به پایان مهلت FATF به ایران از یکسو و بلاتکلیفی دو لایحه از لوایح چهارگانه مربوط به FATF ازجمله مسائلی است که نگرانیها درباره قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه FATF را افزایش داده است.
مهم ترین ادعایی که از سوی مخالفان عملیاتی شدن FATF مطرح می شود بحث مربوط به امکان رصد کردن تراکنش های مالی ایران و راههای دور زدن تحریم ها است. شاید این استدلال در شرایط فعلی درست به نظر آید ولی در این شرایطی که چین و روسیه به عنوان بزرگترین شرکای تجاری و اقتصادی ایران در شرایط تحریم به صورت رسمی نسبت به قرار گرفتن نام ایران در فهرست سیاه FATF و تأثیر آن بر مبادلات خود با ایران اظهار نگرانی کردند، اظهر من الشمس خواهد بود لیست سیاه چه تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت.
یادآوری چند نکته در این شرایط خالی از لطف نخواهد بود. نکته اول به نحوه و قانون ورود و خروج کشورها به لیست سیاه است. ایران در صورت قرار گرفتن در لیست سیاه تا ده سال حق درخواست بازنگری برای خروج از لیست را نخواهد داشت.
فواید برجام در زمینه ورود سرمایه های خارجی و تراکنش های مالی قسمتی به قضا و قدری مربوط می شد که از مدت قرار گرفتن ایران در لیست سیاه ده سالی میگذشت و از حسن تصادف تاریخی اقتصاد ایران به حساب می آید که رویداد برجام و تغییر کردن جو جامعه جهانی مصادف شد با اتمام مدت ده ساله ایران در این لیست سیاه. به عبارت دیگر برجام در کنار قرارداشتن ایران در لیست سیاه شاید هیچ منفعتی نمیتوانست برای اقتصاد ایران داشته باشد.
در واقع باید گفت در صورت ورود مجدد ایران به این لیست و نداشتن حق بازنگری تا ده سال آینده صدها برجام هم اتفاق بیافتد هیچ فایده ای برای اقتصاد ایران نخواهد داشت و همین اندک کورسوی امید ایران برای استفاده از منفعت برجام به ناامیدی مطلق تبدیل می شود و شاید دقیقتر بتوان گفت دیگر دلیلی برای ماندن ایران در برجام عملا نخواهد بود. نکته مهم دیگر با فرض عدم تصویب دولایحه پالرمو یادآور آن حکایتی است که فردی بسیار کم بینا به چشم پزشکی مراجعه میکند و در پاسخ سوال اینکه این علامتE در چه جهتی است، گفت کدامE؟! حال در این شرایط که حتی چین و روسیه نیز ابراز نگرانی کرده اند، باید پرسید در صورت قرار گرفتن مجدد ایران در فهرست سیاه FATF دیگر نگران رصد کردن کدام تراکنش مالی هستند!
مساله مهم دیگر محور استدلال مخالفان پیوستن ایران به FATF، مسدود شدن کانالهای حمایت های ایران از کشورهای معروف به محور مقاومت است. در این خصوص باید پرسید در شرایطی که سوریه، لبنان، عراق و یمن در لیست سیاه FATF قرار ندارند؛ آیا بازهم این استدلال مسموع است یا مصداق حکایت شیخ اجل سعدی است که می فرماید: شخصی همه شب بر سر بیمار گریست/ چون روز آمد بمرد و بیمار بزیست.
سوال دیگر آیا تاکنون مگر از طریق شبکه های بانکی به این کشورها حمایت میشده است؟! خدا نکند قضاوت تاریخ در خصوص مخالفان پیوستن ایران به FATF ، تعبیر به مخالفان شفافیت در اقتصاد باشد. حلقه گمشده ای از اقتصاد ایران که ذینفعان خاص و منحصر به فرد خود را همیشه داشته و دارد. حلقه ای که موجب شده است تا با ادعاهای کوچکتر شدن دولت در سالهای اخیر بزرگ نشدن بخش خصوصی را شاهد باشیم و بیشترین هزینه را از این بابت بخش خصوصی داده است.